• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

دیگر خسته شده ام از تو نه!

از بی نوایی خود

که خاک بازی هنوز از ذهنم بیرون نرفته

نمی دانم چگونه بال داشته باشم و آنگاه چگونه پرواز کنم

آشیانه سرد شده است و نفس گرمت را می خواهم

پایم شکسته نمی توانم راه بروم

عصا می خواهم

سوی چشمانم را گناه گرفته، اگر تو هم بیایی نمی توانم ببینم

وای بر من! ای عزیز! بیچارگان را دریاب

بی بضاعتیم، حتی مزجات آن را نداریم.

گفته اند قبل از خواهش گدایان، عطایتان را ارزانی می دارید.

می دانی چه می خواهم؟ یک عمر تمنا….

تمنای تو!

شب قدر را قدر بدانیم

15 تیر 1394 توسط sarshar

امشب شب مهمانی رازهاست . امشب پنجره ها ستاره می چینند تا جوشن کبیر با تمام عظمتش آغاز شود امشب دهانها بوی ذکر میدهند و« کلیدهای بهشت »همه جا پخشند و الغوث الغوث ، پروانه پروانه از روی انگشتها به سوی دوست پر می زندو « مفاتیح الجنان » قدر دانستن زمان را آسان می کند امشب ، تمام فرشتگان آسمان ، با کسی که قرار زمین است وعده دیدار دارند. چه بزمی است در زمین و چه شوری است در آسمان و نردبان دعا چقدر شلوغ است
امشب شب یلدا روح است، یلدایی که مقیاسش زمینی نیست یلدایی که هیچ یلدایی به ارزش یک ساعت آن هم نمی رسد حال آنکه هم وزن هزار ماه است شب قدر است و سرود فرشتگان عرش در مطلع انا انزلناه فی لیله القدر
فرست شب قدر را غنیمت بدانیم
شب قدر فرصتی است طلایی برای شستشوی آینه دل .
این شب بهترین فرصت است است تا خوبی ها را جایگزین بدیها صلح وصفا را جایگزین اختلاف و تفرقه ، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم نماییم

 2 نظر

19 رمضان ضربت خوردن حضرت علی(ع) در مسجد کوفه

15 تیر 1394 توسط sarshar

خورشید فروزان حیات امام علی (ع) ، در افق روز نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در آسمان شهر کوفه به خون نشست و شمشیر نفاق و کین فرق انسان عدالت گستری را شکافت که برترین خلق پس از رسول خدا (ص) بود. آنان می خواستند نور خدا را خاموش کنند، نمی دانستند که اراده الهی پرمانایی علی (ع) استوار است و می بینیم که همچنان ، کردار و گفتار امام مو منان ، چراغ راه مردان خدا و حق جویان و یکتا پرستان جهان است.
السلام علیک یا امیرالمو منین………..
ای ماه سر به مهر سر از سجده بر مدار………
پشت سرت کسی نشست که شق القمر کند………………

 نظر دهید »

اصناف روزه داران از نظر روزه داری

28 خرداد 1394 توسط sarshar

صنف اول:
این گروه فقط از خوردن و آشامیدن و سایر مفطرات امساک می کنند، ولی اعضا و جوارح آنان به انواع فضایح و آداب بد افطار می کند ،پس این روزه روزه اهل اهمال است.
صنف دوم:
و گروهی بعضی جوارح را از آداب زشت به مالک روز حساب حفظ می کنند و در این روزه بین حفظ و ضایع نمودن روزه ،در حال ترددند (بعضی اعضا را در بعضی ساعات حفظ می کنند).
صنف سوم :
گروهی مستحبات و ادعیه وارده را نیز بر حسب عادتهای همیشگی خود انجام می دهند و این قید عادت ، باعث عدم صحت نیت آنان است ، لذا عملشان به مقدار اهمال از خلوص آنان است .
صنف چهارم :
گروهی به ضیافت الله وارد می شوند ، در حالی که قلوبشان از معارف غافل است و بی نشاط و کسل هستند ، گویی اعضا و جوارحشان سنگین شده است که هدایایی به طرف سلطان می برند ،در حالی که از حمل این بار کراهت دارند،علاوه بر این که این هدایا به عیوبی آلوده است که مانع پذیرفتن آن می شود.

( بر گرفته از کتاب ره توشه ماه رمضان ) ادامه دارد

 نظر دهید »

نیمه شعبان

12 خرداد 1394 توسط sarshar

ولادت حضرت یقیته الله الاعظم صلوات الله علیه

در سال 255 هجری شب جمعه شب ولادت خاتم الاوصیاء منتقم آل محمد(ص) ، آخرین امام بر حق و ولی مطلق خداوند حضرت بقیه الله حجه بن الحسن (عج) واقع شده است . در این شب آب زمزم زیاد می شود به گونه ای که همه می توانند رویت کنند ، ولی اکنون روی آ ن پوشیده است . در این شب برات آزادی از آتش برای افراد افراد زیادی نوشته می شود و آن را «شب برات» و « شب مبارک » و « شب رحمت» گویند.

امام رمام(عج) در آغوش پدر
آنگاه حسب الامر امام عسکری (عج) ، حکیمه خاتون او را نزد مادرش نرجس خاتون برد .حکیمه خاتون می فرمایید : روز هفتم به خدمت امام حسن (ع) رفتم . حضرت فرمود:« پسر مرا بیاورید« : آن وجود سرا پا جود را نزد آ ن امام بردیم . حضرت زبان در دهان وی گذاشتند و فرمودند :« پسرم، سخن بگو م». دیدم آن چه در روز اول از او شنیده بودم از اقرار به وحدانیت و ثنا بر جد خود پیامبر(ص) و امیر المومنین (ع) و سایر ائمه (ع) تا پدر بزرگوارش دوباره بیان کرد و این آیه را تلاوت فرمود :« بسم الله الرحمن الرحیم و نرید ان نمن عای الذین استضعفو فی الارض و نجعاهم اءمه و نجعاهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنو دهما منهم ما کانو یحذرون

حکیه خاتون می گویید :پس از چهل روز دیگر ،دوباره خدمت فرزند برادرم امام عسکری (ع) رفتم و حضرت الزمان (عج) را دیدم که راه می رود . امام عسکری (ع) فرمود : ای عمه ، مولود عزیز نزد خدا این است . گفتم : ای سید و مولای من ، نشو و نمای او را در چهل روز زیاد تر از دیگران می بینم . حضرت فرمودند : ای عمه ، ما اوصیاء در یک روز نشو و نمای یک هفته دیگران را، و در یک جمع نشو و نمای یک سال دیگران را می نماییم . من بر خاستم و سر آن طفل را بوسیده به منزل مراجعه کردم

 2 نظر

ولادت حضرت علی اکبر

09 خرداد 1394 توسط sarshar

در سال 33ه شبیه ترین مردم به خاتم الانبیاء (ص) حضرت علی اکبر (ع) به دنیا آمد . نام آن حضرت «علی» ، پدرشان حضرت سید الشهداء(ع)،مادرشان لیلی بنت مرةثقفی است . کنیه آن حضرت طبق فرمایش حضرت صادق(ص) « اباالحسن » است . روایت بزنطی هم دلات دارد که آن حضرت ازدواج کرده بودند . در زیارت وارده از حضرت صادق (ع) هم می خونیم :« صلی الله علیک و علی عترتک و اهل بیتک و ابائک و امهاتک الاخبار الذین أذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا» و لفظ أبناء در زیارت دلالت بر این دارد که آن حضرت حتی بیشتر از دو فرزند داشته است . در واقعه کربلا نزدیک 27 سال از عمر مبارک آ ن حضرت گذشته بود

میلاد حضرت علی اکبر و روز جوان مبارک

 نظر دهید »

فضیلت ماه شعبان

30 اردیبهشت 1394 توسط sarshar

 

بدان که شعبان ماه بسیار شریفی است و منسوب است به حضرت سید انبیاء(ص) و آن حضرت این ماه را روزه می داشت وآن را به ماه رمضان وصل می کرد و می فرمود شعبان ماه من است و هر کس یک از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود امام صادق (ع) می فرماید چون ماه شعبان داخل می شد حضرت امام زین العابدین (ع) اصحاب خود را جمع می نمود و می فرمود ای اصحاب من می دانید این چه ماهی است این ماه شعبان است وحضرت رسول می فرمود شعبان ماه من است پس روزه بدارید در این ماه برای محبت پیغمبر خود وبرای تقرب به سوی پروردگار خود به حق آن خدایی که جان علی بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد می کنم که از پدرم حسین (ع)شنیدم  ازامیر المومنین که هر که روزه دارد شعبان را برای محبت پیغمبر خدا و تقرب به سوی خدا دوست دارد خدا او را و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را برای او واجب گرداند

 

 2 نظر

عقیله بنی هاشم

14 اردیبهشت 1394 توسط sarshar

 

نام گذاری حضرت زینب (ص)

هنگام ولادت جبرئیل از جانب خداوند متعال بر پیامبر (ص) نازل شد وعرض کرد:(یارسول الله ،اسم این دختر را زینب بگذار).آنگاه جبرئیل گریست . پیامبر (ص) پرسید:سبب این گریه چیست ؟ عرض کرد همانا این دختر از آغاز زندگانی تا پایان روزگار در این سرای ناپایدار با رنج و درد و بلا خواهد زیست .گاهی به درد مصیبت شما یا رسو ل الله مبتلا می شود ،و گاهی در ماتم مادرش و گاهی در مصیبت پدر و گاهی به درد فراق برادرش حسن مجتبی (ع)دچار خواهد شد. از همه بالاتر به مصائب کربلا و نوائب دشت نینوا گرفتار می شود چنانکه مویش سفید و قامتش خمیده خواهد گردید.این خبر را اهل بیت (ع) شنیدندواندوهناک و گریان شدند. پیامبر (ص)صورت بر صورت زینب (ع) نهاد و گریست .حضرت زهرا (ص) فرمود : یا ابتا، این گریه برای چیست ؟خداوند دیده های تورا نگریاند . فرمود : ای فاطمه ، بعد از من وتو این دختر دچار بلاها و مصائبی می شود . حضرت زهرا (ص) فرمود : چه ثواب دارد آن کسی که بر دخترم زینب گریه کند؟ آن حضرت فرمود :(ای پاره تنم و ای نور چشمم، ثواب کسی که بر او و مصائب او گریه کند مانند ثواب کسی است که بر برادرش حسین (ع)گریه کند)سپس نام آن را (زینب) نهاد.

