پرهیز از خشونت
فطرت مؤمن سراپا شفقت است
در جهان دست و زبانش رحمت است
ازوظائف مهمي كه بسياري از مشكلات زندگي را در حوزه خانواده از ميان بر ميدارد و دادگاههاي خانواده و مراجع حل اختلاف را خلوت و تعطيل مي كند، عفو و گذشت و بخشش در موضوعات و وقايع ناراحت كننده در جمع خانواده است.
قرآن بندگان ممتاز و شايسته خداوند را مي ستايد و مي فرمايد:
"وَ اِذا ماغَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ"؛ “هنگامي كه خشمگين شوند عفو مي كنند.”
بااندكي تأمل مي توان بر عصبانيت و ناراحتيهاي رواني كه در اثر خطاها ياسوءظنها و يا اشتباهات ناخواسته در ميان اعضاء خانواده رخ مي نمايد، مسلط شد و آتش غضب و خشم را خاموش كرد.
خداوند مي فرمايد:
"وَ لْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا اَلاَ تُحِبِّونَ اَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ"؛"شايسته است عفو كنند و از لغزشهاي ديگران چشم بپوشند. آيا دوست نمي داريدخداوند نيز شما را عفو كند؟ البته كه خداوند آمرزنده و مهربان است.”
امام سجادعليه السلام نيز در مورد حق زن بر عهده شوهر مي فرمايد: “حق همسر تواين است كه بداني خداوند او را براي آسايش و آرامش، و پرستار تو قرار داده است و بداني كه او نعمت خداست و هر يك از شما به سبب همسرش خداي را شكر و سپاس گويد و با نعمت خدا مهرباني و نيك رفتاري و مدارا كند.
وشايسته است او را گرامي بداري و با وي به نرمي رفتار كني و اگر چه حق توبر او بيشتر و واجب تر است و اطاعت تو بر او لازم است تا جايي كه معصيت خدا محسوب نشود، ولي او هم بر تو حق مهرباني و رحمت دارد.”
رسول گرامي صلي الله عليه وآله به مردي كه از راه دور آمده بود و يك موعظه و راهكار كاربردي درخواست مي كرد، فرمود:
"لا تغْضَبْ؛ [در معاشرت با ديگران ] از خشم و غضب دوري كن!”
و او سخت ترين و بحراني ترين مشكلات زندگي را با عمل به اين عبارت كوتاه نبوي حل كرد.
رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله با رهنمودهاي حكيمانه خود بسياري از اختلافات و كشمكش هاي داخلي خانواده ها را حل كرده است.
آن حضرت در جمله اي زيبا مي فرمايد:
"اَلااَدُلُّكُمْ عَلي خَيْرِ اَخْلاقِ الْدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَصِلُ مَنْقَطَعَكَ وَ تُعْطي مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُوا عَمَّنْ ظَلَمَكَ؛
آياشما را به بهترين اخلاق دنيا و آخرت راهنمايي نكنم؟ پيوستن با كسي كه ازتو بريده و بخشش به كسي كه تو را محروم ساخته و گذشتن از كسي كه به تو ستمكرده است.”
معاشرت نیکو
زن و مرد مسلمان همواره در زندگي مشترك خود مي كوشند تا با معاشرت نيكو و خوشرويي و خوشگويي و مصالحه و مدارا رفتار كرده، ناملايماتو سختيهاي خانواده را تحمل كنند. نوع گفتار و رفتار در روابط زناشويي بايدطوري باشد كه طرف مقابل را جذب و بذر محبت را در دل او شكوفا كند.
چهره در هم كشيدن، ترشرويي كردن و پيوسته دم از مشكلات و رنجهاي خانوادگي زدن، شيوه زنان و شوهران مسلمان نيست.
آنان در معاشرت خود گشاده رو، متبسم، صبور و مقاوم هستند.
قرآن در دستورات ويژه اي كه به مردان مسلمان مي دهد، معاشرت نيكو و پرهيز ازسخت گيري را در ارتباط با همسرانشان يادآور شده و با عبارات "وَلا تَعْضُلُوهُنَّ… وَعاشِرُوهُنَّ بِالْمَعرُوفِ” بر رعايت حقوق آنان تأكيد كرده است.
