• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اینگونه مردتان را پایبند کنید (2)

28 بهمن 1389 توسط sarshar

*توانایی ها ی همسرتان را تایید کنید.

مردان نیاز شدیدی به تایید شدن دارند . او را صاحب برترین و بهترین توانایی ها بدانید و او را شایسته ترین شوهر معرفی کنید، مردان با تایید شدن، عشق و صمیمیت بیشتری را ابراز خواهند نمود.

 

*مردان از شنیدن نصیحت و پند و اندرز متنفرند.


 با نصیحت نکردن،زندگیتان را گرمتر و عاشقانه کنید.مردان بنا بر طبیعتشان بسیار متمایلند خود به تنهایی مشکلاتشان را حل کنند. در صورت تمایل و درخواست کمک از سوی شما به یاریش بشتابید در غیر این صورت تقلا نکنید و بالاجبار وی را وادار به مشاوره با خود نکنید.

 

 *همسرتان را یاریگر خود در مواقع بروز مشکلات بدانید و او را حلال مشکلات خود .

مشکلتان را به او بگوئید و از او بخواهید به شما  کمک کند  تا آن را حل کنید. این رفتار شما باعث خواهد شد که او به خود اعتماد بیشتری نمائید و به اقتدار و نقش مهم خود در زندگی شما ببالد و احساس مسئولیت نماید.

این گونه مردتان را پایبند زندگی کنید

*با سبک وشیوه زندگی مرد سازگاری کنید.

اگر مردی احساس کند همسرش قصد بر آن دارد که تغییر و تحول اساسی در زندگیش بدهد، احساس نگرانی خواهد نمود و بی تردید جبهه گیری خواهد کرد و مقاومت وی حتی در برابر خواسته های منطقی وی با شدت بیشتری تظاهر می یابد. بدین ترتیب بهتر است به همسرتان نشان دهید که به هیچ وجه قصد تغییر دادن در سبک زندگی و شخصیت وی را ندارید و متمایلید با سبک زندگی طراحی شده و پذیرفته شده فی مابین خود سازش و سازگاری کنید.

 

*به آراستگی ظاهر خود اهمیت داده و توجه کنید.

متاسفانه بسیاری از زنان، پس از گذشت مدت زمانی از ازدواج، به آراستگی و زیبایی  خود کمترین توجه را می کنند و حتی گاهی بی تفاوت از کنار آن می گذرند و آراستگی خود را منحصر به مهمانی می کنند و …

برای بسیاری از مردان تحمل این وضعیت دردناک است و حتی  زمینه ای برای مشاجره و در موارد حادتر شکستن عهد زناشوئی و خیانت به زندگی. به خودتان برسید، پوشش خود را مرتب کنید، عطر و ادکلن بزنید و…

 نمی گوئیم که خود را عروسک وار در برابر چشمان همسرتان بیارآئید، بلکه سعی کنید لباسی برتن کنید و یا آرایشی بر چهره داشته باشید  که بیانگر برترین صفات شما و برازندگی و زیبایی بیشتر شما در نگاه همسرتان باشد.

منبع : تبیان

 2 نظر

این گونه مردتان را پایبند کنید (1)

20 بهمن 1389 توسط sarshar

در اینجا سعی شده با یک نگاه روان شناختی و استناد به تفاوتهای شخصیتی و روانی مردان و زنان راهکارهایی ارائه گردد تا به این طریق توانسته باشیم به این نوع از سوالات و استرس های خانم ها پاسخ داده باشیم و بانوانی را که در جستجوی سازگاری بیشتر با همسر خویش هستند یاری نمائیم.

به این راهکارها توجه نمائید:

*به انتخاب آگاهانه و قلبی خود اطمینان داشته باشید.

یقین داشته باشید که از روی احساس همسرتان را انتخاب نکرده اید، و اگر هم این چنین بوده حالا هم او را دوست دارید و می خواهید تا آخر عمر کنار او بمانید و زندگی مشترکتان را با او تجربه کنید. به دنبال ویژگی ها و صفات مثبتی در وی باشید که در دوران مجردی دوست داشتید  مرد دلخواه شما دارای آن خصوصیات باشد و همسرتان را به خاطر دارا بودن آن ویژگی ها تحسین و مورد تکریم قرار دهید و به او یادآوری کنید که شما به خاطر این خصوصیات او احساس تفاخر، سربلندی و خوشبختی می کنید. 

این گونه مردتان را پایبند زندگی کنید

*شخصیت واقعی خود را بروز دهید.

یکی از مهمترین خصلت های زنانه که مردان بسیار خواهان آن هستند و حتی آن را در انتخاب هایشان جستجو می کنند ابراز ماهیت حقیقی توسط زن است. خودتان را همان گونه که هستید نشان دهید نه کمتر، نه بیشتر. تحقیقات نشان داده است زنانی که بعد از ازدواج تغییر رویه و شخصیت می دهند به احتمال بیشتری از زندگی پایداری برخوردار نخواهند بود و بیشترین درصد آمار طلاق متعلق به آنهاست.

 

*استقلال و توانایی های خود را ثابت کنید.

مردان از زنانی که استقلال فکری و عملی دارند، رضایت بیشتری داشته و ذاتا از زنان وابسته و متکی بیزارند. به همان اندازه که استقلال شما، نشانی از قدرت شما برای اوست، به همان میزان عدم توانایی و وابستگی شما موجب دلسردی وی از زندگی خواهد شد. به همسرتان نشان دهید که نظرات وی برای شما ارزشمند است و شما از آنها استقبال می نمائید، و در عین حال، خود نیز توان انجام کارها را دارید، که بدین ترتیب شما توانسته اید از یک سو هم استقلال خود را به او نشان دهید و از سوی دیگر، او را متوجه ساخته اید که شما در همه شرایط خواهان نظر و اندیشه مرد زندگیتان هستید و خودرای و مستبدانه با مسائل برخورد نمی کنید.

 

یکی از مهمترین خصلت های زنانه که مردان بسیار خواهان آن هستند و حتی آن را در انتخاب هایشان جستجو می کنند ابراز ماهیت حقیقی توسط زن است

* علاقه و محبت خود را ابراز کنید.

به همسرتان نشان دهید که او را با تمام خوبی و بدیهایش دوست می دارید و علاقمند به خویشتن حقیقی اوئید و به زندگی با او متمایلید و علاقه مندیهای او برای شما نیز ارزشمند است. از جنبه های مثبت شخصیتی وی  بسیار سخن بگوئید و وی را به خاطر دارا بودن آن خصیصه ها  تحسین نمائید. این رفتار شما به وی اطمینان خواهد داد که شما حقیقتا او را آن گونه که هست، دوست دارید، چرا که برای مردان حتی  تصور این که همسرشان آنها را برگزیده اند تا به اهداف حتی جامعه پسند همچون تاهل،زندگی مناسب وپدر نمونه برای فرزند و … دست یابند، ناراحت کننده و عذاب آور است.