وفات آن حضرت

آن حضرت یک سال وچند ماه بعد از واقعه کربلا با قلبی پر از اندوه از مصائب کربلا در خانه خود رحلت فرمودندو در همان خانه دفن شدند. در وفات آن مخدره مظلومه روزهای 14رجب و دهم ماه رمضان را هم گفته اند .در عظمت آن مخدره همین بس که به فرموده صدوق  رحمت الله علیه از جانب امام حسین (ع)نیابت خاصه داشته است ،و تا هنگامی که بیماری امام زین العابدین (ع) تمام نشده بود، این نیابت ادامه داشت.

                                                                                                                                     التماس دعا                                                      

 نظر دهید »

در دلهای معتکفین با خدا

13 اردیبهشت 1394 توسط sarshar

با سنگ هر گناه ،پرم را شکسته ام

آه ای خدا ،خودم کمرم را شکسته ام

نه راه پیش مانده برایم نه راه پس

پلهای امن پشت سرم را شکسته ام

من دانه دانه اشک خودم را فروختم

نرخ طلایی گهرم را شکسته ام

دیگر مرا نشان خودم هم نمی دهند

آیینه های دوروبر را شکسته ام

دنیا شکست خورده تر از من ندیده است

حالا به سنگ خورده ،سرم را شکسته ام

آرام کن مرا و درآغوش خود بگیر

حالا که بغض شعله ورم را شکسته ام

راهم بده به باغهای شجرهای طببیه

من توبه کرده ام ، تبرمرا شکسته ام

حالاببین که به غیر از گدا شدن

در پیشگاه تو هنرم را شکسته ام

                                                                                                                                                    شاعر:رحمان نوازنی

 نظر دهید »

در انتظاراعتکاف

10 اردیبهشت 1394 توسط sarshar

 

الهی بغض گلویم را فشرده در انتظارم …در انتظار آغوش پر از مهرت ، در انتظار انفجار این بغض لحظه شماری می کنم ساعتها را تا ایا م البیضت فرا رسد، تا وا کنم عقده دل را ، تا بگویم غم دل را … الهی خسته ام … خسته از سستی صبرم ، از بدی اخلاقم ، از خواب غفلتم ،خسته ام از گناهان بزرگی که کوچک شمرده ام خسته ام از مخالفت با هدایتت …

خسته ام از زمانهایی که بی تو گذرانده ام آری خدای من منتظر سهرهای اعتکافم تا با دلی شکسته به درگاهت بییایم و با انابه بگویم ..خدای من دستان ناتوانم را به سوی تو گشودم ، پاهای لرزانم را ببین و گواه زبا الکنم باش با چشمانی که اشک آن گونه هایم را خیس نموده ، تو را می خوانم . این حالت من است ،ترس از گناهانم . الهی بلایی بر من فرود آمده که سختی آن مرا در هم شکسته …آری بلای نسیان تو … گرفتاری های بی تو بودن بر من حمله ور شده تا جایی که تحملش بر من سخت شده .

الهی ترس وجودم را فرا گرفته ، ترس از جدایی ، ترس از مرگ ناگهانی ، ترس از فرود غذاب ها  ، ترس از …

الهی یاریم کن تا به سحرهای اعتکاف برسم ، کمک کن از غافله اعتکاف جا نمانم .

الهی اکنون که با امید به سر منزل توبه که محبوب توست پناهنده شدم ، یاریت را می طلبم .

الهی خسته از روزهایی که به حال خود بودم و انتخاب کننده باطل شدم ،پشیمان به سوی تو آمدم . تمام ذهن و فکرم به سحرهای اعتکاف است ،به یارب یارب نیمه شبهایش ، به لحظه هایی که با تمام وجود بخوانمت و بگویم :

الهی می دانم که اگر با عدالتت بخواهی به من نظر افکنی ، مستحق عقابم و لیکن ای خدای مهربان مرا طاقت عدل تو نیست ، ایام ایام بخشش و رحمت توست فرست را غنیمت شمردم وبا دلی خسته  به سوی تو آمدم

الهی از تو جدا شدم ، به حال خود رهایم کردی رپس به بند اسارت دنیا گرفتار شدم ، حال به سوی تو آمدم تا آزادم نمایی

الهی در طول زندگی بی سبب به من نعمت دادی ، نعمت سلامتی ،نعمت خانواده ، نعمت ولایت ، حال تو را می خوانم و به ماه رجب قسمت می دهم بی سبب نعمت بخشش را به من عطا فرمایی

الهی به ریسمان رجبت ،به ریسمان ایام البیضت چنگ می زنم و معترف گناهانم می شوم . با اینکه ترس تمام وجودم را فرا گرفته از اینکه بعد از اعتراف، بر اثر کثرت گناهانم غضبت مرا فرا گیرد لیکن امید به اینکه با اعتراف به زشتی اعمالم مرا از عذاب نجاتم دهی .

الهی تمام ساعات اعتکاف را با قلبی شکسته می خوانمت… فرا خوان مرا، الهی خالصم کن … خالصم کن… خالصم کن

                                                                                                                                                        دل نوشته ای از                                                                                                                                                                                                                             خانم عصمت الهی

 

                                                                                                                                                                          

 

 

 1 نظر

اعمال لیله الرغایب

02 اردیبهشت 1394 توسط sarshar

از پیامبر (ص) روایت شده است که فرمودند :از اولین شب جمعه در ماه  رجب غافل نشوید .زیرا شبی است است که فرشتگان آن را(لیلته الرغایب ) می نامند. این نامگذاری به این جهت است که هنگامی که یک سوم از شب گذشت هیچ فرشته ای در آسمان ها و زمین نمی ماند مگر این که در کعبه و اطراف آن جمع می شوند . آنگاه خداوند بطور غیر منتظره ای بر آنان وارد شده و می فرماید :ای فرشتگانم ! هر جه می خواهید از من در خواست کنید. فرشتگان عرض می کنند : حاجت ما این است که از روزه داران رجب در گذری . خداوند می فرماید این کار را انجام دادم . -بهتر است کسی که این حدیث را می شنود ، در این شب ، زیاد بر فرشتگان صلوات فرستاده تا تکلیفی را که آیه ی تحیت به عهده ی ما گذاشته به اندازه ی توانایی انجام داده باشد-سپس رسول خدا(ص) فرمودند: کسی که روز پنجشنبه ی اول رجب را روزه گرفته و سپس بین نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز به جا آورده هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعتی سوره ی فاتحه یک بار ، سوره ی قدر سه بار و سوره ی توحید را دوازده بار خوانده و هنگامی که نماز تمام شد، هفتاد بار بر من صلوات بفرستد: اللهم صل علی محمدِ النبیَ الاَمی و علی آله ، سپس سجده کرده هفتاد بار بگوید: سبوح قدوس رب الملائکۀ والروح ، سپس سر خودرا بلند کرده و بگوید رب اغفر و ارحم و تجاوز امّا تعلم انّک انت العلی الاعظم، آنگاه بار دیگر به سجده رفته و همان چیزی را بگوید که در سجده ی اول گفت، سپس سپس حاجت خود را از خدا بخواهد ، ان شاء الله تعالی بر آورده می شود.(التماس دعا، اللهم عجل ولیک الفرج)

 نظر دهید »

در فضیلت ماه رجب:

29 فروردین 1394 توسط sarshar

بدان که این ماه و ماه شعبان و رمضان در شرافت تمامند و روایت بسیار در فضیلت آنها وارد شده بلکه از حضرت رسول (ص) روایت شده که ماه رجب ماه بزرگ خداست و ماهی در حرمت و فضیلت به آن نمی رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و رمضان ماه امت من است کسی که یک روز از ماه رجب را روزه دارد مستوجب خشنودی بزرگ خداوند گردد  و غضب الهی از او دور گردد و دری از درهای جهنم بر وی بسته گردد. از امام موسی کاظم (ع) نقل است که هرکه یک روز از ماه رجب را روزه دارد آتش جهنم یکساله را ه از او دور شود و هر که سه روز از آن را روزه بدارد بهشت او را واجب گردد وایضآ فرمود که رجب نام نهری است در بهشت از شیر سفید تر واز عسل شیرینتر هرکه یک روز از رجب را روزه دارد البته از آن نهر بیاشامد.

 1 نظر

در سوگ سپیده + اينفوگرافي و تصويرسازي

10 فروردین 1392 توسط sarshar

 

شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بعد از رحلت حضرت رسول(ص) در زمانى بود كه اندازه آن به اختلاف نقل شده است، آن كس كه خواسته آن مدت را خيلى زياد بداند تا شش ماه گفته و كمتر از چهل روز گفته نشده است.

