شهادت جانگداز حضرت رقیه سلاماللهعلیها تسلیت باد
02 مهر 1399 توسط sarshar
کاروان رفت و من سوخته دل جا ماندم
آه کز ناقه بیــفتادم و تنها ماندم
همرهان بی خبر از من بگذشتند و دریغ
من وحشت زده در ظلمت صحرا ماندم
در پی قافله بسـیار دویدم اما
پایم ازخار زِ رَه ماند و من از پا ماندم
کودکی خسته و شب تیره و این دشت مخوف
چه کنم رو به که آرم که زِ رَه واماندم
ای پدر گر به سرم پا بگذاری چه خوش است
که در این بادیه از قافله بر جا ماندم
در میان اسرا مونس من زینب بود
که چنین دور هم از زینب کبری ماندم
?الهه نجفی طلبه مدرسه علمیه الزهرا ?
⚘کاربر وبلاگ الزهرا شهرستان دهاقان⚘