 

*جداً از مقایسه او با دیگران اجتناب کنید.

بسیاری از زنان تقاضاها و چشم و هم چشمی ها و حسادت خود را با برخوردها و داشته های دیگران بیان می کنند. شوهر دوستم برای تولدش، فلان چیز را خریده است و یا شوهر خواهرم چنین و چنان می کند اما تو چی؟ بعد این همه سال …

مقایسه و انتقاد همچون ویروس به بدنه زندگی شما آسیب وارد می کنند و به مرور زمان و به طور تدریجی زندگی تان را به تباهی می کشاند. این دو مولفه دشمن صمیمیت است و مردان بسیار حساس به آنها.

 

*هیچ گاه اقتدار و قدرت او را خدشه دار نکنید.

غرور مرد، همچون قوت روزانه برایش ارزشمند است و هرگز در بدترین شرایط نیز حاضر به شکستن آن نیست و اگر شما برای مقابله با مشکلاتتان این صفت را تهدید نمائید بدانید با دستان خود تیشه بر ریشه زندگی خود زده اید و مردانگی او را زیر سوال برده اید و باعث فرو ریختن اقتدار مردتان شده اید. با بیان جملاتی همچون: تو بی لیاقتی و بی عرضه، نمی تونی و…   شما بایستی فاتحه صمیمیت و عشقتان را بخوانید.

این گونه مردتان را پایبند زندگی کنید

*نقش بازی نکنید.

اعتماد و صداقت خود را به او نشان دهید و هرگز سعی نکنید برای جلب توجه همسرتان برایش نقش بازی کنید، چرا که مردان به تمامی ترفندهایی که زنان برای رفع حاجات خود بدانها دستاویز می شوند، آگاهند. لذا برای جلوگیری از شک و تردیدهای او به صداقتان و ترس آنان از متعهد شدن به گفتگوهای شما و اجتناب از پذیرش برچسب دسیسه گری بهتر است رک و راست و بدون هیچ اغواگری نیازها و خواسته های خود را بیان کنید.

 

 

منبع : تبیان

 نظر دهید »

نقش فرزندان در ایجاد تفاهم

27 دی 1389 توسط sarshar

نقش فرزندان در ایجاد تفاهم درمحیط خانواده بسیار مهم است.

  در سخنان حکمت آمیز منسوب به حضرت علی (ع) آمده است که :

  فرزندانتان را مانند تربیت خودتان تربیت نکنید و نخواهید که آنها دقیقاً عین شما باشند.

 در مقابل فرزندان هم نباید توقع داشته باشند که پدر و مادر مانند آنها باشند و مانند آنها فکر کنند. در ضمن آموزشها به فرزندان تفهیم شود که از والدین خود انتظاراتی متعادل داشته باشند. آنها باید بیاموزند که همیشه همه چیز مطابق میل آنها نخواهد بود و اگر چیزی مطابق میل آنها نبود الزاماً حق اعتراض ندارند.

 

طرح یک سؤال

 

 

در صورت نرسیدن به تفاهم، چه باید کرد؟

 در این مجال طرح یک سؤال و پاسخ به آن ضروری به نظر می  رسد و آن این که اگر بعد از رعایت تمام آنچه بیان گردید بازهم تفاهم ایجاد نشود، چه باید کرد؟

 گاهی دیده می شود که میان زن و شوهر تفاهمی دیده نمی شود، هم مرد ناراضی است و هم زن رضایت ندارد. در این صورت وظیفۀ طرفین آن است که اولاً از درگیری اجتناب نمایند و ثانیاً برخورد بزرگوارانه را برگزینند؛ زیرا مطرح شدن اختلافات در زندگی آن هم به صورت امری دائمی باعث می شود که کانون زندگی به یک پایگاه جنگ و جدال تبدیل شود، و در نهایت خانواده که باید محل سکون و آرامش باشد به محل فرسایش تبدیل می شود.

 

باید توجه داشت که مشکلات زندگی در همه جا وجود دارد و در کنار نعمتهای بی پایان الهی، مشکلاتی هم هست. این مشکلات در کلاس درس دنیا از واحدهای درسی به حساب می آید. در زندگی دنیا سه نوع واحد درسی وجود دارد: عبادات، ترک معاصی، صبر بر ناملایمات، هر یک از همسران چه زن و چه مرد مزایا و معایبی دارند. اگر انسان بخواهد فقط کمبودها را ببیند همیشه ناراضی است اما اگر کمبودها را به حساب ذخیرۀ آخرت بگذارد همیشه راضی و خوشحال است.

اگر به خاطر عدم تفاهم دو انسان از هم جدا شوند هر یک از طرفین باید بدانند که وقتی با همسر دیگری ازدواج کنند اگرچه ممکن است عیبهای فعلی وجود نداشته باشد، بی گمان عیبهای دیگری وجود دارد؛ زیرا هیچ کسی بی عیب نیست، آنچه مهم است این که در زندگی قناعت پیشه گردد و همسران به آنچه خدا عطا کرده است راضی و قانع باشند.

با وجود این باید توجه داشت که صرف رضایت و قناعت زمینه ساز تفاهم کامل نیست بلکه بایستی همسران مهارت تفکر منطقی و گفتگوی سازنده را بیاموزند. اگر در چنین حالتی تفاهم رخ نداد در موارد اختلاف روابط کمتر شود در موارد مشترک بیشتر.

اگر تصور شود زندگی همواره همه چیز را به دلخواه ما پیش خواهد آورد، اشتباه خواهد بود. اگر چنین چیزی پیش آمد اتفاقی نیکوست اما اگر پیش نیامد باید راضی بود  در صورت عدم تفاهم باید نهایت سعی و تلاش به کار برده شود تا تفاهم لازم ایجاد گردد و در غیر این صورت باید به عدم مفاهمه تن داد. انسان با کنار آمدن مقابل مشکلات و برخورد منطقی با ان آسوده می شود.

 

حضرت علی (ع) می فرماید:

 « وَ اعلَم اَنَّ المَخرَجَ فی أمرَینِ : ما کان فیه حیلَهُ فَالِأحتیاطُ وَ ما لَم تَکُن فیهِ حیلَهُ فَالاصطِبارُ»

 بدان که یک کار از دو حال خارج نیست یا چاره و حیله ای می توان برای آن به کار برد پس باید چاره اندیشی کرد و اگر چاره ای ندارد باید در مقابل آن صبر پیشه ساخت.

 

 نظر دهید »

پرهیز از خشونت

21 دی 1389 توسط sarshar

فطرت مؤمن سراپا شفقت است

در جهان دست و زبانش رحمت است

ازوظائف مهمي كه بسياري از مشكلات زندگي را در حوزه خانواده از ميان بر ميدارد و دادگاههاي خانواده و مراجع حل اختلاف را خلوت و تعطيل مي كند، عفو و گذشت و بخشش در موضوعات و وقايع ناراحت كننده در جمع خانواده است.