دلایل مظلومیت حضرت زهرا (س)
حضرت صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نقل مى كنند كه آن حضرت فرمود: ملعون است، ملعون است كسى كه بعد از من به فاطمه ستم روا دارد، حقش را بربايد و او را بكشد. [ كنز الفوائد، ۱/ ۱۵۰، ط قم.]

براستی که ظلم و ستم بر اهل بیت پیامبر از همان ماجرای جانسوز بزرگ بانوی مدینه یعنی همان پاره تن پیامبر شروع شد.یا رسول الله با اینکه فاطمه ات را سفارش کردی اما هیهات که او را اکرام نکردند. آیا با تمام این ستمها می شود بی تفاوت از آنها گذشت؟کجای دنیا همسری در پیش چشمان شوهر حجاب میگیرد؟!کجای دنیا مادری را غریبانه تشییع میکنند؟!وکجا دنیا….

واضح است که مظلومیت حضرت فاطمه زهرا(س)انکار نشدنی است.اما باید بگونه ای بازگو شود که علاوه بر اینکه پرده از حقایق برداشته می شود،بدعت را از سند مظلومیت آن حضرت دور کند.لذا در اینجا به بیان چند باب از اسناد مظلومیت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) می پردازیم.باشد که انشاءالله در شناخت این بانوی بزرگ قدمی برداریم تا در عصر ظهور منتقم خونش مهدی فاطمه آماده یاری مولایمان باشیم….

براي مشاهده اينفوگرافي در سايز اصلي بر روي آن كليك كنيد …

ادامه »

 2 نظر

نکته هایی پیرامون حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی

08 فروردین 1392 توسط sarshar

نکته اول : ابتکار نامگذاری برای هر سال

یکی از ابتکارات اثر بخش وارزشمند مقام معظم رهبری ، تعیین یک نام یا شعار برای هر سال و پیگیری آن شعار وارائه جمع بندی از آن در پیام نوروزی وسخنرانی آغازین خود در ابتدای هر سال نو می باشد. سخنرانی در روزهای اول سال شمسی رهبر معظم انقلاب که معمولا در کنار بارگاه علی بن موسی الرضا (ع) و در بین زائران و مجاوران آن حضرت که از همه اقشار و گروه های مردم ازسراسر کشور هستند، ایرادمی گردد فرصتی برای تحلیل و تبیین شعارسال و بیان چرائی وچیستی آن توسط معظم له می باشد.
البته این ابتکار، حکمت ها وآثار فراوانی داشته وضمن آنکه نوعی هدف گذاری است، عامل نشاط، حرکت، همدلی و همسویی، وحدت نظر و کلمه، انسجام ملی، هشدار نسبت به خطرات و تهدیدات پیش رو و آماده سازی نظام ومردم برای مقابله با دشمنان است که بر اساس نیازهای اساسی و کلان جامعه و همچنین متناسب با شرایط واقتضائات سال پیش رو و مشتمل بر دغدغه ها و اولویت اصلی نظام اسلامی است.
مجموعه تلاش دستگاه های فرهنگی و توجه مسئولین نظام از یک سو و وجود زمینه ی فرهنگی پذیرش نام برای هر سال در فرهنگ عمومی ایرانیان و از همه مهم تر تلقی هدایت گرانه داشتن از فرمایشات رهبر معظّم انقلاب از سوی دیگر، اثرگذاری شعارهای سالانه را فزونی بخشیده و تجربه پیامدهای مثبت مترتب بر آنها در طول سال های گذشته، فرهنگ جدید انتظار شعار سال را در کشورمان نهادینه نموده است به گونه ای که در مردم ومسئولین تعیین نام وشعار سال را در پیام نوروزی ایشان به صورت یک توقع وانتظار شکل گرفته و هر ساله گفتمان ویژه ای را در کشور چه در بین نخبگان وچه در بین توده های مردم سامان می دهد.
امسال نیز این اتفاق رخ داده ونامی که برای سال 92 برگزیده شده، حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی است.

 

نکته دوم : نام سال بر گرفته از ضرورت های معاصر

بررسی شعارهای انتخاب شده در سال های گذشته نشان می دهد که هر یک از این شعارها ریشه در ضرورت های آن سال داشته است. اولویت اوّل و موضوع راهبردی مورد نیاز کشور در شعار سال منعکس گردیده و نام برگزیده فی الواقع مهم ترین ضرورت و نیاز کشور بوده است به عنوان مثال شعارهایی همچون کار وهمت مضاعف، اصلاح الگوی مصرف، جهاد اقتصادی، اقتصاد مقاومتی ومانند آن برای کسانی که از شرایط کشور آگاهی کافی دارند، راهبردی ترین مسائل کشوراست وکمتر تحلیل گر مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را سراغ داریم که بر انتخاب چنین عناوینی خرده گرفته و یا پیشنهاد شعاری راهگشاتر وسازنده ترداده باشد .
وقتی آسیب پذیری ما، ضعف درتلاش وکار و گرایش به کم همتی است، ایجاد تحرک و نشاط آفرینی در ملت با طرح شعار کار وهمت مضاعف خواهد بود.
هنگامی که اقتصاد کشور آماج توطئه ها و برنامه های شیطانی دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی است، جهاد اقتصادی پاسخ کوبنده ومتناسب است.
در برخورد با هجمه همه جانبه اقتصادی که در هم شکستن اقتصاد وظرفیت های اقتصادی نظام را دنبال می کند اقتصاد مقاومتی راه گشاست و در شرایطی که نیاز به فعال سازی ظرفیت های خفته اقتصادی نظام باشد حمایت از تولید وکار وسرمایه ملی است که دغدغه واولویت اول نظام است.
و البته شعارهای مختلف در یک منظومه پیوسته و مرتبط با هم، پیگیری مسیر تعالی و رشدملّت و راه عبور از گردنه های سخت برای نظام را عیان و آشکار می سازد.
با این وصف ضرورت پیش رو در سال 92 جز تأکیدی بر حماسه سازی در دو عرصه سیاست و اقتصاد نخواهد بود. همچنان که رهبر معظم انقلاب نیز در پیام نوروزی خویش فرمودند:
سال ۹۲ برابر چشم‌انداز امیدوارانه‌ای که به لطف پروردگار و همت مردم مسلمان برای ما ترسیم شده است، سال پیشرفت و تحرک و ورزیدگی ملت ایران خواهد بود؛ نه به این معنا که دشمنیِ دشمنان کاسته خواهد شد، بلکه به این معنا که آمادگی ملت ایران بیشتر و حضور او مؤثرتر و سازندگی آینده‌ی این ملت به دست خودشان و با همتِ با کفایت خودشان ان‌شاءالله بهتر و امیدبخش‌تر خواهد شد.
البته آنچه را که ما در سال ۹۲ در پیشِ‌ رو داریم، باز عمدتاً در دو عرصه‌ی مهم اقتصاد و سیاست است. در عرصه‌ی اقتصاد، به تولید ملی باید توجه شود؛ همچنان که در شعار سال گذشته بود. البته کارهائی هم انجام گرفت؛ منتها ترویج تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی، یک مسئله‌ی بلند‌مدت است؛ در یک سال به سرانجام نمی رسد. خوشبختانه در نیمه‌ی دوم سال ۹۱ سیاست های تولید ملی تصویب شد و ابلاغ شد ــ یعنی در واقع این کار ریل‌گذاری شد ــ که بر اساس آن، مجلس و دولت می توانند برنامه‌ریزی کنند و حرکت خوبی را آغاز کنند و ان‌شاءالله با همت بلند و با پشتکار پیش بروند.
در زمینه‌ی امور سیاسی، کار بزرگ سال ۹۲، انتخابات ریاست جمهوری است؛ که در واقع مقدرات اجرائی و سیاسی، و به یک معنا مقدرات عمومی کشور را برای چهار سال آینده برنامه‌ریزی می کند. ان‌شاءالله مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آینده‌ی نیکی را برای کشور و برای خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمینه‌ی اقتصاد، هم در زمینه‌ی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد. با حماسه و با شور باید وارد شد، با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد، با دل پر امید و پر نشاط باید وارد میدانها شد و با حماسه‌آفرینی بایدبه اهداف خود رسید.
با این نگاه، سال ۹۲ را به عنوان « سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی » نامگذاری می کنیم و امیدواریم به فضل پروردگار، حماسه‌ی اقتصادی و حماسه‌ی سیاسی در این سال به دست مردم عزیزمان و مسئولان دلسوز کشور تحقق پیدا کند.(پیام نوروزی سال 92)

 