علي عليه السلام در باره صفات زيباي مؤمن مي فرمايد:
"بِشْرُهُ في وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ في قَلْبِهِ؛ [مؤمن ] چهره گشاده و خوشروست و غم و ناراحتيهايش را در دل دارد.”
پيداست كه يكي از مصداقهاي بارز اين ويژگي در نوع برخورد زن و شوهر با يكديگر بروز مي كند.
نگاه هفتم
معاشرت نیکو
زوجین در راستای استحکام خانواده و ایجاد یک رابطه جنسی سالم و معتدل ، باید به روابط میان خود بر اساس صمیمیت و احترام توجه کافی داشته باشند . امام صادق علیه السلام در این رابطه می فرمایند: مرد در پیوند میان خود و همسرش از سه چیز بی نیاز نیست : همدلی با زن تا از این راه محبت و دلبستگی وی را به خود جلب کند و حسن خلق و متوجه کردن دل زن به سوی خویش با قیافه ای که در چشم زن خوشایند باشد و توسعه دادن معیشت همسر . زن نیز در ارتباط میان خود و همسر همدلش از سه خصلت بی نیاز نیست : خویشتن داری از هر آلودگی تا دل شوهر در اعتماد به وی در هر خوش و نا خوش مطمئن باشد ، وارسی و مراقبت از حال شوهر تا اگر لغزش از او سر زد ، شوهر با او مهربان باشد واظهار عشق به شوهر با دل ربایی و زیبا ساختن خویش در چشم وی . مرد باید ابراز نیاز کند و زن به نیاز مرد توجه داشته باشد . در چنین رابطه ای زن باید با مرد مهربان و پاکدامن باشد . مرد نیز باید زن را نعمت الهی بداند که خداوند به وی ارزانی داشته و با او به نیکویی معاشرت کند زیرا خداوند می فرمایند : و عاشروهنّ بالمعروف .(نساء /19)
پرهیز از حیای منفی
زن شوهر هر دو محرم اسرار یکدیگر هستند و باید به یکدیگر اعتماد کنند ، در صورتی که مشکل جنسی داشته باشند ، برای یکدیگر بازگو کنند و گاهی ممکن است نیاز به مشاور و یا روانشناس داشته باشند تا به آنها کمک کند. زن و شوهر باید بدانند هیچ کس حتی پدر و مادر به اندازه آن دو نسبت به طرف مقابل نزدیک نیستند و هیچ گونه شرم حیایی بین آن دو در این رابطه معنا ندارد .
تفاهم و توافق همسران در روابط جنسی
زن و شوهر باید در ارضای نیاز جنسی به تفاهم و توافق برسند و قبل از انجام مقاربت جنسی ، آمادگی روانی و جسمانی لازم را کسب کنند . ادراک متقابل و رعایت شرایط یکدیگر باعث ارضای کامل و صحیح دو جانبه غریزه جنسی همسران خواهد شد .
رعایت اخلاق جنسی
در روابط جنسی ضروری است که زن و شوهر به طور کامل مراقب گفتار و رفتار خود باشند و از ادای عبارتی که موجب تحقیر دیگری می شود پرهیز کنند در غیر این صورت وضعیت روانی یکدیگر را مختل ساخته و این اختلال بر روابط آنها تأثیر منفی خواهد گذاشت به طوری که ممکن است موجب سردی شده و از ادامه آمیزش جنسی ممانعت به عمل آید ، حتی گاه ممکن است باعث عصبانیت زوجین شده و خشونت را به دنبال داشته باشد . لازم است همسران در روابط زناشویی به اصول اخلاقی پایبند بوده و احساسات منفی خویش را کنترل کنند و در صورت ارضای جنسی به امور اخلاقی وفادار باشند .[1]
نگاه ششم
آیا عشق می تواند پدیده ازدواج باشد؟
یکی از اصلی ترین اهداف ازدواج ، وصول به نوعی سکون و آرامش تکوینی است که در اثر آمیزش روح و جسم زن و مرد حاصل می شود . این نوع سکون و آرامش نیز نتیجه حصول مودت و رحمت بین زوجین است . خداوند می فرماید : و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه … ( روم /21)
در روایت آمده است که روزی فردی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت یا رسول الله تعجب می کنم مرد و زنی که هر گز یکدیگر را ندیده و نشناخته اند ، هنگامی که بین آنها عقد نکاح بسته می شود ، و یک روز با یکدیگر صحبت می کنند ، چنان یکدیگر را دوست دارند که گویی دوستی ای عظیم تر از آن وجود ندارد ، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: این امر از سوی خداوند متعال است و آن گاه آیه اخیر را برای شاهد بر این معنا ذکر نمود .