 قرآن بندگان ممتاز و شايسته خداوند را مي ستايد و مي فرمايد:

 "وَ اِذا ماغَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ"؛ “هنگامي كه خشمگين شوند عفو مي كنند.”

 بااندكي تأمل مي توان بر عصبانيت و ناراحتيهاي رواني كه در اثر خطاها ياسوءظنها و يا اشتباهات ناخواسته در ميان اعضاء خانواده رخ مي نمايد، مسلط شد و آتش غضب و خشم را خاموش كرد.

 

 

خداوند مي فرمايد:

 "وَ لْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا اَلاَ تُحِبِّونَ اَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ"؛"شايسته است عفو كنند و از لغزشهاي ديگران چشم بپوشند. آيا دوست نمي داريدخداوند نيز شما را عفو كند؟ البته كه خداوند آمرزنده و مهربان است.”

 امام سجادعليه السلام نيز در مورد حق زن بر عهده شوهر مي فرمايد: “حق همسر تواين است كه بداني خداوند او را براي آسايش و آرامش، و پرستار تو قرار داده است و بداني كه او نعمت خداست و هر يك از شما به سبب همسرش خداي را شكر و سپاس گويد و با نعمت خدا مهرباني و نيك رفتاري و مدارا كند.

 وشايسته است او را گرامي بداري و با وي به نرمي رفتار كني و اگر چه حق توبر او بيشتر و واجب تر است و اطاعت تو بر او لازم است تا جايي كه معصيت خدا محسوب نشود، ولي او هم بر تو حق مهرباني و رحمت دارد.”

 رسول گرامي صلي الله عليه وآله به مردي كه از راه دور آمده بود و يك موعظه و راهكار كاربردي درخواست مي كرد، فرمود:

 "لا تغْضَبْ؛ [در معاشرت با ديگران ] از خشم و غضب دوري كن!”

 و او سخت ترين و بحراني ترين مشكلات زندگي را با عمل به اين عبارت كوتاه نبوي حل كرد.

 

رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله با رهنمودهاي حكيمانه خود بسياري از اختلافات و كشمكش هاي داخلي خانواده ها را حل كرده است.

 آن حضرت در جمله اي زيبا مي فرمايد:

 "اَلااَدُلُّكُمْ عَلي خَيْرِ اَخْلاقِ الْدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَصِلُ مَنْقَطَعَكَ وَ تُعْطي مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُوا عَمَّنْ ظَلَمَكَ؛

 آياشما را به بهترين اخلاق دنيا و آخرت راهنمايي نكنم؟ پيوستن با كسي كه ازتو بريده و بخشش به كسي كه تو را محروم ساخته و گذشتن از كسي كه به تو ستمكرده است.”

 

 1 نظر

معاشرت نیکو

20 دی 1389 توسط sarshar

زن و مرد مسلمان همواره در زندگي مشترك خود مي كوشند تا با معاشرت نيكو و خوشرويي و خوشگويي و مصالحه و مدارا رفتار كرده، ناملايماتو سختيهاي خانواده را تحمل كنند. نوع گفتار و رفتار در روابط زناشويي بايدطوري باشد كه طرف مقابل را جذب و بذر محبت را در دل او شكوفا كند.

 چهره در هم كشيدن، ترشرويي كردن و پيوسته دم از مشكلات و رنجهاي خانوادگي زدن، شيوه زنان و شوهران مسلمان نيست.

 آنان در معاشرت خود گشاده رو، متبسم، صبور و مقاوم هستند.

 قرآن در دستورات ويژه اي كه به مردان مسلمان مي دهد، معاشرت نيكو و پرهيز ازسخت گيري را در ارتباط با همسرانشان يادآور شده و با عبارات "وَلا تَعْضُلُوهُنَّ… وَعاشِرُوهُنَّ بِالْمَعرُوفِ” بر رعايت حقوق آنان تأكيد كرده است.

 

علي عليه السلام در باره صفات زيباي مؤمن مي فرمايد:

 "بِشْرُهُ في وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ في قَلْبِهِ؛ [مؤمن ] چهره گشاده و خوشروست و غم و ناراحتيهايش را در دل دارد.”

 پيداست كه يكي از مصداقهاي بارز اين ويژگي در نوع برخورد زن و شوهر با يكديگر بروز مي كند.

 

 نظر دهید »

نگاه هفتم

19 دی 1389 توسط sarshar

معاشرت نیکو

زوجین در راستای استحکام خانواده و ایجاد یک رابطه جنسی سالم و معتدل ، باید به روابط میان خود بر اساس صمیمیت و احترام توجه کافی داشته باشند . امام صادق علیه السلام در این رابطه می فرمایند: مرد در پیوند میان خود و همسرش از سه چیز بی نیاز نیست : همدلی با زن تا از این راه محبت و دلبستگی وی را به خود جلب کند و حسن خلق و متوجه کردن دل زن به سوی خویش با قیافه ای که در چشم زن خوشایند باشد و توسعه دادن معیشت همسر . زن نیز در ارتباط میان خود و همسر همدلش از سه خصلت بی نیاز نیست : خویشتن داری از هر آلودگی تا دل شوهر در اعتماد به وی در هر خوش و نا خوش مطمئن باشد ، وارسی و مراقبت از حال شوهر تا اگر لغزش از او سر زد ، شوهر با او مهربان باشد واظهار عشق به شوهر با دل ربایی و زیبا ساختن خویش در چشم وی . مرد باید ابراز نیاز کند و زن به نیاز مرد توجه داشته باشد . در چنین رابطه ای زن باید با مرد مهربان و پاکدامن باشد . مرد نیز باید زن را نعمت الهی بداند که خداوند به وی ارزانی داشته و با او به نیکویی معاشرت کند زیرا خداوند می فرمایند : و عاشروهنّ بالمعروف .(نساء /19)

پرهیز از حیای منفی

زن شوهر هر دو محرم اسرار یکدیگر هستند و باید به یکدیگر اعتماد کنند ، در صورتی که مشکل جنسی داشته باشند ، برای یکدیگر بازگو کنند و گاهی ممکن است نیاز به مشاور و یا روانشناس داشته باشند تا به آنها کمک کند. زن و شوهر باید بدانند هیچ کس حتی پدر و مادر به اندازه آن دو نسبت به طرف مقابل نزدیک نیستند و هیچ گونه شرم حیایی بین آن دو در این رابطه معنا ندارد .

تفاهم و توافق همسران در روابط جنسی

زن و شوهر باید در ارضای نیاز جنسی به تفاهم و توافق برسند و قبل از انجام مقاربت جنسی ، آمادگی روانی و جسمانی لازم را کسب کنند . ادراک متقابل و رعایت شرایط یکدیگر باعث ارضای کامل و صحیح دو جانبه غریزه جنسی همسران خواهد شد .