نکته سوم : مبتنی بودن شعار سال بر تحلیل واقعی ازشرایط و نیازهای کشور

در نکته قبل نقش ضرورت ها ونیازها را در انتخاب شعار سال یاد آور شدیم نکته دیگری که توجه به آن لازم است اینکه انتخاب یک نام برای سال بر اساس یک تحلیل جامع و واقع بینانه از تحولات و رخدادهای کشور انجام گرفته است . داشتن تحلیل صحیح از حوادث و دیدن صحنه آنچنان که هست و نه آنچنانکه دشمنان می خواهند والقاء می کنند ،در راهیابی انسان به تصمیم و تشخیص درست بسیار تعیین کننده است . یک سو نگری وجامع نبودن تحلیل، نگاه خرد و جزئی داشتن به مسائل، همه صحنه ها را با هم ندیدن و مسائل فرعی را اصلی دیدن و یا موضوعات اصلی را فرعی انگاشتن ، حبّ و بغض ها را درل تحلیل وقایع دخالت دادن ، دشمن و دشمنی ها ی اورا ندیدن ،اهداف ، آرمانها و ارزشها را فراموش کردن ، از قوتها و توانمندی ها غفلت نمودن ، عنایات خدا و وعده نصرت او را باور نداشتن ، سهم ووزن قوتها وضعفهای خود را ندانستن و خلاصه هر گونه اشتباهی در محاسبات داشتن بخصوص اگر دشمنان آگاه یا دوستان جبون و تنگ نظر ما را به محاسبات غلط بکشانند ، منجر به بیراهه و کژ راهه رفتن وخسارت سنگین خواهد شد .در مسیرهدایت و راهبری بایستی شرایط را به طور واقعی درک کرد و منطبق بر آن چاره جویی نمود .
از جمله نکات مهم در تعیین شعارهای سال رعایت این واقع بینی است که تأمل در مقدمات بحث بطور طبیعی مارا به چنین دریافتی می رساند ومنطقی بودن شعار در کنار جذابیت داشتن آن و قابل فهم بودن آن برای همگان را آشکار می سازد .شعار حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نیز بر اساس یک تحلیل واقع بینانه از اوضاع وشرایط شکل گرفته است که در ادامه بیشتر آن را توضیح می دهیم .
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی روز اول فروردین امسال خود ضمن اشاره به اینکه ملت ایران باید نگاهی کلان و واقع بینانه و ارزیابی صحیحی از شرایط کشور داشته باشد فرمودند :
ارزیابی شرایط کشور با نگاه صرف به مسائلی همچون گرانی ها ، کاهش تولید در برخی واحدهای تولیدی و فشارهای اقتصادی ارزیابی ناقص ونادرست بوده ونگاه صحیح آن است که در میدان عظیم پر چالش ملت ایران در کنار نقاط ضعف و مشکلات ،پیشرفتها و دستاوردهای بزرگ نیز دیده شوند که در این صورت نتیجه چنین ارزیابی کلانی سر بلندی وقهرمانی ملت ایران است .

 

نکته چهارم : خاستگاه شعار سال در آموزه های دینی

شعارهای مطرح شده در سال های گذشته عموماً مفاهیم دینی و یا بر گرفته از آیات وروایات بوده ودر اندیشه اسلامی از جایگاه بلندی برخوردار بوده است. دلیل آن نیز کاملاً مشخص است. در جامعه اسلامی با یک رهبری دینی که رویکرد فقاهتی را در اداره وتنظیم امور جامعه اتخاذ نموده است ، شیوه های هدایت و مفاهیم بکار گرفته شده همگی بن مایه های دینی داشته و براساس مبانی وتفکر برگرفته از دین قابل توجیه وتفسیر است .
از این رو واکاوی و ردیابی نام های تعیین شده در آموزه های دینی کار دشواری نیست. بلکه پشتوانه های عظیم معرفتی را در مجموعه اعتقادات، اخلاقیات، احکام وحکم اسلامی برای آنها می توان ارائه نمود.
به عنوان مثال برای شعار حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی که شعار امسال می باشد، تأمل در آیات سوره صف مسائل فراوانی را روشن می نماید.
این سوره از آن رو با تسبیح پروردگار شروع می شود که در آن، مطالبه جهاد همه جانبه و یک پارچه امت اسلام و تقاضای یاری و نصرت پروردگار وجود دارد و این در خواست کمک به معنی نیازمندی واحتیاج ذات اقدس حق نیست و لذا تنزیه او از هر گونه فقر و نیاز به شهادت همه ی آسمان ها و زمین و موجودات، در صدر سوره ذکر شده است. سپس به مؤمنان یاد آوری می شود که ادعایی که به آن پایبند نیستند نداشته باشند و اگر به گفتارشان ملتزم نباشند مقت وغضب الهی را به دنبال خواهد داشت.
مبارزه مطلوب و محبوب خداوند، رویاروئی همگانی و متحدانه ودر یک صف و آن هم صف نفوذ ناپذیر و مستحکم با با دشمنان خدا معرفی شده و پس از آنکه یاد آور اذیت ها و کوتاهی هایی که با دو پیامبر بزرگ خدا یعنی موسی و عیسی علیهما السلام و پیامد های سخت آن یعنی انحراف و گمراهی گردیده، خبر از سنّت اتمام نور الهی و جهان گیر شدن آن وغلبه دین خدا در همه عرصه ها علیرغم میل کافران و مشرکان داده و سپس راه های رهایی و نجات مؤمنان در دنیا و آخرت از گرفتاری ها و عذاب سخت را ایمان وجهاد با مال وجان بر شمرده و می فرماید:
یا ایها الذین آمنوا هل ادلّکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم تومنون بالله رسوله وتجاهدون فی سبیل الله باموالکم وانفسکم ذلکم خیرلکم ان کنتم تعملون
ای کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را به تجارتی که رهایی بخش از عذاب سخت است رهنمون شوم. به خدا و رسول او ایمان آورید ودر راه خدا با اموال و جان های خود جهاد نمایید که اگر بدانید این برای شما بهترین است.
در این آیه از مؤمنان تقاضای ایمان شده است یعنی پایداری و استقامت در ایمان و جهت دادن همه ی تلاش های جسمی و مالی در راه خدا ودر واقع تجارت سود بخش مؤمنان، پایمردی و پای بندی به ایمان و استمرار آن ( فعل مضارع تؤمنون ) و همچنین مجاهدت همه جانبه با جان ومال و خستگی نا پذیری ومستمرو همگانی (تجاهدون ) معرفی گردیده است .
ایمان ، جهاد با مال وجهاد با جان ،همه ی عرصه ها از جمله عرصه سیاست و اقتصاد را در بر میگیرد و این گونه ایمان و جهاد ، نه تنها جبران ضعف ها و اشکالات گذشته را می نماید بلکه از لوازم و دستاوردهای آن ، تحقق اهداف و خواسته های امت اسلامی است که همانا پیروزی قریب الوقوع بر دشمنان ، فائق آمدن بر گرفتاری ها و مشکلات می باشد و این وعده قطعی و بشارت آمیز پروردگار است (و اخری تحبونها نصر من الله وفتح قریب و بشّر المؤمنین )
و در انتهای سوره دستور به یاری پروردگار وورود به زمره ی انصار الله به همه ی مؤمنان داده شده و تجربه و درس عبرت آموز پیروزی های گذشته ، شاهد حقانیت این راه معرفی شده است.
روح حماسی در تمام آیات این سوره آشکارا مشاهده می گردد. حماسه مقاومت، حماسه عمل به شعارها، حماسه جهاد درصف واحد ، حماسه وحدت پولادین ، حماسه حضور و همراهی با رهبران الهی ، حماسه آینده ی نوید بخش ، حماسه غلبه جهانی دین خدا ، حماسه ناکامی و شکست مشرکان و کافران ، حماسه استقامت در ایمان ، حماسه جهاد اقتصادی ، حماسه جهاد نظامی ، حماسه نصرت خدا و حماسه پیروزی و غلبه بر دشمنان.

 

نکته پنچم : اتکاء و ارتباط سیاست و اقتصاد به یکدیگر

ارتباط و تعامل سیاست و اقتصاد قابل انکار نیست. بویژه سیاست همیشه بر اقتصاد تأثیر تعیین کنننده دارد و البته از آن به شدت اثر پذیر است. مبارزات انبیاء با فقر ومحرومیت از یک سو و با تکاثر و افزون طلبی و سرمایه داری خون آشام از سوی دیگر در کنار مبارزه با طاغوت ها و سلطه های نا مشروع ، حماسه های سیاسی و اقتصادی فراوانی را در تاریخ مبارزات انبیاء به یادگاری گذاشته است .همیشه درکنار رویاروئی با فراعنه ونمرودها مقابله باقارون ها نیز وجود داشته است.
این ارتباط به گونه ای است که استقلال سیاسی بدون استقلال اقتصادی و بالعکس حد اقل در تجربه تاریخی وجود ندارد. بلکه در هم تنیدگی سیاست و اقتصاد در قرون اخیر به شدت افزایش یافته و هیچ سیاستی بدون ابعاد اقتصادی و هیچ اقتصادی بدون ابعاد سیاسی یافت نمی شود .بلکه نظام سلطه کنونی اقتصاد را اهرم سیاست و فرهنگ را دام هر دو و توان نظامی را پشتوانه اهداف سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی خود قرار داده است. امروزه سیاسی ترین موضوعات ، اقتصادی ترین آنهاست .چنانکه ما در مورد انرژی هسته ای شاهد آن هستیم .حتی بر علم و فرهنگ و رسانه نیز رویکرد سیاسی ، اقتصادی حاکم گردیده است .
چالش های موجود در مسیر انقلاب اسلامی نیز ناشی از عدم همپایی اقتصاد با سیاست در کشور است .واقعیت آن است که ما آن گونه که در عرصه های سیاسی پیشتاز و موفق عمل کرده ایم در صحنه های اقتصادی موفق نبوده ایم و اقتصاد کشور متناسب با روند تحولات سیاسی نظام حرکت نکرده است.

