لحظه های آخر
28 خرداد 1394 توسط sarshar
شب عملیات والفجر هشت بود . قاسم قلم به دست می گیرد و نامه ای برای دوستش می نویسد .نگاه می کنم تا ببینم او چه می نویسد . دیدم می نویسد :« در حالی این نامه را می نویسم که دل از تمام دنیا شسته و آماده برای پیکار ی که خدا وند سرنوشت ان را معلوم می کند . هستم . امیدی به بازگشت ندارم . گویا کسی در گوشم چنین زمزمه می کند که لحظه های آخر زندگی ات فرا رسیده و خداوند خواهان ان است که با پاره تن گشتنت ، تو را از پلیدی ها و چرکین بودن گناه برهاند
آری چه خوش در سحرگاه عملیات والفجر هشت ، با عشق وصال دوست ، به خیل شهیدان حق پیوست . «به یاد شهید قاسم میرزا بابا پور»
[ منبع :کتاب وداع لاله ها ، فصل سوم وداع با دوستان]