رعایت اخلاق جنسی

در روابط جنسی ضروری است که زن و شوهر به طور کامل مراقب گفتار و رفتار خود باشند و از ادای عبارتی که موجب تحقیر دیگری می شود پرهیز کنند در غیر این صورت وضعیت روانی یکدیگر را مختل ساخته و این اختلال بر روابط آنها تأثیر منفی خواهد گذاشت به طوری که ممکن است موجب سردی شده و از ادامه آمیزش جنسی ممانعت به عمل آید ، حتی گاه ممکن است باعث عصبانیت زوجین شده و خشونت را به دنبال داشته باشد . لازم است همسران در روابط زناشویی به اصول اخلاقی پایبند بوده و احساسات منفی خویش را کنترل کنند و در صورت ارضای جنسی به امور اخلاقی وفادار باشند .[1]

 

 



1-برگرفته از محمد باقر کجباف روان شناسی رفتار جنسی، تهران ، 1381

 1 نظر

نگاه ششم

19 دی 1389 توسط sarshar

آیا عشق می تواند پدیده ازدواج باشد؟

یکی از اصلی ترین اهداف ازدواج ، وصول به نوعی سکون و آرامش تکوینی است که در اثر آمیزش روح و جسم زن و مرد حاصل می شود . این نوع سکون و آرامش نیز نتیجه حصول مودت و رحمت بین زوجین است . خداوند می فرماید : و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه … ( روم /21)

در روایت آمده است که روزی فردی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت یا رسول الله تعجب می کنم مرد و زنی که هر گز یکدیگر را ندیده و نشناخته اند ، هنگامی که بین آنها عقد نکاح بسته می شود ، و یک روز با یکدیگر صحبت می کنند ، چنان یکدیگر را دوست دارند که گویی دوستی ای عظیم تر از آن وجود ندارد ، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: این امر از سوی خداوند متعال است و آن گاه آیه اخیر را برای شاهد بر این معنا ذکر نمود .

با تأمل و نظر در آیه شریفه و با توجه به اخبار و احادیث مفصلی که در این رابطه وجود دارد می توان دریافت که پدیده آرامش و سکونی که بین زوجین به واسطه پیوند نکاح رخ می دهد ، یک جعل الهی است ، به تعبیر دیگر محبتی که از این طریق بین زن و شوهر حاصل می آید نوع خاصی از محبت است که با هیچ یک از اسباب ایجاد محبت تداخلی ندارد و خواستگاه این آیات و جعل الهی ، مودت و رحمتی است که بین زن و شوهر پدیدار می شود . در تفسیر المیزان آمده است : از آنجا که هر ناقصی مشتاق کمال و هر محتاجی مایل به زوال حاجت . فقر خویش است ، یکی از دو جنس به سوی جنس دیگر حرکت می کند و چون بدان رسید آرام می شود و این همان رغبت و شهوتی است که در هر یک از دو طرف ، به ودیعه گذاشته شده است . کلمه مودت نیز به معنای محبتی است که اثرش در مقام عمل ظاهر می شود و در نتیجه نسبت مودت به محبت ، همانند نسبت خضوع به خشوع است …. رحمت نوعی تأثیر نفسانی است که نسبت به محرومی که کمال ندارد و محتاج به رفع نقص است ، در دل پدید می آید و صاحب رحمت را وادار می کند به این که در مقام امداد در آید و فرد محروم را از محرومیت نجات داده و نقصش را مرتفع سازد. [1]

آنچه که از آیات و روایات بر می آید این است که نوعی رحمت و مودت که مخصوص زوجین است به واسطه نوعی جعل طبیعی و تکوینی در ازدواج بین زن و مرد رخ می دهد . آن عواملی که سبب ایجاد نوعی علقه طبیعی بین زن و شوهر می شود هر چند لازم ا ند اما هر گز کافی نیستند و باید به دو واقعیت دیگر توجه شود تا محبت پایدار و عمیق تر گردد که یکی از آنها تلاش برای زوال عوامل مخرب عشق و علاقه همسران به یکدیگر است و دیگر تلاش برای آماده سازی زمینه هایی است که علاقه مندی همسران به یکدیگر به خاطر کیفی و کمی ، وسعت و عمق می بخشد . زیرا علاقه ای که به واسطه زوجیت ایجاد می شود ، اگر در معرض عوامل مختلف و مخرب قرار گیرد ، اندک اندک در معرض پوسیدگی و زوال قرار می گیرد.

 

شرایط همسران :

 

الف) ااصالت خانوادگی : یکی از مهمترین شرایط همسر خوب اصالت خانوادگی می باشد . اصالت به معنای پول دار بودن یا دارای پست و مقام بودن و مثال آن نیست . اصالت خانوادگی یعنی متقی و پارسا بودن خانواده یعنی متدین بودن پدر و مادر . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند: ای مردم ، ای مردم از گیاهان سبز و خرمی که در مزبله رشد کرده اند بپرهیزید. گفتند یارسول الله ، منظور شما از این جمله چیست ؟ فرمودند: دختر زیبایی که در خانواده ای بد رشد کرده باشد .[2]

البته اصالت خانوادگی یکی از شرایط است  و نه تنها شرط . چه بسا افرادی که دارای خانواده ای اصل و با تقوا هستند اما خود از اصالت بهره ای ندارند ، پسر نوح یکی از نمونه های تاریخی این مدعا است.

ب) تقوا و تدین ، کمترین درجه تقوا انجام واجبات و ترک محرمات است ، کسی که در برابر آن همه نعمت خداوند حاضر شد شکر او را به جای آورد و حتی نماز و روزه را به جا آورد چگونه می توان پذیرفت که قدر دان زحمات همسرش نباشد؟

مردی به محضر امام حسن علیه السلام آمد و عرض کرد دختری دارم و زمان ازدواج او فرا رسیده است او را به چه کسی بدهم؟

امام حسن علیه السلام فرمود: کسی که تقوای الهی دارد ، زیرا اگر او را دوست داشته باشد عزیزش می دارد و اگر او را دوست ندارد ، به او ظلم نخواهد کرد .

ج) اخلاق نیک، همسر خوب کسی است که آراسته به فضایل اخلاقی باشد . شخصی در نامه ای از امام رضا علیه السلام  پرسید: یکی از اقوام من به خواستگاری دخترم آمده است اما قدری بد اخلاق است . امام رضا علیه السلام در پاسخ او نوشت: اگر بد اخلاق است ، دختر خود را به او نده . [3]

د) عقت و پاکدامنی ، عفت و پاکدامنی از فضایل اخلاقی مربوط به امور جنسی است که می توان گفت که عفت در شهوت جنسی به پاکدامنی تعبیر می شود . عفت جنسی یعنی کنترل غریزه جنسی و محدود ساختن آن در چار چوب عقل و شرع. امام باقر علیه السلام می فرمایند: هیچ عبادتی برتر از عفت شکم و عفت جنسی نیست. [4]

کسانی چون حضرت یوسف علیه السلام و ابن سیرین[5] از نمونه های برجسته عفت و پاکدامنی اند.