حرف آخر

 2 نظر

قطار حماسه سیاسی و اقتصادی بر روی ریل کشور

08 فروردین 1392 توسط sarshar

 

نزدیک به یک دهه است مقام عظمای ولایت، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای با تدبیری هوشمندانه در ابتدای سال جدید با نامگذاری آن سال جهت گیری های کلان کشور را برای رسیدن به قله های پیشرفت تعیین می کنند.
امسال نیز به روال سالیان گذشته ایشان در ابتدای تحویل سال جدید شمسی با تبریکات صمیمیانه افق کاری را برای برنامه های کشور در سال پیش رو جلوی دیدگان مسئولین و مردم قرار دارند و با نامگذاری ” سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی ” تکلیف ورود به عرصه های مهم کشور را مشخص کردند.
از دید نگارنده این نامگذاری از دو جهت قابل تامل است، اول اینکه با چه هدفی این نامگذاری صورت گرفته است؟ و دوم آنکه در ادامه وظیفه مسئولین کشوری و ملت در قبال توصیه و فرمایشات رهبری چیست؟
اگر سیر نامگذاری این چند سال را مورد کاوش قرار دهیم، درمی یابیم که ایشان با تدبیری حکمت آمیز هرسال پله ای را برای صعود به قله سربلندی و پیشرفت ایران اسلامی پیش پای ما قرار داده اند و در یک سیر به هم پیوسته قدم گذاشتن در جهت گیری آن سال، زمینه ساز و تکمیل کننده برنامه های نامگذاری شده در سال بعدی می باشد و همه این مقدرات راهی است برای فتح قله پیشرفت و عزت ملی.
در برهه ای که رهبری دهه چهارم انقلاب را دهه ” پیشرفت و عدالت ” نامیدند و در ادامه آن با نامگذاری هرسال به برنامه ریزی های کلان کشوری جهت دادند، هدف این بوده و هست که ما نباید فقط در زمینه جبران کاستی های به جا مانده از دوران قبل از انقلاب و جنگ ۸ ساله دفاع مقدس باشیم. این یک هدف کوچک از اهداف بلند مدت چشم انداز بیست ساله کشور است. بلکه باید با بالا بردن افق دیدمان به فکر کسب و فتح قله های تمدن اسلامی-ایرانی در تمام عرصه های سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و… باشیم. همان هدفی که در مبحث آینده پژوهی اسلامی در حال شکل گیری است.
رهبری معظم با محور قرار دادن دو عرصه مهم که در سال ۹۱ چالش هایی با آتن داشتیم و در سال ۹۲ با در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر و از طرفی پیگیری مرحله دوم هدفمندی یارانه ها و پیشبرد اهداف کلان اقتصاد مقاومتی در کشور، خواستار ورود هر چه قوی تر مسئولین و ملت در این میدان هاست تا به قولی در این دو عرصه که در سال گذشته با تحریم های فلج کننده شان و از طرفی با سیاسی کاری غرب برای منزوی کردن ملت و قرار دادن مردم در مقابل نظام تیرشان به سنگ خورد امسال با عزم بیشتر بتوانیم دشمن را در زمین خودش ضربه فنی کنیم.
سال گذشته که کار شکنی های دشمن در زمینه تحریم نفتی و بانک مرکزی و دارو به اوج خود رسید و از طرفی کوتاهی بعضی از مسئولین در این زمینه کمک یار دشمن شدعه بود و فشار اقتصادی و گرانی ها به عموم مردم فشار می آورد و از سوی دیگر استکبار جهانی با مسموم کردن فضای سیاسی کشور با هدف دلسرد کردن ملت از نظام و رهبری خود را تجهیز کرده بود.مقام معظم رهبری بر یک نکته تاکید زیادی داشته و همواره دعوت به استقامت تا رسیدن به پیروزی می نمودند. ایشان مثال کوهنورد صبوری را مطرح می کردند که برای رسیدن به قله کوه از دامنه کوه شروع کرده و سختی های زیادی را متحمل شده و از پیچ و گردنه های صعب العبور رد می شود تا به فتح قله نائل آید. رهبر عزیزمان موقعیت ملت ما را در حال عبور از این پیچ های سخت می دانند و فشارهایی که مخصوصا در این سال اخیر پشت سر گذاشتیم را مایه دلگرمی برای رسیدن به پیروزی نهایی معرفی می کنند.
به همین علت است که فرمودند کشور دوران حساسی را پشت سر می گذارند و در حال عبور از پیچ خطرناک است و مسئولین و ملت سفارش می کردند مراقب عملکرد و مواضع و گفتار خود باشید که کوتاهی شما مصداق خیانت به کشور است. الحمدلله مردم همیشه در صحنه ها با همه کیدهای دشمن، مردانه با تحمل همه سختی های اقتصادی و بارگرانی ها در راهپیمایی ۲۲ بهمن بار دیگر از این امتحان سربلند بیرون آمدند و ثابت کردند پشتیبان نظام و ولایت فقیه خود هستند و حتی به برخی از مسئولین و خواص نشان دادند که در این راه از آنها هم جلوتر قدم بردارند.
از منظر نگارنده هدف رهبری معزز از نامیدن امسال به سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی فراهم آوردن زمینه های دستیابی ملت ایران به عزت و شرافت ملی است.ایشان در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) عزت ملی را اینگونه معنا می کنند:” عزت ملی فقط حرف نیست. این ترجمه عملی در همه عرصه های زندگی ما دارد. عزت ملی در مدیریت کشور به این معناست که یک دولت یک نظام به ملت متکی باشد، به مردم متکی باشد. عزت ملی در مسائل اقتصادی به این است که کشور به قدرت خودکفایی برسد. بتواند اگر چیزی از دنیا نیاز دارد می گیرد، چیزی هم دنیا به او نیاز داشته باشد و در مقابل از او بگیرد، مغلوب نباشد، مقهور نباشد. عزت ملی در عرصه علم به این است که جوان دانشجو او، پژوهشگر او، عالم محقق او سعی کند مرزهای علم را درنوردد و علم را تولید کند.
عزت یک ملت در سیاستهای گوناگون و در تعاملش با کشورهای دیگر و دولتها و قدرت ها این است که از استقلال رای برخوردار باشد. عزت ملی در عرصه فرهنگ به این معناست که یک ملت به سنت های خود پایبند باشد. مقلد فرهنگ های بیگانه و مهاجم نشود.”
حماسه به چه معناست؟ چرا مقام معظم رهبری بر روی فعالیت های اقتصادی و سیاسی نام جهاد حماسی گذاشتند؟!
ایشان در پیام نوروزی خود فرمودند:” زمینه ها برای حرکت رو به جلو فراهم شده و در زمینه سیاسیت و اقتصاد جهش لازم آماده است. سال ۹۲ سال پیشرفت و تحرک و ورزیدگی ملت ایران است.”
پس اگر بخواهیم در بخش دوم تحلیلمان وارد شویم با توجه به فرمایشات رهبری، وظیفه ای که ایشان بر عهده مسئولین و مردم نهادند باید مورد توجه قرار گیرد.
یعنی در عرصه ی سیاست که امسال انتخابات مهمی را در پیش داریم باید هم حضور مردم جهادی و پرشور باشد تا حماسه ای سیاسی و چشم دشمن کورکن محقق شود و هم نامزد های شرکت کننده منافع شخصی و حزبی خود را کنار گذاشته و فقط برای حفظ نظام و مملکت شان پا به عرصه بگذارند تا تکمیل کننده پازل دشمن نشوند.
در عرصه اقتصادی هم باید حمایت از تولید ملی از یک سو و قوی تر کردن بدنه اقتصاد مقاومتی از سوی دیگر جدی گرفته شود تا از نظر اقتصادی بتوانیم به جایگاهی برسیم که اگر تمام امکانات خارج از کشور را هم برایمان تحریم کردند، با خود کفائی ، نیازی به آنها احساس نشود.
در حال حاضر وظیفه تک تک مسئولین لبیک به سکاندار انقلاب است اما نه فقط در شعار دادن هایشان و نصب بنر و پوستر!
بلکه در عمل باید همه مدیران دولتی و غیر دولتی مرد میدان شده و با حماسه آفرینی، ایران اسلامی را به عزت ملی و پیشرفت بومی برسانند. /

حرف آخر

 

 1 نظر

ایثار و از خودگذشتگی زهرا(س)

08 فروردین 1392 توسط sarshar

عرب تازه مسلمانی در مسجد مدینه از مردم کمک خواست، پیامبر(ص) به اصحاب خود نگریست.سلمان فارسی برخاست تا نیاز آن بیچاره را برطرف سازد هر جا رفت با دسـت خـالی برگشت. با ناامیدی به طرف مسجد می‏آمد که چشمش به منزل حـضـرت زهـرا(س) افتاد، با خـود گفت: فاطمه(س) سرچـشمه نیکوکاری است. درِ خـانه را کوبـید و داسـتان عرب مستمند را شرح داد.

حضرت زهـرا(س) فرمود :

ای سلمان! سوگند به خداوندی که حضرت محمّد(ص) را به پیامبری برگزید، سه روز است که غذا نخورده ‏ایم و فرزندانم حسن(ع) و حسین(ع) از شدّت گرسنگی بی‏قراری می‏کردند و خسته و مانده به خواب رفته‏ اند.
امّا من، نیکی و نیکوکاری را که در خانه مرا کوبیده است، رد نمی‏کنم. آنگاه پیراهن خود را به سـلـمان داد تا در مغازه ای گرو گذاشته، مقداری خرما و جو، قرض بگیرد. سلمان فارسی می‏گوید: پس از دریافت جو و خرما به طرف منزل فاطمه(س) آمده و گفتم: دختر رسول خدا(ص)! مقداری از این غذاها را برای فرزندان گرسنه‏ات بردار. پاسخ داد:ای سلمان! این کار را فقط برای خدای بزرگ انجام دادیم و هرگز از آن چیزی برنمی‏داریم.