با تأمل و نظر در آیه شریفه و با توجه به اخبار و احادیث مفصلی که در این رابطه وجود دارد می توان دریافت که پدیده آرامش و سکونی که بین زوجین به واسطه پیوند نکاح رخ می دهد ، یک جعل الهی است ، به تعبیر دیگر محبتی که از این طریق بین زن و شوهر حاصل می آید نوع خاصی از محبت است که با هیچ یک از اسباب ایجاد محبت تداخلی ندارد و خواستگاه این آیات و جعل الهی ، مودت و رحمتی است که بین زن و شوهر پدیدار می شود . در تفسیر المیزان آمده است : از آنجا که هر ناقصی مشتاق کمال و هر محتاجی مایل به زوال حاجت . فقر خویش است ، یکی از دو جنس به سوی جنس دیگر حرکت می کند و چون بدان رسید آرام می شود و این همان رغبت و شهوتی است که در هر یک از دو طرف ، به ودیعه گذاشته شده است . کلمه مودت نیز به معنای محبتی است که اثرش در مقام عمل ظاهر می شود و در نتیجه نسبت مودت به محبت ، همانند نسبت خضوع به خشوع است …. رحمت نوعی تأثیر نفسانی است که نسبت به محرومی که کمال ندارد و محتاج به رفع نقص است ، در دل پدید می آید و صاحب رحمت را وادار می کند به این که در مقام امداد در آید و فرد محروم را از محرومیت نجات داده و نقصش را مرتفع سازد. [1]
آنچه که از آیات و روایات بر می آید این است که نوعی رحمت و مودت که مخصوص زوجین است به واسطه نوعی جعل طبیعی و تکوینی در ازدواج بین زن و مرد رخ می دهد . آن عواملی که سبب ایجاد نوعی علقه طبیعی بین زن و شوهر می شود هر چند لازم ا ند اما هر گز کافی نیستند و باید به دو واقعیت دیگر توجه شود تا محبت پایدار و عمیق تر گردد که یکی از آنها تلاش برای زوال عوامل مخرب عشق و علاقه همسران به یکدیگر است و دیگر تلاش برای آماده سازی زمینه هایی است که علاقه مندی همسران به یکدیگر به خاطر کیفی و کمی ، وسعت و عمق می بخشد . زیرا علاقه ای که به واسطه زوجیت ایجاد می شود ، اگر در معرض عوامل مختلف و مخرب قرار گیرد ، اندک اندک در معرض پوسیدگی و زوال قرار می گیرد.
شرایط همسران :
الف) ااصالت خانوادگی : یکی از مهمترین شرایط همسر خوب اصالت خانوادگی می باشد . اصالت به معنای پول دار بودن یا دارای پست و مقام بودن و مثال آن نیست . اصالت خانوادگی یعنی متقی و پارسا بودن خانواده یعنی متدین بودن پدر و مادر . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند: ای مردم ، ای مردم از گیاهان سبز و خرمی که در مزبله رشد کرده اند بپرهیزید. گفتند یارسول الله ، منظور شما از این جمله چیست ؟ فرمودند: دختر زیبایی که در خانواده ای بد رشد کرده باشد .[2]
البته اصالت خانوادگی یکی از شرایط است و نه تنها شرط . چه بسا افرادی که دارای خانواده ای اصل و با تقوا هستند اما خود از اصالت بهره ای ندارند ، پسر نوح یکی از نمونه های تاریخی این مدعا است.
ب) تقوا و تدین ، کمترین درجه تقوا انجام واجبات و ترک محرمات است ، کسی که در برابر آن همه نعمت خداوند حاضر شد شکر او را به جای آورد و حتی نماز و روزه را به جا آورد چگونه می توان پذیرفت که قدر دان زحمات همسرش نباشد؟
مردی به محضر امام حسن علیه السلام آمد و عرض کرد دختری دارم و زمان ازدواج او فرا رسیده است او را به چه کسی بدهم؟
امام حسن علیه السلام فرمود: کسی که تقوای الهی دارد ، زیرا اگر او را دوست داشته باشد عزیزش می دارد و اگر او را دوست ندارد ، به او ظلم نخواهد کرد .