هـ) غیرت ، اصطلاحا به کوشش در محافظت در چیزهایی است که که محافظت از آنها لازم است غیرت گفته می شود. غیرت تنها مربوط به مسائل جنسی و ناموسی نیست بلکه در مسائل دینی و تربیت فرزندان و امثال آن نیز جریان دارد، غیرت به معنای عام ریشه در فطرت انسان دارد چون انسان طوری آفریده شده که از امور مورد احترامش مثل زن ، فرزند ، مقام و ….. محافظت می کند توضیح این نکته ضروری است که غیرت غیر از حسادت است زیرا منشأ حسادت خود خواهی است و منشأ غیرت احساسات اجتماعی و نوع دوستانه و اگر مردان غیرت نمی ورزیدند رابطه نسل ، از یکدیگر گسسته می شد و هیچ فرزندی پدر خود را و هیچ پدری فرزند خود را نمی شناخت . ممکن است این سؤال پیش بیاید که چرا غیرت جنسی مختص مردان است و در زنان تعبیه نشده است ؟ در پاسخ باید گفت هر چند در زنان نیز علاقه به حفظ نسل وجود دارد اما برای اینکار نیاز به وجود یک پاسبان درونی و محافظ فطری به نام غیرت ندارند ، زیرا انتساب فرزند به مادر مشخص است و هرگز هیچ مادری در این که فلان بچه از اوست تردید نخواهد کرد .[6] البته غیرت هم نباید از حد خود تجاوز کند و تبدیل به بد گمانی و سوء ظن شود زیرا این کار درستکار را به نادرستی و پاکدامن را به بد گمانی خواهد کشاند.

 

 



1_ تفسیر المیزان ج 17 صفحه 521       

1-الفروع من الکافی ، ج5،ص322 ، حدیث 4

2-بحار الانوار ،ج100، باب 3 ، حدیث 17

3-الکافی ج2، ص79

4-مرتضی مطهری، مجموعه آثار ج18، داستان راستان ،ص386و387

1-محمود اکبری، غیرت مندی و آسیب ها، ص19

 

 نظر دهید »

نگاه پنجم

19 دی 1389 توسط sarshar

 غایت حجاب و ترک خود آرایی در انظار عمومی: یکی دیگر از فضایل اخلاقی جنسی ، حجاب و پوشش است که اختصاص به زنان نداشته و شامل مردان نیز می شود اما نوع پوشش زنان به خاطر ساختار خاص جسمانی شان مورد تأکید بیشتر قرار گرفته است . تشریع حکم حجاب اولا به بهداشت روانی زنان و مردان کمک میکند و ثانیا اگر زنان بی حجاب بی حجاب و برهنه مورد مشاهده مردان باشند ، چه بسا برای ارضای تقاضاهای جنسی تحریک شده خود دست به هر کاری زده و آرامش و امنیت را از زنان خواهند گرفت و از طرفی روابط خانوادگی را استوار می کند و از فرو پاشی نظام خانواده جلوگیری میکند . درآیات 30 و 31 سوره نور و نیز در سوره احزاب به مسأله حجاب و پوشش زنان تأکید شده است و وجوب حکم حجاب مشخص می گردد.

حجاب حفظ شخصیت و کرامت زن را در پی داشته و او را از یک شخصیت ابزاری به شخصیت مستقل تبدیل میکند.

پوشش مناسب حریم اجتماع را از بی عفتی و آلودگی های جنسی نگه می دارد و جامعه بهتر می تواند به هدف خود نائل شود . محیط جامعه که محیط کار و تلاش است با بی حجابی به محیطی برای ارضای خواسته های جنسی و امیال شهوانی تبدیل می شود.

 نظر دهید »

مسئولیت پذیری در خانواده

18 دی 1389 توسط sarshar

همچنان که در جامعه ای بزرگ مسؤولیتها کارساز است و انجام درست آن جامعه را سامان می بخشد. در خانواده هم احساس مسؤولیت و انجام درست و به موقع آن خانواده را که جامعه ای کوچک و مقدس به شمار می رود. به سوی فلاح و رستگاری رهنمون می گردد. برای رسیدن به این مهم در آغاز باید جایگاه افراد مشخص شود؛ چون مسؤولیت زمانی معنا می یابد که وظیفه و جایگاه فرد مسؤول مشخص شده باشد. همان طور که هیچ فردی بدون وظیفه نیست، هیچ یکی از افراد هم همه وظایف را ندارند. دوم این که باید مسؤولیتها تقسیم شود.

در خانواده باید در گام اول جایگاه مرد و زن مشخص شود. هنگامی که مسؤولیتها بنابر جایگاه فرد معنا پیدا می کند. در گام بعدی به تقسیم مسؤولیتها پرداخته می شود.

قرآن کریم همان طور که برای مرد مسؤولیتهایی را بیان می کند برای بانوان هم به وظایفی اشاره می کند. باید توجه داشته باشیم که تقسیم مسؤولیتها به معنای تعیین ارزشمندی و کرامت افراد نیست، بلکه بر اساس توانمندیهاست که هر مسؤولیتی مشخص می گردد.

مهمترین نکته در مسأله مسؤولیت و مسؤولیت پذیری امانتداری است. این نکته را در سوره یوسف هنگامی که آن حضرت می خواهد خزانه داری حکومت مصر را قبول کند، می یابیم: «إِنّی حَفیظُ علیمُ»

نمونه دیگری که قرآن کریم به آن اشاره می کند، هنگامی است که دختر حضرت شعیب علیه السلام به پدر پیشنهاد می کند که حضرت موسی علیه السلام را برای کار اجیر کند؛« یا أبَتِ استَاجِرهُ إِنَّ خَیرَ مَنِ استَأجَرتَ القَوِیُّ الآمینٌ»

ای پدر، او را استخدام کن؛ چرا که بهترین کسی است که استخدام می کنی: هم نیرومند [و هم] در خور اعتماد است.

در این بیان نیز به خوبی می بینیم توانمندی و قدرت یکی دیگر از نکته های شایان توجه در پذیرش مسؤولیت است.

احساس مسؤولیت به یک معنا عبارت است از به انجام رساندن تمامی وظایف که افراد مسؤول به آن نیاز دارند، لذا مسؤولیت امری فراگیر است و برای تعیین یک مسؤول ویژگیهای گوناگونی را می بایست در نظر داشت.

در نظام خانواده نه زن بودن ملاک کرامت و برتری است و نه مرد بودن دلیلی برای ارزشمندی بیشتر، از نظر قرآن کریم ملاک برتری و کرامت انسانی فقط تقواست. از میان زن و مرد هر کدام که با تقواتر باشند نزد خداوند محبوبترند و از درجه کرامت بیشتری برخوردار. قرآن کریم می فرماید:

«یا اَیُّها النّاسُ إِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وَ جَعَلناکُم شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوا إِن اَکرمَکُم عِندَ اللهِ أتقاکُم»

مردم، ما شمار را از مرد و زنی آفریدیم، و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست».