بحارالأنوار، ج 43، ص 73

به کوشش ش.سین

 

 1 نظر

بــرای بــخـشــش کــوه گـنـاه یــک راه اســت

08 فروردین 1392 توسط sarshar

شاید متـن زیر طولانی باشه…امـا از خوندش ضـرر نخواهیـد کـرد

هـر کسـي کـه خـداونـد تـا بـه حال ايـن لطـف و رحـمـت و در حـقـش کـرده و تـونـستـه قـطـره اشکي واسـه مـصائـب امـام حسیـن (ع) و اهل بـیـت شـون ریخـتـه بـاشـه، بـه آثـار و بـرکـات نـورانـی و حـالات مـعـنـوی وصـف نـاشـدنـی آثـار اشـک واقـف شــده…
بـرای هـر عـمـلي اجــر مـشـخـصی ذکـر شـده جـز ثـواب اشـک بـر حـضـرت اربـاب (ع) کـه اجـرش مـحـدوديـت و يــا اتـمـامـي نــداره…
حـدیـث مـعـروف امــام رضــا (ع) در ایـن مـورد هـم گـفـتـنـی هـست:
اى پـســر شـبـیـب! اگــر بـر حـسـیــن‏ عـلیـه‏الـسـلام، آن قــدر گریــه کـنـى کـه اشـک‏هـایـت بــر چـهــره‏ات جــارى شــود، خـداونــد هـمـه گـنـاهـانــت را کــه مـرتـکـب شــده‏ اى مـى ‏آمــرزد،
کـوچـک بــاشــد یــا بـزرگ، کـم بـاشــد یــا زیــاد. (امالى صدوق، ص ۱۱۲٫)

ایــن حرفـهـا مـقـدمــه ای بــود بــرای ایــن سفــارش کـه بـیـایـــم
هــر مـوقـعـی از روز و یـا شــب..بـعـد از نـمـاز صـبـح، ظـهــر…شــب … بـزرگــوارانـی کـه اهــل تـهـجــد و نـمـاز شـب هـسـتــنــد کـه چــه بـهـتـر …هــر زمـانـی از روز کـه مـی تـونـیـم واســه آقــا
و مـولامــون امــام حـسـیـــن (ع)، چـنـد قـطـره اشـــک بـریـــزیـــم….
بــا ایـن کار دل اهــل بـیـت (ع) و حـضـرت مــادر(س) و شـاد و هـمـچـنـیـن رضــایـت خـــدا رو جـلـب کــردیــــم…
کـمـتـریـنــش ایـنـه کــه گــنــاهـــانــی کــه اون روز انــجـــام دادیــم مـحـو مـیـشـــه….
چــون گــریـــه و اشـــک بــر امـــام حـسـیـــن (ع) هــم آثــار دنـیــوی گـنـاه و از بـیـن مـی بــره و هــم اخـــروی و روحــی…
امـتـحــان کـنـیــد تـا بـعــد از چـنـد روز بـه آثــارش دسـت پـیـدا کـنـیــد… مـطـمئـن بـاشـیـن حــال و هـواتــون عـوض مـیـشــه و نـوری تــو قـلـبـتـون احـسـاس مـی کـنـیـد کـه بـه خــدا نـزدیـک تـرتـون
مـی کـنـه….نــور ایـمـانـی کـه کـم کـم بـهـش خـواهـیـد رسـیــد…

امـتـحـــان و انـجــام دادنـش ســخــت نـیـست….. سـخـت نـیـســـت……………….

بــرای بــخـشــش کــوه گـنـاه یــک راه اســت
بــریــز قـطـره ی اشـکی تــو در عــزای حـسـیـــن (ع)

از هـمـه دوستــان الـتـمــاس دعــا داریم…………..


 نظر دهید »

کاش در اين رمضان لايق ديدار شويم. *** سحري با نظر لطف تو بيدارشويم

02 مرداد 1391 توسط sarshar

باز آمدی به بزم باده نوشان شکیبا که دلارام عاشقان شوی.
باز آمدی که دل بری و جان بیاوری و نسیم صبح صفا در گیسوی مهرخان بیفکنی.
چه مهربان یار و چه نیکو انیس و چه زیبا ندیم منی ای اهل غمزه و اغماض، ای ماه بی مثال!
ندیم بدی بودم و ندیده انگاشتی و باز به سراغم آمدی!
دوباره مرا به میهمانی ملکوت می خوانی و شرم، زبان اجابتم بسته است و بغض حسرت از گذشته ی خویش، راه رهایی از نای بی نوایی ام می کاود.
جفا کردم، از تو وفا دیدم.
دیده به رویت بستم و ابواب عفو به رویم گشودی و عاشقانه سفیر رحمت دلدارمان شدی.
اشک انابه و لهیب دل و التهاب نگاهم ببین و ببخشای و سلام صمیم مرا دوباره پذیر و نامه ی ضیافت از من دریغ مدار!
تو رسول نگار و عشوه ی عرش و کرشمه ی احسان حبیب من و بشارت عنایت اویی.
ای ماه دلارای صائمان، رمضان!
به سراچه ی قلب غریبم خوش آمدی!
مهجوری من از راه فائزین قدر، حرمان هماره من است و دلجویی تو می جویم.
سحرت را دوست می دارم و هلالت بسان ابروی یار است و شبانگاهت عطر نیایش مولادارد.
عطش تو عاشورایی است و صیام، میثاق ما با قیام یاران نینواست.
غروب تو، طلوع فرحت ایمانیان است و خرسندی دوست؛ و طلوعت غروب رذیلت و ریمنی در آفاق انفاس روزه دار.
رمضان، ای موسم غفران و غوغای عفو!
تو ضیافت جمع علی جویان و محفل انس عاشقان مولایی!
عطشناکی ما در رؤیت هلال تو، عطش دیدار امیر عدل و عاطفه، علی (ع) است.
نکهت ولایت از لحظه های آسمانی تو می خیزد و جان را به جنان والیان می خوانی.
عجبا از این ضیافت عظما و محفل زیبا و نشور بی همتا!
اینک آیا بانگ چاووش رحمت را می شنوی؟
مباد از کاروان نیایشگران و نمازگزاران و سخا صفتان جدا افتی و ندیم حرمان و حسرت شوی.
در ماه مهرورزان و در ساحل زیبای ایمانیان، آماده ی آن شو که تن به دریای ناپیدا کرانه ی قدر بسپاری و همپای طاهران در وادی فطر پا گذاری و آنگاه به مدینة الایثار عاشورا رسی.
پروردگارا!
صیام و افطار و سحر و نیایش و نماز و قنوت و سجود و رکوع مان، بهانه ی تماشای یک نگاه ناز توست؛ دریغ مان مدار. تشنه ی آب و گرسنه ی طعام نیستیم.
ما تشنه دیدار توییم ای نور زمین و سماوات!
سیه روییم و در سپیدی بحر عنایت خویش، غسیل مان کن و با دلی پاکیزه بر خوان ضیافت رمضان، اذن جلوس مان ده.
شکرا که انتظاری تلخ به سرآمد و وصل شیرین یار، حاصل شد.
اینک سپیده، غالیه دان عطر نیایش می شود.
عطش رمضان، تذکار عطش عاشوراست.
لب های خشک روزه داران، حسین (ع) را زمزمه می کنند.
تلظی کام تشنگان، شوق وصال دریای ایثار اباالفضل (ع) در ساحل ارادت است.
رمضان، مقدمه ی محرم است.
قدر، دروازه ی شهر نینواست.
صیام، طلیعه ی قیام است و صائمین، طلایه داران سپاه قائم آل یاسین (عج).
در بهار وصل سالکانیم و توفیق حضوری دوباره در حلقه ی صالحان و دلدادگان دلارام یافته ایم و این شایان شکر در آستان خالق است.
دل هایمان را فرش راه یار می کنیم و با سوز عاشقانه و ترنم واژه های زلال وحی، قدوم بهار یاران و فصل وصل بهاری دلان را خوشامد می گوییم.
در ماه قربت و غفران، حجاب های ظلمت و نور، زدوده شده، جمال بی مثال نگار در رواق دیدگان دلدادگان، هویدا خواهد شد. بیایید حضورمان در میهمانی خدا را باور کنیم، غبار خود از خود بروبیم و در جریده ی رمضان ثبت نام کنیم.
یاران رمضان و یاوران عاشورا!
گوارایتان باد خوشگواری ضیافت نور.
ای میهمانان ملکوت! التماس دعا.

 1 نظر

گلبرگی از گل یاس پوشیده بر تن ماست

21 تیر 1391 توسط sarshar

 

ملکه های ایرانی

چارلز دانشجوی انگلیسی با طعنه به دوست و همکلاسی ایرانی اش همایون می گه : چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن!؟؟ یعنی مردای ایرانی اینقدر کارنامه خرابی دارند و خودشون رو نمی تونن کنترل کنن!؟

همایون لبخندی می زنه و می گه: ملکه انگلستان می تونه با هر مردی دست بده؟ و هر مردی می تونه ملکه انگلستان رو لمس کنه؟

چارلز با عصبانیت میگه: معلومه که نه! مگه ملکه زن عادیه؟!

همایون با افتخار می گه: خانوم های ایرونی همشون ملکه هستن!!!

 

 2 نظر

میلاد مهدی(عج)، تصنیف سرخ ترانه های انتظار، بر عموم مسلمین جهان مبارک باد

14 تیر 1391 توسط sarshar


بر منتظران این خبر خوش برسانید                 کامشب شب قدر است همه قدر بدانید

با نور نوشتند به پیشانی خورشید                 ماهی که جهان منتظرش بود درخشید

 

از ناکجای وجود بی مقدارم، تا آستان بی کران کوی تو، در میان سیلاب اشک،

پلی از نیاز می‎زنم. پلی از انتظار،

از غیبت تا ظهور

***

چه انتظار عجیبی

تو بین منتظران هم

عزیز من چه غریبی!

