پنجره ای رو به احکام
در رابطه با احکام ، برآنیم که تا حد امکان فلسفه ی احکام را بیان نماییم و برای عملی شدن این هدف ، از کتاب علل الشرایع استفاده نموده ایم . سپس احکامی را از وضو برای خوانندگان عزیز بیان می نمائیم .
حدیث 1
محمدبن موسی بن متوکل رحمة الله علیه از علی بن حسین سعدآبادی ، از احمد بن ابی عبدالله ، از پدرش، از فضاله از حسن بن ابی العلاء از حضرت ابی عبدالله علیه السلام نقل کرده که آن جناب فرمودند :
چند نفر یهودی محضر مبارک رسول خدا صلی الله علیه وآله مشرف شدند و راجع به مسائلی از حضرتش سؤال کردند و در ضمن آنچه پرسیدند عرضه داشتند: ای محمد بفرمایید : برای چه اعضاء چهارگانه (صورت،دست،پا،سر)را که نظیف ترین و پاکیزه ترین اعضای جسد هستند وضوء می دهند؟
نبی اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: هنگامی که شیطان آدم را وسوسه کرد و او را به درخت منهی نزدیک کرد و آن حضرت به درخت نگریست آبرو و رونق و جلاء صورتش رفت، سپس ایستاد و به طرف درخت حرکت کرد و این اولین گامی بود که در عالم وجود به طرف خطاء و لغزش برداشته شد ، پس از آن با دستش از میوه ی درخت تناول کرد پس زینت و پوشش از جسد و اندامش ریخت ، آدم دست بر سر نهاد و گریست و زمانی که حق تعالی توبه ی آدم را پذیرفت بر او و بر فرزندانش واجب کرد که این جوارح و اعضاء چهارگانه را وضو دهند و شرحش چنین است:
چون به درخت نگریست به او امر کرد صورتش را بشوید و چون با دستها از درخت تناول نمود او را مأمور ساخت که آنها را تا آرنج بشوید و به خاطر آنکه دست بر سر نهاد مسح سر را بر او واجب نمود و بالاخره چون با پاها به طرف لغزش و خطا گام برداشت مسح قدمین را بر او لازم نمود.
حدیث 2
محمد بن علی ماجیلویه،از عمویش محمد بن ابی القاسم ،از محمد بن علی کوفی ،از محمد بن سنان نقل کرده که حضرت اباالحسن الرضا علیه السلام در جواب مکتوب و نامه ی وی مرقوم فرمودند:
علّت وضویی که به خاطرش شستن صورت و دو ذراع و مسح سر و پاها واجب شده آن است که بنده در مقابل حق تعالی می خواهد بایستد و با جوارح و اعضاء ظاهری او را ملاقات نماید لذا شستن صورت به خاطر سجود و خضوع لازم گردیده و شستن دو دست به خاطر حرکت دادنشان و این که به توسط آنها رغبت و میل و خوف و وحشت و بریدن جدا کردن واقع می شود واجب شد و مسح سر و دو پا به خاطر آنکه ظاهر و آشکار بوده و در تمام حالات به واسطه ی آنها استقبال صورت می گیرد و این که خضوع و خشوعی که در صورت و ذراعین هست در آنها نیست واجب گردید.
علل الشرائع صفحه 885-887