از دیدگاه قرآن کریم ارزش اعمال انسان به جنسیت وی مربوط نمی شود. اگر کسی عمل خوبی انجام دهد،نتیجه عملش رامی بیند و تفاوتی نمی کند که زن باشد یا مرد. در پیشگاه الهی همه یکسانند و به یک میزان از کرامت انسانی بهره مند و کرامت بیشتر زمانی به دست می آید که فرد در راه تقوا گام بیشتری بردارد و تلاش بیشتری کند.

مهمترین نکته در پذیرش مسوولیت، امانتداری است.این نکته در ضمن داستان خزانه داری یوسف و شبانی موسی(علیهما السلام)مورد تاکید قرار گرفته است


پروردگار متعال می فرماید:

« أنّی لا اُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنکُم مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی»

من عمل هیچ صاحب عملی از مشا را، از مرد یا زن، تباه نمی کنم.

مبرهن است که جامعه چه کوچک و چه بزرگ احتیاج به یک مدیر و مسؤول دارد و اداره آن جامعه با دو مدیر و دو مسؤول امکان پذیر نیست؛ چه در آن صورت کارها و امور به سامان نمی رسد. همیشه در یک جامعه صرفنظر از کوچکی و بزرگی یک نفر در رأس می ایستد و مسؤولیت انجام امور را بر عهده می گیرد. با دقت در امور رایج بشری و بالاتر از آن حتی امور الهی، به دست می آید که کلام آخر را همیشه یک نفر می زند و بقیه افراد، کار مشاوره و رایزنی را انجام می دهند. همچنین است در نظام خانواده. این که قرآن کریم برای خانواده مسؤول تعیین می نماید؛ نشانه ارزش بخشیدن به کانون خانواده است و گویای این نکته که خانواده در نگاه این کتاب آسمانی حائز اهمیت است لذا برای واگذاری مسؤولیت باید فرد اصلح انتخاب گردد. در این میان باید توجه داشت بحث بر سر اصلح بودن در میان زن و مرد است نه پرهیزگارتر بودن؛ به دیگر سخن باید دید کدام یک برای پذیرش مسؤولیت خانواده صلاحیت بیشتری دارد و کدام از توانمندی بیشتری برای این امر برخوردار است. البته نباید فراموش کرد که تنها مرجع تعیین صلاحیت پروردگار حکیم است.

نکته شایان توجه این که پذیرش مسؤولیت نباید ایجاد نگرانی کند، بلکه مسؤولیت امری مقدس است که اگر فرد مفهوم آن را به خوبی دریابد و از آن پاسداری کند، اجر و پاداش بی حساب را از آن خود ساخته است. همه افراد در پیشگاه خداوند مسؤولند و باید به وظایف خود عمل کنند و هر چه این مسؤولیت بزرگتر و سنگین تر باشد، اجر و پاداش بیشتری به آن تعلق می گیرد. در حدیثی نبوی آمده است:

«یا مَعاشِرَ قُرَاء القُرآنِ اِتَّقُوال اللهَ عَزَّوَجَلَّ فیما حَمَلکُم مِن کِتابِهِ فَإِنّی مَسؤولٌ وَ إِنَّکُم مَسؤُولُونَ . إِنِی مَسؤُولُ عَن تَبلیغِ الرِّسالَهِ وَ اَمَّا أنتُم فَتُسألُونَ عَمّا حَمَلکُم مِن کِتابِ اللهِ وَ سُنَّتی»

ای قاریان قرآن، در آنچه از کتاب پروردگار متعال فراگرفته اید تقوای الهی را پیشه سازید که من و شما مسؤولیت داریم، من مسؤول تبلیغ رسالت خویشم و شما مسوولید نسبت به آنچه از کتاب خداوند و آیین و سنتم فرا گرفته اید.

در بیان حضرت رسول (ص) آشکارا مشخص است که مسؤولیت امری کاملاً طرفینی است؛ یعنی در یک جامعه علاوه بر رهبران مردم آن جامعه هم مسؤولند و همه در قبال مسؤولیتی که دارند پرسیده خواهند شد.

شایان ذکر است که مسؤول در حوزه مسؤولیتش باید اختیارات کافی داشته باشد تا بتواند به وظایفی که بر عهده دارد به خوبی عمل کند هیچ کس حق دخالت در حوزه مسؤولیت دیگری را ندارد و در عین حال باید به مشاوره، همکاری و همیاری دیگران توجه گردد در ادامه ویژگیهای مسؤول خانواده بررسی می شود .

 نظر دهید »

نگاه چهارم

15 دی 1389 توسط sarshar

 

کار و بهداشت روان

امام صادق علیه اسلام در رابطه با تأمین نیازها به مفضل بن عمر می فرمایند:

ای مفضل،از آفرینش و آماده سازی حکیمانه و مدبرانه اشیاء برای رفع نیاز انسان در س عبرت بگیر.برای او غلات آفریده شده و باید آنها را آرد کند و آرد را خمیر سازد و با آن نان بپزد.برای پوشاکش پشم آفریده شده ولی باید آن را بزند و برسد و ببافد……………….دیگر اشیاء را نیز همین گونه میابی.سپس حضرت تأکید می کنند:بنگر که چگونه تمام نیازهای ضروری انسان آفریده شده ولی انسان باید برای دسترسی به انها تلاش و حرکت کند که صلاح وی در همین است.زیرا اگر همه این نیازها را بدون تلاش و کوشش به دست آورد،همواره در وادی سر مستی و طغیان سقوط می کرد و چه بسا دست به اعمالی می زد که خود را نیز هلاک کند.(بحارالانوار/ج2/ص87)

از این فرمایش نتیچه می گیریم که کار و تلاش برآورندۀ نیاز و باعث خوشبختی برای فرد است.گذشته از این،از جهت روان شناسی کار، تأثیرات مهمی در بهداشت و روان دارد.کار یکی از امور اقتصادی است و از ارزشهای مهم زندگی بوده و در بهداشت روان مؤثر است.

در زمان پیامبر(ص) وقتی آیه شریفۀ «وَ مَن یَتَقِ اللهَ یجعل له مخرجاً و یرزقهُ حیثُ لا یحتسب(سوره طلاق/2و3)نازل شد،عده ای رو به عبادت آوردند و گفتند روزی ما تأمین شد!وقتی این خبر به گوش پیامبر(ص9رسید،آنان را خواست و به آنان فرمود:چه چیزی شما را به این کار واداشت؟گفتند:ای پیامبر به خدا روزی ما را به عهده گرفت و ما هم رو به عبادت اوردیم!حضرت فرمود:هر که چنین کند،دعای او مستجاب نمی شود.بر شما باد به طلب روزی.(کافی/ج/5/ص84)

ائمه نیز در طلب روزی تلاش می نمودند و به این امر بسیار سفارش نموده اند.

