صبح گاهان نعمت های الهی را نظاره گر باش !
خدایا تو را سپاس می گویم، تویی که قادری زبان صبح را با تابناک نمودنش بگشایی ؛ تویی که شب را سیاه آفریدی (تا مایۀ آرامش روح و جسممان باشد) تویی که کشتی آسمان و زمین را در گردش منظم و زیبا، اسنواری و زینت می بخشی ؛ تویی که قادری نور خورشید را پراکنده گردانی به گونه ای که لذت بخش و دل انگیز گردد؛ آری تو خود به ذات خویش دلیل و راهنمایی !
ای پروردگاری که به دلهای ما نزدیک و از حس ظاهر بین ما دوری
ای خدایی که از آنچه برای ما (در امروز و آینده) پیش خواهد امد آگاهی
زمانی مرا در آسایش و امنیت خود خواباندی و زمانی بیدارم ساختی تا بخشش و نعمت و احسانت را دریافت کنم، بوسیلۀ قدرت و نیروی خود بدی ها را از من دور ساختی،
پس ای پروردگار من، رحمت فرست بر بهترین راهنمای خلق، در شب تاریک جاهلیت و مرا به لباس هدایت و شایستگی ملبس ساز. خدایا این بامداد و همۀ صبحگاهان زندگی ام را به نور هدایت منور ساز و سلامت دین و دنیا به من عطا فرما.
برگرفته از دعای صباح امیر المؤمنین علی علیه السلام
ادامه دارد….
سوم خرداد سالروز حماسۀ غرور آفرین فتح خرمشهر بر ملت عزیز ایران مبارک.
شهیدان آسمان را باز کردند شهیدان تا خدا پرواز کردند
شهیدان عرشیان رادمردند شهیدان یک نیستان آه و دردند
میلاد حضرت زهرا مبارک
فرشته ها همه در خانه ات قدم زده بودند شبی که یاس سپید تو را رقم زده بودند
نه آنکه مریم و هاجر،نه آنکه دختر عمران هزار شربت شیرین تو را به هم زده بودند
ببار بانوی باران، ببار ابر محمد! چقدر پنجره ها از تو حرف کم زده بودند
تو سیب سرخ بهشتی برای لحظۀ چیدن به سیبهای بهشتی به جزتو سم زده بودند
خدا محاسبه کرد و پس از خلاصۀ قرآن نوشت سورۀ کوثر ، تو را قلم زده بودند
میلاد سراسر نور و سراسر سعادت طلیعۀ عشق، بهانۀ هستی و عصارۀ وجود رسول اکرم صلی الله علیه وآله حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها بر زهرائیان مبارک.
زهرا جان گاه شكفتن تو، لبخند رضایت بر لبان خدا جاری بود، فرشتگان هل هله كنان شعر سرور می سرودند، عالم غرق در اشتیاق بود، محمد(ص) اما در پوست خود نمی گنجید
مادر از منظر امام راحل (ره)
مادر؛ تجسم عطوفت و رحمت
” حقوق بسیار مادرها را نمی توان شمرد و نمی توان به حق ادا کرد.”
” یک شب مادر نسبت به فرزندش از سالها عمر پدر متعهد ارزنده تر است. تجسم عطوفت و رحمت، در دیدگان نورانی مادر بارقۀ رحمت و عطوفت رب العالمین است. خداوند تبارک و تعالی قلب و جان مادران را با نور رحمت و ربوبیت خود آمیخته. آنگونه که وصف آن را کس نتواند کرد و به شناخت کسی جز مادران درنیاید و این رحمت لایزال است کهمادران را تحملی چون عرش ، در مقابل رنج ها و زحمت ها از نوزادی تا به آخر مرحمت فرموده و این که در حدیث آمده است: بهشت زیر قدم های مادران است.یک حقیقت است و این که با این تعبیر لطیف آمده است برای بزرگی و عظمت آن است و هشیاری به فرزندان است که سعادت جنت را زیر قدم آنان و خاک پای مبارک آنان جستجو کنید و حرمت انان را نزدیک حرمت حق تعالی نگهدارید و رضا وخشنودی پروردگار سبحان را در رضا و خشنودی مادران جستجو کنید.”
جلوه های رحمانی ،ص 47
امام و وظایف اجتماعی زنان
حضرت امام دربارۀ زنان دید وسیعی داشتند که برگرفته از سنت معصومان و دستورات قرآن بود. ایشان می خواستند بر اساس سنت پیغمبر(ص) به زن ، شکل اصیلی بدهند. به این صورت که زن در عین حال که به عنوان همسر و مادر عامل اصلی خانواده است ، از دیگر توانایی هایش نیز در جامعه استفاده شود. حضرت امام می خواستند با این حرکت ، مرحله به مرحله زن را از تحجر و بی بندوباری بیرون بکشند و به جایگاه زن مسلمان و مؤمن برسانند. حضرت امام معتقد بودند که نقش اول در مناسبات اجتماعی و حرکت های سیاسی و فرهنگی با زن است. این زن است که انسان های شایسته تربیت می کند. این زن است که افرادی را که در خط جبهه و جهاد قرار می گیرند، تربیت می کند، این زن است که با حضور خودش در اجتماعات و حرکت های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی ، کاربری این حرکت ها را چندین برابر خواهد کرد. بعضی از آقایان از تهران و قم برای حضرت امام در نجف پیام داده بودند که ممکن است خانم هایی که در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می کنند، دستگیر، هتک حرمت و شکنجه شوند و از این رو از امام خواستند که مثلاً بفرمایید خانم ها در راهپیمایی ها شرکت نکنند. اگر نظر شما به آنها برسد قطعاً اطاعت می کنند. امام به شدت برآشفته و عصبانی شدند و معتقد بودند که مبارزه و حرکت سیاسی و اسلامی بدون حضور خانم ها قطعا ناقص است و به ثمر نمی نشیند. خانم ها دوش به دوش مردان و در کنار آقایان در تمام مراحل، شرکت داشته باشند و هیچ کسی حق ندارد که تفوهی نسبت به مسألۀجدا کردن خانم ها از حرکت های سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.
برگرفته از کتاب پای به پای آفتاب
بانوی مجتهده امین اصفهانی رحمت الله علیها :
همیشه کامیابی نصیب کسی گشته که عزم و اراده خود را با قوت عقل و متانت و استقامت مسلح نموده و فقط اشخاص متین و با استقامت با عزم آهنین توانسته اند ، در راه سعادت و جستجوی حقیقت کمر همت بسته و هر گونه خطری را استقبال نمایند و از هیچ ناملایمی نهراسند.
سیر و سلوک ،ص 133