عجیب‎تر آن كه چه آسان

نبودنت شده عادت

چه بی خیال نشستیم

نه كوششی، نه توجهی

فقط نشسته و گفتیم:

خدا كند كه بیایی

 

بشکفت به شوق و شعف و زمزمه امشب                گل از گل لبخند بنی فاطمه امشب

مرغان بهشتی شده آواره مهدی                             گردند به دور و بر گهواره مهدی

 3 نظر

ای اقتدار کربلا در جریان لحظه‏ها! دیری است زمین چشم انتظار آهنگ عاشورایی قدم‏های توست. خوش آمدی!

05 تیر 1391 توسط sarshar

 

تمام کلمات، به دنیا می‏آیند تا بی‏بهانه بر لب‏های تو جاری شوند. حتی این همه کلمه در مقابل لب‏های همیشه ستایش‏گر تو کم می‏آورند.

تو آمده‏ای تا امام ماندگارترین دعاهای جاودانگی باشی. آمده‏ای تا همیشه با دعاهای تو به خداوند نزدیک شویم.

انگار دعای همه پیامبران را از آدم تا خاتم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، ذکر گفته‏ای و اشک ریخته‏ای! امروز آمده‏ای تا راز شگفت کلمات را به کائنات بیاموزی.

آمده‏ای تا رسول کلمات شگفتی باشی که همه نشانه‏های خداوندند؛ کلماتی که واژه به واژه، بوی صبر و عشق و مهربانی می‏دهند، کلماتی از جنس مهربانی خداوند در اولین روزهای آغاز آفرینش، کلماتی از جنس رستگاری، کلماتی که بوی خالصانه تو را می‏دهند. لب که می‏گشایی، کاینات، با تو به تسبیح می‏ایستند و کلمات، آغاز رسیدن می‏شوند. زیباترین راه رسیدن به خداوند را آموخته‏ای. می‏دانی که کلمات کلید رسیدن به ابدیتند. باغ‏های ازل در کلمات مهربان تو جریان دارند.

زیباتر از آوازهای بی‏بهانه داوود، کلماتی‏اند که برای حرف زدن با خداوند استفاده می‏کنی. زیباتر از پرواز، قطره‏های اشک تواند که بر گونه‏های مقدست جریان می‏گیرند.

تو آمده‏ای تا بوسه‏های ما، پیشانی گرامی تو را برای آرام گرفتن داشته باشد.

هزار جان گرامی فدای هر قدمت.

خاک امروز لبریز خوشبختی است؛ چرا که قدم‏های تو بی‏دریغ بر پیشانی خاک فرود خواهد آمد، چون بارانی که مهربانی‏اش را از هیچ‏کس دریغ نمی‏کند.

آمدی چون نسیم. آمدی؛ چون بادهایی که مهربانی نرمشان را از تن جوانه‏های آرام، دریغ نمی‏کنند.

آمدی تا خواب آرام درختان، تا ابدیت جریان بگیرد و روزها همیشه در روشنایی جریان بگیرند و آفتاب، پشت ابرها پنهان نماند و راه توبه، با دعاهای گرامی تو برای همیشه باز بماند.

 


پرده‏های دقایق کنار می‏روند و «حقیقت محض» متولد می‏شود.

از باغ‏های فرا دست، بوی تازه‏ای می‏آید؛ بوی مطبوعی آسمانی.

نسیم از سوز عارفانه‏ای سرمست است. بهشتی در دامان «شهربانو» می‏شکوفد که تمام پروانه‏های دنیا را، به رهایی فرا می‏خواند از پیله تنهایی و رکود.

سلام، مهربانی‏ات همه‏گیر!

سلام، اندوه همیشگی‏ات در دل زمان جاری!

سلام، جاری نیایش در عمیق لحظات!

پلک می‏زنی، در زلالیِ یکدست و شهودی سیّال، در ذهن جهان ته‏نشین می‏شود.

پلک می‏زنی و بر حاشیه نگاهت، شکوفه‏ها می‏شکفند.

پلک می‏زنی و صدها یاکریم، از بلندای مهربانی‏ات، اوج می‏گیرند.

 

 

 

 

ای اهل دعا! روح دعا باد مبارک
در دیـده تجلای خدا باد مبارک
این عید مبارک، به شما باد مبارک
لبخند امـام شهدا بـاد مبـارک
جان در بدن عالم ایجاد مبارک
آمد به جهان حضرت سجاد، مبارک

 

 

 

خدا امشب ولیّش را ولی داد
جمالی منجلی نوری جلی داد
حسین بن علی چشم تو روشن
که امشب بر تو ذات حق علی داد
شب وجد امـام عالـمین است
که میلاد علی بن الحسین است
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارک باد

 

 

 

 3 نظر

میلاد خط سرخ عشق، سومین پرچم دار قله امامت و دیانت آقا اباعبدالله الحسین مبارک باد.

03 تیر 1391 توسط sarshar

 

شعبان شــد و پیک عشق از راه آمد

عطـــــر نفــس بقـــــــــــــــــية الله آمد

با جلوه سجاد، ابوالفضل و حســـــين

يك ماه و سه خورشيد در اين ماه آمد

   

هر كس كربلا را عشق مي ورزد،

بايد فاصله خويش را

تا كربلا اندازه بگيرد!

و از خويش بپرسد

بر لب فرات زندگي،

تا كنون چند بار

به خاطر ديگران

از خود گذشته است؟

 2 نظر

اقرأ باسم ربک الذی خلق...

28 خرداد 1391 توسط sarshar

 

سلام بر مبعث، بهاری‏ترین فصل گیتی!
سلام بر مبعث، فصل شکفتن گل سرسبد بوستان رسالت!
سلام بر مبعث؛ روزی که گل‏های ایمان در گلستان جان انسان شکوفا شد!
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد.

 

 

تویی هم مصطفی و هم محمد

 تو را در آسمان نامند احمد

تـو کانــون صفـــا مــــرد یقـینی

 تو عیـن رحمـه للعـالمینی

 
تو اکـنـون شهــر علــم و اجتهادی

 تو رب النوع شمشیر و جهادی

 تو خورشیدی شدی در گوشه غار

 بر نور تو شد خورشید و مه تار

 بتـاب و روشنـی بخش جهان باش

مـهـین پیغـمبر آخر زمان باش

عید پیامبری رسول خدا مبارك


 



 

هر بار برای نوشتن بهانه ای می خواهم و این بار نه!

چرا که تو بزرگترین دلیلی و برای نوشتن از بزرگترین دلیل، بهانه نمی خواهی که خود او بهانه همه خلقت است.

از تو بسیار نوشته اند و نوشته ایم ، اما این بسیار در مقابل همه تو ، ناچیز که نه هیچ است و من عاجز شرمنده که وسعم بیش از این نمی رسد ایراد از ماست که توانمان هیچ نیست و تو آنقدر بزرگی که کوچکی ما را به حساب نمی آوری.

 

نور عترت آمد از آیینه ام

کیست در غار حرای سینه ام

رگ رگم پیغام احمد می دهد

سینه ام بوی محمد می دهد

من سخن گویم ولی من نیستم

این منم یا او ندانم کیستم

جبرئیل امشب دمد در نای من

قدسیان خوانند با آوای من

ای بتان کعبه در هم بشکنید

با من امشب از محمد دم زنید

از هوا گل بانگ تهلیل آمده

دیده بگشایید جبرئیل آمده

مکه تا کی مرکز نااهل هاست

پایمال چکمه بوجهل هاست

مکه دریای فروغ وحی شد

بت پرستان، بت پرستی نهی شد.

 1 نظر

سرگذشت فاطمه، معروف به ام داوود

15 خرداد 1391 توسط sarshar

یکی از عبادتها و دعاهای معروف که در ماه رجب به انجام آن تأکید شده، اعمال ام‏ داوود است. در کتب حدیث نقل شده، جوانی در عراق که اهل معرفت بود به دست منصور دوانیقی به مدت طولانی در زندان او گرفتار شده بود که نامش داوود بود. مادرش تاب و توان خود را در فراق پسر از دست داده بود، روزی به خدمت امام صادق(علیه السلام) رفت و داستان را نقل کرد و از آن حضرت چاره‏ جویی نمود. حضرت فرمود: آیا می‏دانی این ماه، ماه رجب است و دعا در آن زود به اجابت می‏رسد آنچه را که می‏گویم دقیقاً انجام ده تا فرزندت از زندان رهایی یابد. 

ابتدا سه روز، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم رجب را روزه ‏بدار و روز پانزدهم هنگام ظهر غسل کن و ۸ رکعت نماز به جا بیاور. (کیفیت نماز در مفاتیح الجنان ذکر شده به آن مراجعه کنید). همین که نماز را خواند پس از مدّت کمی پسرش آزاد شد پس از آن ام داوود خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید و پس از عرض سلام خبر رهایی پسرش را به او رساند. امام صادق(علیه السلام) فرمود: منصور دوانیقی در یکی از شب‏ها جدّم علی بن ابی طالب (علیه السلام) را در خواب دید که به او هشدار داد: هرچه زودتر فرزندم داوود را آزاد کن و گرنه تو را در آتش می ‏اندازم. منصور هنگامی که آتش را در مقابل خود دید دستور داد که داوود را آزاد کنند.