با کار کردن انسان علاوه بر آرامش به استقلال زندگی پیدا می کند و. انسان را  از خواری و ذلت و سربار دیگران بودن نجات می دهد.عزت نفس یا احساس خودارزشمندی از اساسی ترین نیازهای روانی انسان است.چنانچه امام صادق علیه السلام به فردی که دیرهنگام برای کار به بازار می رفت فرمود:صبح زود به سوی عزت خودت حرکت کن.

 1 نظر

نگاه سوم

15 دی 1389 توسط sarshar

 

مدیریت زندگی:

چه بسا افرادی که دارای مال و امکانات هستند،اما به دلیل نداشتن تدبیر، زندگی موفق و سامان یافته ای ندارند.امام علی علیه السلام می فرمایند:آفه المعاش سوء التدبیر.آفت زندگی ،بد تدبیر کردن است.(غررالحکم،ج8087)

فراوانی دارایی و امکانات زندگی را نمی چرخاند.بلکه هنر تدبیر و مدیریت است که به زندگی سامان می دهد.بد تدبیر کردن کلید فقر است.پیلامبر (ص)می فرمایند:من برای امتم از فقر نمی ترسم،ولی از سوءتدبیر ترسانم.(عوالی اللآلی،ج4،ص39).

کسانی در زندگی موفق ترند که به اصل تبیر و مهارت در اداره زندگی اهمیت بیشتری دهند.آری خداوند به همه ما روزی می دهد اما این نیمی از ماجراست.نیمه دیگر آن،مهارت انسان در مصرف کردن آن است.انسان خردمند در اندیشۀتدبیرگری است نه در اندیشه کسب مال.

پیامبر اکرم(ص)در این مورد می فرمایند:به درستی که از خردمندی مرد،سامان دادن معیشت است.

جالب است بدانیم که امام صادق(ع)بنیان زندگی را بر سه پایه استوار می داند که یکی از آنها تدبیر است.این اصل در کنار تفقه در دین قرارگرفته است.(کافی/ج5/ص87)

در زمان ما که اصل هدفمندی یارانه ها اجرا می گردد،لازم است که به امر میانه روی و اقتصاد و تدبیر و مدیریت زندگی بیش از قبل توجه نموده و یادمان باشد که میانه روی نیمی از زندگی است.(کنزالعمال/ج/3/ص49)

کسانی که نتوانند در زندگی میانه روی داشته باشند و اصل تدبیر را ندانند،معمولاً در زندگی نارضایتی داشته و با اسراف و تبذیر برکت مال را از بین برده و دچار محرومیت می شوند ؛ این است قانون زندگی.

 نظر دهید »

نگاه دوم

15 دی 1389 توسط sarshar

خانه ای برای زندگی

یکی از نیازمندیهای انسان،مکان است.بشر به خانه ای نیاز دارد تا در آن آرام گیرد.در ادبیات عرب به خانه «مسکن»گفته می شود که به معنای محل سکون و آرامش است.امام صادق علیه السلام یکی از عوامل آسایش انسان را در دنیا،برخورداری از خانه ای وسیع است.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز ازآن به عنوان نعمت دنیا یاد کرده است.

امام کاظم علیه السلام یکی از لذتهای زندگی دینا را خانه وسیع برشمرده اند.

منزل کوچک نمی تواند آسایش انسان را تأمین کند.یعنی فضای خانه باید کافی باشد.البته این امر اندازه ای دارد.مردا داشتن کاخ یا قصر نیست،خانه های اشرافی و قصرگونه نیز به نوعی مایۀ سلب آسایش و آرامش است.خانه ای که در حد نیاز خانواده باشد،مورد نظر است که با توجه به نیازهای واقعی متفاوت است.پس کارکرد خانه مشخص شد.اما گاهی خانه از این کارکرد خارج می گردد.

در سوره 129 شعرا می خوانیم:اَتَبنونَ بِکُلِّ ریعٍ آیهً تَعبثونَ وَ تَتَّخِذونَ مَصانِعَ لَعَلَّکُم تَخلُدون.

آنان خانه ای بسیار محکم برای فخرفروشی می ساختند و امید داشتند که در آنها جاودان بمانند.

پیامبر هم در مورد این افراد می فرمایند:بنا می کنند آنچه را ساکن نمی شوند و جمع می کنند آنچه را نمی خورند.(کافی ،ج2،ص48)

در جای دیگر می فرمایند:هرگاه خداوند متعال بخواهد کسی را خوار گرداند،مال او را در ساختمان سازی مصرف می کند.(مستدرک الوسائل،ج3،ص355)

پس یکی از عذابهای انسان ساختن خانه هایی است که انسان از آن استفاده صحیح نمی کند و در قیامت هم وبال گردن اوست.(کنزالعمال،ج15،ص406)

در فرهنگ دین ما،همان گونه که نسبت به داشتن خانه وسیع تشویق شده،از ساختن خانه های پیش از نیاز به شدت نهی شده است.امروز دائمی نبودن خانه ها از عوامل آسیب های روانی است و موجب افزایش تنیدگی ها و کاهش آسایش زندگی ها می گردد.در این مورد امام صادق(ع)می فرمایند:از تلخی زندگی،انتقال از خانه ای به خانه دیگر است.(وسائل الشیعه/ج17،ص438)

بنا براین برخورداری از خانه ای ثابت که دست کم مدت زیادی تغییر نکند و رشته های ارتباط با همسایه و اطراف را نگسلد،از عوامل آسایش در زندگی است

 نظر دهید »

نگاه اول همسر خوب

06 دی 1389 توسط sarshar

خداوند بلند مرتبه انسانی را که ، آفرید تداوم نسل او را در خود او قرار داد از این رو، موجودیت انسان را در دو جنس زن و مرد قرار داد و فیزیک بدن هر یک را به گونه ای آفرید که با این هدف سازگار باشد . در آیاتی از قرآن کریم به زوجیت انسان اشاره شده مثل آیه 21 سوره روم ، آیه 11 سوره شوره ، آیه 11 سوره فاطر .

غریزه جنسی را نیز قرار داد تا زن و مرد به سوی هم کششی داشته باشند تا نسل انسان، تداوم یافته و تشکیل خانواده دهد از سوی دیگر در هر یک از دو جنس زن و مرد ، تفائتهای روان شناختی وجود دارد  که ویژگی های روحی و عاطفی هر یک به گونه ای است که با دیگری ارضا می شوند این مسائل تکوینی، موجب می شود که انسان به همسر نیاز داشته باشد و اگر این نیاز بر آورده نشود انسان به آرامش نمی رسد بدین جهت است که خداوند ازدواج را مایه آرامش معرفی فرموده است :

«ومن آیاته أن خلق لکم من أنفسکم ازواجا لتسکنو الیها»  سوره روم آیه 21

و از نشانه خداوند این است که از خود شما رایتان همسرانی قرار داده است تا به آنها آرامش یابید .

تبتل چیست؟

و در جای دیگر فرموده : « هوالذی خلفکم من نفس الواحده و جعل منها زوجها لیسکن الیها»سوره اعراف آیه 189


او کسی است که شما را از یک ماهیت آفرید و همسرش را ازآن قرار داد تا بدان وسیله آرامش یابد.