ج) اخلاق نیک، همسر خوب کسی است که آراسته به فضایل اخلاقی باشد . شخصی در نامه ای از امام رضا علیه السلام پرسید: یکی از اقوام من به خواستگاری دخترم آمده است اما قدری بد اخلاق است . امام رضا علیه السلام در پاسخ او نوشت: اگر بد اخلاق است ، دختر خود را به او نده . [3]
د) عقت و پاکدامنی ، عفت و پاکدامنی از فضایل اخلاقی مربوط به امور جنسی است که می توان گفت که عفت در شهوت جنسی به پاکدامنی تعبیر می شود . عفت جنسی یعنی کنترل غریزه جنسی و محدود ساختن آن در چار چوب عقل و شرع. امام باقر علیه السلام می فرمایند: هیچ عبادتی برتر از عفت شکم و عفت جنسی نیست. [4]
کسانی چون حضرت یوسف علیه السلام و ابن سیرین[5] از نمونه های برجسته عفت و پاکدامنی اند.
هـ) غیرت ، اصطلاحا به کوشش در محافظت در چیزهایی است که که محافظت از آنها لازم است غیرت گفته می شود. غیرت تنها مربوط به مسائل جنسی و ناموسی نیست بلکه در مسائل دینی و تربیت فرزندان و امثال آن نیز جریان دارد، غیرت به معنای عام ریشه در فطرت انسان دارد چون انسان طوری آفریده شده که از امور مورد احترامش مثل زن ، فرزند ، مقام و ….. محافظت می کند توضیح این نکته ضروری است که غیرت غیر از حسادت است زیرا منشأ حسادت خود خواهی است و منشأ غیرت احساسات اجتماعی و نوع دوستانه و اگر مردان غیرت نمی ورزیدند رابطه نسل ، از یکدیگر گسسته می شد و هیچ فرزندی پدر خود را و هیچ پدری فرزند خود را نمی شناخت . ممکن است این سؤال پیش بیاید که چرا غیرت جنسی مختص مردان است و در زنان تعبیه نشده است ؟ در پاسخ باید گفت هر چند در زنان نیز علاقه به حفظ نسل وجود دارد اما برای اینکار نیاز به وجود یک پاسبان درونی و محافظ فطری به نام غیرت ندارند ، زیرا انتساب فرزند به مادر مشخص است و هرگز هیچ مادری در این که فلان بچه از اوست تردید نخواهد کرد .[6] البته غیرت هم نباید از حد خود تجاوز کند و تبدیل به بد گمانی و سوء ظن شود زیرا این کار درستکار را به نادرستی و پاکدامن را به بد گمانی خواهد کشاند.
نگاه پنجم
غایت حجاب و ترک خود آرایی در انظار عمومی: یکی دیگر از فضایل اخلاقی جنسی ، حجاب و پوشش است که اختصاص به زنان نداشته و شامل مردان نیز می شود اما نوع پوشش زنان به خاطر ساختار خاص جسمانی شان مورد تأکید بیشتر قرار گرفته است . تشریع حکم حجاب اولا به بهداشت روانی زنان و مردان کمک میکند و ثانیا اگر زنان بی حجاب بی حجاب و برهنه مورد مشاهده مردان باشند ، چه بسا برای ارضای تقاضاهای جنسی تحریک شده خود دست به هر کاری زده و آرامش و امنیت را از زنان خواهند گرفت و از طرفی روابط خانوادگی را استوار می کند و از فرو پاشی نظام خانواده جلوگیری میکند . درآیات 30 و 31 سوره نور و نیز در سوره احزاب به مسأله حجاب و پوشش زنان تأکید شده است و وجوب حکم حجاب مشخص می گردد.
حجاب حفظ شخصیت و کرامت زن را در پی داشته و او را از یک شخصیت ابزاری به شخصیت مستقل تبدیل میکند.
پوشش مناسب حریم اجتماع را از بی عفتی و آلودگی های جنسی نگه می دارد و جامعه بهتر می تواند به هدف خود نائل شود . محیط جامعه که محیط کار و تلاش است با بی حجابی به محیطی برای ارضای خواسته های جنسی و امیال شهوانی تبدیل می شود.