فرق پیامبر با سایر مردم چیست؟
قسمت اول
✍️پاسخ:
✅قلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ (۶فصلت و ۱۱۸ کهف) بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما (امتيازم اين است كه) به من وحى مى شود.
☘️این آیه که در دو سوره تکرار شده است، اصل و اساس جواب را بیان کرده است. البته عده ای آیه را باب میل اغراض خود می فهمند. و آن را تحریف می کنند. مثل آنکه عده ای از لا اله الا الله، فقط قسمت اولش را بگیرند و مدعی شوند در قرآن هم گفته شده خدا نیست!
?آیه ابتدا هر گونه تمایزی بین پیامبر (ص) و سایر بشر را نفی می کند، اما بعد یک تمایز جدی و مهم را بیان می کند که همان تمایز، امری عظیم است. و سرمنشا و ریشه تفاوت های جدی بین پیامبر (ص) و سایر مردم است.
?آن جا که مردم توقعات غیر منطقی از پیامبر (ص) دارند، بخش اول آیه، توقعات آن ها را پاسخ می دهد. عده ای فکر می کنند رسول خدا، باید مانند فرشتگان باشد، حال آنکه رسول خدا باید اسوه و الگوی انسان ها باشد و از این جهت نباید جنس وجودی او با جنس بشر فرقی داشته باشد. از همین رو پیامبر (ص) با جنس بشری، به خوردن و خوابیدن و … نیاز دارد:
?و قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشي فِي الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذيراً (۷ فرقان) گفتند: «اين چه رسولى است كه غذا مى خورد و در بازارها راه مى رود؟ چرا فرشته اى همراه او فرود نيامده است كه مردم را بيم دهد!
✍️اما پیامبر (ص) باید تمایزی با سایر بشر داشته باشد تا بدان جهت، بتواند رسول الهی محسوب شود. که این تمایز با رابطه ای خاص با خدای متعال محقق می شود که در وحی تجلی می کند.
?همین وحی، نیاز به عصمت را نشان می دهد، چرا که مخاطب وحی بودن بدون عصمت امری عبث و دور از حکمت الهی است. رسول باید از هر گونه اشتباه در فهم، تبیین و تعلیم وحی منزه باشد. تا مردم بتوانند به آنچه او به عنوان وحی بیان می کند، اعتماد کنند. و همین معنای عصمت است.
?و مَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَى(۳ نجم) و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد!
ادامه دارد..
یا صاحب الزمان
ای منتظران گنج نهان می آید?
آرامش جان عاشقان می آید?
بر بام سحر طلایه داران ظهور?
گفتند که صاحب الزمان می آید?
?سالروز آغاز امامت آخرین مرد نجات و مایه ی نزول برکات حضرت حجت ابن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر شما مبارک باد?
اللهم عجل لولیک الفرج
عسکری یا عسگری
?بسیاری از مردم در نگارش صحیح عسگری یا عسکری به اشتباه عمل می کنند.
در حالی که آنچه مهم است برداشتهای غلط معنایی از این دو عبارت است که دستمایه دشمنان دین و امامت امام عصر علیهالسلام قرار گرفته و بدینوسیله این غلط اصطلاحی و لغوی را به دایره موضوع اعتقادی کشانده است.
شنیده میشود که گفتهاند حسن عسگری عقیم بوده و فرزندی نداشته است و عبارت عسگری که لقب ایشان است به معنای عقیم و بیدانه است؛ فلذا همین شهرت به عقیم بودن دلیل بر عدم وجود فرزندی برای اوست. تاریخ گواه است که «عسکری» از مشهورترین القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادی علیهالسلام را به این لفظ لقب دادهاند و عسکر محلهای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت.
خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیهالسلام، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن علیهالسلام و پدر بزرگوارش امام هادی علیهالسلام در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی میکردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیهالسلام است و آنها را عسکریین گفتهاند.
اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم میبود و از نعمت فرزند محروم تلقی میشد. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و به معنای لشکر است. عسکری اسم منسوب است و منسوب به عسکر است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف).
در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری بهسزا داشتند.
این شایعه و عوامل حکومتی عباسی باعث شدند که عده قلیلی از مسلمانان معتقد باشند که امام حسن عسکری فرزندی دارد و او مهدی موعود (عج) است ولی طرفداران این عقیده، خیلی کم بودند، چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغری میزیسته، مینویسد: این جمعیت کمی که بر این عقیده پا بر جا ماندند همانهایی هستند که علی بن ابیطالب دربارهشان میفرماید: در پیمودن راه حق از کمی نفرات وحشت نکنید.
شایسته است مردم و رسانهها کمر همت ببندند و در ترویج کلمه صحیح عسکری به جای عسگری کوشش کنند.
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