امام سجاد علیه السلام می فرمایند : خداوند همسر را مایه آرامش و انس قرار داده تا ناسان در کنار او آسایش یابد.


امام صادق علیه السلام می فرمایند : اگر کسی از همسر موافق و همراه ، محروم باشد نا آرام و حیران بوده و زندگی او نا تمام خواهد بود .


همسر خوب ویژگی هایی دارد که در روایات به عناوین همسر موافق ، صالح ، و همسری که پشتیبان انسان باشد یاد شده است .


پس معیار های مهم ، به داشتن همسری زیبا ، صاحب مال و جاه نیست . انسان خوش بخت کسی است که همسری شایسته، همراه ،یاور و پشتیبان داشته باشد از رو توصیه شده که همسر خود را به خاطر ماب و جاه و جمال انتخاب مکنید که اگر چنین کنید خداوند شما را به همان عوامل وا گذار می کند اما اگر به خاطر دین و ایمان با کسی ازدواج کردید ، خداوند شما را صاحب مال و جاه و جمال می نماید . آنچه زندگی را شیرین و لذت بخش می کند ، مال و جمال نیست ، مودت و رحمت است و این دو ، در دست خداوند است و اوست که میان دلها انس و الفت ایجاد می کند و آنگاه که چنین می شود ، آن همسر از هر چیز برای انسان دوست داشتنر تر خواهد بود. رهبر والا مقام ، حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی خطاب به جوانان می فرمایند:


اگر چنان چه کسی به خاطر مال و جمال ازدواج کند ، طبق روایت ممکن است خداوند متعال مال و جمال را به او بدهد و ممکن هم هست که ندهد . اما اگر چنان چه برای تقوا و عفاف قدو بگذارد و ازدواج بکند ، خدای متعال به او مال هم خواهد داد . ممکن است کسی بگوید جمال که اعطا کردنی نیست ، یکیا جمال دارد یا ندارد امضایش این است که چون جمال در چشم شما و در دل شما و در نگاه شما است ، اگر انسان کسی را که خیلی جمیل هم نباشد ، دوست داشت او را جمیل می بیند . وقتی کسی را دوست نداشت ، هر چه قدر هم که جمیل باشد به نظر او جمیل نمی آید.


 



هدف تشکیل خانواده


یکی از اهداف مهم و خطیر در تشکیل خانواده ، پرورش نسل سالم و پاک است . اگر خواهان مدینه فاضله می باشیم این مهم جز با تربیت انسان سالم و پاک ممکن نیست و به منظور رسیدن به این هدف ، اسلام شرایط خاصی را برای ازدواج در نظر گرفته است . این شرایط بسیار متنوع است چراکه به واسطه اهمیت این هدف ، اسلام حتی شرایط تغذیه ، حالات روحی و… را مهم دانسته است . به عنوان مثال ازدواج با فرد شراب خوار و بد اخلاق و کم خرد و احمق را نهی فرموده است . قابل توجه است در برخی از اسناد اسلامی توصیه شده است که اگر با این افراد تن به ازدواج دادید از آنها بچه دار نشوید . در برخی از اسناد هم مسئله نسل سالم و پاک و شرافت خانوادگی اشاره شده است : با خاندانی سالم ازدواج کنید ، زیرا عرق ( ژن)  بسیار تأثیر گذار است.

 

 

 

برای دانستن معنای این واژه به داستانی اشاره می کنیم: یکی از روحیات منفی که در برخی از زنان در دوران ائمه نفوذ کرده بود ، روحیه رهبانیت و ریاضت جنسی بود ، در زمان امام محمد باقر علیه السلام زنی به محضر این امام رسید و عرض کرد که من متبتله هستم . امام فرمودند : منظورت از تبتل چیست ؟ زن گفت : هر گز قصد ازدواج ندارم و میخواهم به صورت مجرد زندگی کنم . امام فرمودند: چرا ؟ زن گفت : می خواهم به معنویت و فضیلت دست یابم . امام فرمود : دست از این کارها بردار. اگر تجرد فضیلت بود ، فاطمه زهرا سلام الله علیها سرور زنان عالم ، سزاوار تر به این کار بود .[1]

 



2-بحار الانوار ،ج100 ،باب1،ص219، حدیث13

 

 1 نظر
مهدی جان ! ذکرت در سینه باد همچون آب در کام ماهی و نسیم در آغوش مرغان مهاجر
تصویر روزگالری عکس

مدرسه علمیه الزهرا (س) شهرستان دهاقان

این مدرسه در سال 1380 با تعداد 26 طلبه خواهر شروع به فعالیت نمود .تعداد طلاب فعلی 89 طلبه و فارغ التحصیلان 36 نفر می باشند . در این وبلاگ سعی شده است به بررسی ویژگیهای خانواده قرآنی پرداخته و در این باب مطالبی را خدمت شما عزیزان ارائه دهیم . امید است همگی ما توانسته باشیم در زندگی از آیات الهی فیض برده و آنها را در زندگی خود به کار ببریم . التماس دعا
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

آرشیوها

  • فروردین 1402 (2)
  • اسفند 1401 (1)
  • آذر 1401 (2)
  • آبان 1401 (1)
  • تیر 1401 (2)
  • اردیبهشت 1401 (2)
  • فروردین 1401 (2)
  • اسفند 1400 (1)
  • بهمن 1400 (3)
  • آبان 1400 (2)
  • تیر 1400 (1)
  • خرداد 1400 (2)
  • بیشتر...

آمار بازدیدکنندگان

تور

موضوعات

  • همه
  • اخبار مدرسه
  • فرهنگي - اجتماعی
  • مناسبتها
  • ویژه نامه خانواده قرآنی
  • فصلنامه افق پژوهش
  • حوزه و تبلیغ در فضای وب
  • اعتکاف
  • اعتکاف
  • وفات حضرت زینب
  • نماز شب
  • دائم الوضو بودن
  • شعبان
  • مناجات شعبانیه
  • دعا و مناجات
  • کارت عروسی
  • شبیه ترین مردم به پیامبر
  • ولادت امام زمان
  • موعظه خوبان
  • موعظه خوبان
  • ماه مبارک رمضان
  • موعظه خوبان
  • شهادت حضرت علی (ع)
  • شب قدر
  • موعظه خوبان
  • دل نوشته
  • دلنوشته
  • دهه فجر
  • دهه فجر
  • دهه فجر
  • دهه فجر
  • دهه فجر
  • موعظه خوبان
  • میلادحضرت ذینب
  • شهادت حضرت زهرا
  • علم و یادگیری
  • شعر
  • اعتقادی

حدیث روز



پیوندهای روزانه

ويژه نامه ماه محرم
نقشه پراکندگي مدارس
تصویر روزگالری عکس
به سامانه وبلاگ مدرسه علمیه الزهرا دهاقان خوش آمدید

مدرسه علمیه الزهرا(س) دهاقان

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس