در زمین غم در آسمان غوغا
گفتمــش نقــاش را از غـربت زهـرا بکـش
گـریه کرد و با قلم یک چادر خاکی کشید
گفتمش پـس غربت زهرا کجای نقش بود
ناله کـرد و زیر چـادر غنچه ای پرپر کشید
مگر می شود فاطمیه در تقویم قلب هایمان ظهور کند و اشک دوباره در هوای زندگی مان جان نگیرد؟
مگر می شود روزها به سیاهی سوم جمادی الثانی برسند و سیاهپوش نشوند؟
مگر می شود جاری بغض را در گلو حبس کرد وقتی خورشید را در نیمه شب به دست خاک می سپارند؟!
امروز هم بهاحترام این ثانیه های سرد سوزناک به پناهگاه شعر دل سپرده ایم که دستمان خالی است و کلاف عمرمان هم ارزشی ندارد تا در صف خریدارانش بایستیم…
این ما و این کشکول های استضعاف ما … و البته که دخیل بسته ایم به ضریح مشعشع چشمان حضرتش که دردها دوا می کند….
چه تعبیری خدا در نقطه دارد/ که تفسیری جدا هر نقطه دارد
به تعداد بهار عمر زهرا(س) / همین اندازه کوثر نقطه دارد . . .
(سوره ی کوثر ۱۸ نقطه دارد)