چکیده تحقیق پایانی سطح 2: تفاوت نگرش به خشم در آیات و روایات و روان شناسی
چکیده تحقیق پایانی سطح 2: تفاوت نگرش به خشم در آیات و روایات و روان شناسی
محقق: زهرا بیگم سجادی عطاآبادی
زمستان1388
خشم
زمانی که انسان واژه خشم را می شنود، از آن به عنوان یک صفت بد و منفور یاد می کند، پس طبیعتاً به دنبال راهی برای فرار از آن می گردد، اما از آنجا که خشم به طور ذاتی در وجود هر انسانی از ابتدای خلقت نهاده شده است، گاهی مواقع به طور طبیعی خشمگین می شود.
خشم را اینچنین می توان تعریف کرد که نیروی بسیار شدیدی است که خداوند آن را در وجود انسان به ودیعت نهاده تا با آن شر دشمنان را دفع و از تجاوزشان جلوگیری کند. چون این صفت در ذات حضرت باری تعالی وجود دارد، در وجود انسان هم به مراتب ضعیف تر هست، پس لزوماً صفت بدی نیست! اگر انسان آن را در جای خودش به کار ببرد.
خشم مفید
همان خشمی است که برای دفاع از دین و در راه حفظ ارزشهای اسلام، علیه دشمنان، یا برای احقاق حقی به کار می برد.
خشم مضر
خشم غیر مفید و مضر خشمی آن است که امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: الغضب مفتاح کل شر و از آن به عنوان کلید هر بدی یاد می کنند. چنین خشمی در حقیقت باعث ایجاد کدورت و دشمنی بین انسانها می شود و آثار مخربی هم در پی دارد.!
مدیریت خشم
1. مدیریت دینی:
اینجاست که دین مثل همیشه به کمک انسانها آمده و با ارائه راه حل هایی که از طریق روایات یا آیات بیان کرده، نحوه مواجه شدن با خشم و به عبارتی چگونگی کنترل و مدیریت خشم را بیان کرده است.
این صفت که در خداوند هم به گونه ای وجود دارد، صفت مقابل آن یعنی بخشش و رحمت در مراتب بالاتر در وجود ذات باری تعالی هم هست و در مراتب پایین تر در انسان وجود دارد. همانگونه که خداوند، خود می گوید که: “رحمتم بر غضبم پیشی دارد"، لذا باید عفو و بخشش انشان هم بر غضبش پیشی گیرد، یعنی زمانی که با یکی از عوامیل خشم روبرو شد، قبل از اینکه به فکر انتقام یا جبرای خسارات ناشی از خشم غیر مفید بیفتد، سریعاً از راه های ارائه شده از دین ( مثل صلوات فرستادن، یاد خداوند، تغییر حالت و …) خشم خود را فرو ببرد و آن را کنترل کند.
2.مدیریت عملی:
در روانشناسی هم خشم را احساس طبیعی در انسان دانسته اند که افراد، آن را به گونه ای تجربه می کنند. هر وضعیتی که فرد را ناکام کند، باعث ایجاد خشم او می شود “ناکامی یعنی نرسیدن به خواسته های فردی و اجتماعی”
اینکه برخی از روانشناسان گفته اند: “اگر خشم را سرکوب کنیم یا آن را ابراز نکنیم، باعث بروز مشکلاتی در آینده برای فرد می شود و به یک فرد سرخورده تبدیل می گردد چه در دوران کودکی، نوجوانی، بزرگسالی” بنابراین باید خشم را ابراز کنیم. از آنچه که از مطالعه کتب روانشناسی برای ابراز خشم برخورد می کنیم، متوجه می شویم که منظور، ابراز آن به صورت مفید و کنترل شده است؛ مثلاً گفته می شود “اگر با یکی از عوامل خشم روبرو شدید، می توانید محیط را ترک کنید، آب سرد بنوشید یا تغییر حالت دهید، و زمانی که آرام شدید به طور منطقی با موقعیت خشم برانگیز روبرو شوید؛ مثلاً به فردی که شما را خشمگین کرده بگویید: تو چند مرتبه حرف مرا قطع کرده ای به جای اینکه بر سر او داد و بیداد کنید یا وسایل خانه را بشکنید و … . ” این نکته مؤید آن است که برخی از روانشناسان هم معتقد به کنترل و مدیریت خشم هستند. البته برخی دیگر از روانشناسان هم با این نوع کنترل مخالفند که ناشی از یک نوع تفکر غلط است.