ام داوود, مــادر هـم شــیـر و رضایى امام صادق (علیه السلام ) است , و محدث بزرگوار على بن موسـى بن جـعـفـربـن طاووس حسنى حسینى معروف به سید بن طاووس و متوفاى ۶۶۴ هجرى , نویسنده کتاب عظیم اقبال الاعمال ام داوود, را با کنیه ام خالد یاد کرده , او را از جده هاى صالح و مومن و شایسته خود دانسته , و در باب اعمال نیمه رجب خصوصیات و شرح اعمال ام داوود را آورده است .
داسـتـان اعـمـال نـیـمه رجب و دعاى معروف به ام داوود که شیخ صدوق , شیخ طوسى , علامه مـجـلـسى , وسیدبن طاووس , آن را از نظر سند معتبر, واز نظر تاثیر براى رسیدن به حاجت , رفع گرفتارى ها, و برطرف شدن ظلم و ستم دیگران تجربه شده , شناخته اند بدین قرار است :. 

دعاى ام داوود.
فـاطـمـه , مادر داوود پسر زاده امام حسن مجتبى (علیه السلام ) و مادر رضاعى امام صادق (علیه السلام ) روایت کرده است : منصور دوانیقى , لشکرى به مدینه فرستاد, و بامحمدبن عبداللّه بن حسن مثنى جنگید, او را و بـرادر او ابـراهـیـم را کـشـت , عـبـداللّه مـحـض , پـدر مـحمد و ابراهیم را با تعدادى از سادات حسنى دستگیر و اسیر کردند, و به بند و زنجیر کشیده بودند, و فرزند من داوود هم در میان آنان بود, که او رااز مدینه به بغداد منتقل نمودند, و به سیاه چال زندان انداختند!. 

حـادثه دستگیرى و زندانى بودن فرزندم , که از او اطلاعى نداشتم , و گاهى هم خبر مرگ او را به مـن مى دادند, برایم بسیار تلخ و دردناک بود وروزگارم با اشک و آه و گریه و ناله مى گذشت , و حـتـى بـراى رفع مشکل خود, و اندوه جانکاهى که با آن دست به گریبان بودم , از اشخاص صالح ومومن درخواست مى کردم , براى رفع ناراحتیم دعا کنند. 

امـا از دعـاى آنـان هـم نتیجه اى نگرفتم , در حالى که از فرزند اسیر و زندانیم , هر روز خبر تلخ و دردناکى دریافت مى داشتم , یک روز مى گفتند: او راکشته اند, روز دیگر خبر مى آوردند او را لاى دیـوار گـذاشـتـه انـد, و پیوسته برغم و ناراحتى فرساینده من افزوده مى شد, و مصیبت از دست دادن فرزند جوانم , مرا فرتوت و علیل ساخت , و دیگر از دیدن روى او قطع امید کردم !. 

به هر حال , روز گار من با سختى و تلخى دردناکى دست به گریبان بود و شب و روزى نداشتم , و براى دیدار فرزندم , دنبال هرراه چـاره اى مى گشـتم , یـک روز با خبر شدم , امـام صادق (علیه السلام ) که با فرزندم داوود از من شیر خورده بود, بیمار شده اسـت , بـه دیدن او شتافتم , از آن حضرت عیادت کردم , هنگامى که مى خواستم از حـضورش مرخص شـوم , فـرمود: از داوود, خبر تازه اى ندارى ؟.
یا شنیدن نام داوود داغ من تازه شد, اشکم سرازیر گردید, و یا آه درد آلودى , ناله سردادم : مولاى من ! فدایت شوم , داوود کجاست ؟ مدت زیادى است از او خبرى ندارم , فرزندم درعراق زندان است , و مـن از دورى او و سـرنـوشـت نـامعلوم او سخت در عذاب و ناراحتى گرفتارم , از شما که برادر رضاعى اوهستى , تقاضا مى کنم , براى نجات و آزادى او دعا کنى . 

بارى , امام صادق (علیه السلام ) با مشاهده وضع نگران کننده من , فرمود: چرا تاکنون از دعاى استفتاح غفلت کـرده اى ؟ مـگـر نـمى دانى که بوسیله این دعا, درهاى آسمان گشوده مى شود؟ و فرشتگان الهى دعـاکـننده را مژده اجابت مى دهند, هیچ حاجتمند و دردمند و دعاکننده اى مایوس نمى شود, و خداوند هم پاداش خواننده این دعا را بهشت قرار داده ؟. 

آرى , بـا شـنـیدن چنین مژده اى , که با خواندن آن دعا دریافت داشتم , از حضرت سوال کردم : اى مولاى من ! واى فرزند خاندان پاک و معصوم , آن دعا چیست ؟ و آداب آن چگونه است ؟. 

امـام صـادق (علیه السلام ) فرمود: اى مادر داوود ماه محترم رجب نزدیک است (ماههاى حرام , که در قرآن کـریـم , بـه عـنوان ماههاى مقدس و محترم مطرح گردیده در بیان امام باقر(علیه السلام ) شوال , ذیقعده , ذیـحـجـه و ماه رجب , معرفى شده اند) و در این ماه مبارک دعا مستجاب مى گردد, همینکه ماه رجب رسید, سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم آن را, که ایام بیض و شبانه روز نورانى نام دارد, روزه بگیر, نزدیک ظهر روز پانزدهم غسل کن , هشت رکعت نماز با رکوع و سجود دقیق و حساب شده انجام بده .
آن گاه حضرت دستور کامل اعمال و آداب دعاى مخصوص را به او تعلیم داد. 

ام داوود, مى گوید: من دستور آن حضرت را در باره آن دعا و اعمال بطور دقیق یادداشت کردم , و مـحـضر او را ترک گفتم , تا اینکه ماه رجب فرارسـید, و دستـورهاى امام را طبق آنچه فرمـوده بـود, در هـمـان روزهـا عـمـلى کردم , شب شانزدهم از نیمه گذشته بود, پیغمبر(صلی الله علیه وآله ) و جمعى ازفـرشـتـگـان و پیامبران و صالحانى را که براى آنها دعا و رحمت فرستاده بودم , در خواب دیدم , رسول خدا(صلی الله علیه وآله ) به من فرمود: اى ام داوود این جماعتى را که مشاهده مى کنى , شفیعان تو هستند.
براى تو دعا کرده اند و مژده مى دهند که , حاجت تو برآورده شده است , خداوند ترا مشمول رحمت خـود قـرار داده , مـحـفـوظ مـى دارد, فـرزنـد تـرا هـم حفظ مى کند, و او را سالم به آغوش تو بر مى گرداند.
آرى , خـواب خـوش و لـذت بخشى دیده بودم , پیامبر و اولیا الهى را درخواب ملاقات کردم , آنان بـمـن وعـده آزادى و آمدن فرزندم رادادند,همینکه سیاهى شب از پهنه زمین دامن جمع کرد, و طـلوع خورشید به چهره هستى نور طلائى پاشید, بخاطر وعده پیامبر و نور امیدى که دردل غم زده ام روشـن گـردیـده بود, حال و حیات تازه اى یافته بودم , ساعتها پس از دیگرى بر روزگارم مى گذشت و همچنان نور امید وجودم را گرمترمى کرد, و از فاصله زمانى که پیغمبر(صلی الله علیه وآله ) به من مـژده آمدن فرزندم را داده بود, به اندازه ایکه یک سوارتیزرو بتواند از عراق به مدینه آید, گذشته بودکه ناگاه در خانه باز شد, و فرزندم به من وارد گردید!. 

بـارى , داوود زنـدانـى و دور از وطـن به آغوشم بازگشت , و آن گاه که از وضع روزگار و نحوه آزادى او جویا شدم , برایم توضیح داد: مادر! من درزندان بغداد بودم , دست و پایم را به بند کشیده بودند, در فشار بندهاى آهنین و زندان تنگ و تاریک , روزگار تلخ و دردناکى داشتم , اما همینکه نیمه رجب گذشت , شب شانزدهم در خواب دیدم , بلندیها و ناهمواریهاى زمین برایم هموار شده , و تـرا کـه روى قـطعه حصیرى نشسته بودى و نمازمى خواندى و برایم دعا مى کردى و اطراف ترا چند نفر گرفته و با دست و سر بسوى آسمان , در حال تسبیح و ذکر خدا بودند, مى توانم ببینم . 

به هر حال , من آن صحنه را در خواب دیدم , و آن شخصیت نورانى را هم که فهمیدم جد ما رسول خـداسـت مـشـاهده کردم , و به من هم فرمود: اى پسر پیرزن صالح ! ناراحت نباش , خداوند دعاى مادرت را در حق تو مستجاب گردانیده است . 

هـمـینکه از خواب بیدار شدم , ماموران منصور دوانیقى به زندان آمدند, سراغ مرا گرفتند, همان شبانه مرا نزد او بردند.
او دستور داد غل و زنجیر را از دست و گردنم باز کردند, مبلغ ده هزار دینار به من داد, مهربانى و شفقت کرد, ماموران او همان شبانه مرا به شترى سوار کردند, و به مدینه رسانیدند!. 

فـاطـمـه , یعنى ام داوود مى گوید: آن گاه داوود را نزد امام صادق (علیه السلام ) بردم , و آن حضرت براى فرزندم توضیح داد: علت آزادى تو از زندان این بود که ,منصور دوانیقى , على (علیه السلام ) را در خواب دیده بـود, و آن حـضرت فرموده بود: اگر فرزند مرا آزاد نکنى , ترا در آتش خواهم انداخت , منصور هم درحالى که لهیب آتش را نزد خود مشاهده مى کرد, ناچار به آزادى تو اقدام کرد!. 

بعد از آزادى فرزند, ام داوود مى گوید: از امام صادق (علیه السلام ) سوال کردم : اى مولاى من ! آیا این دعا را در غیر ماه رجب هم مى توان خواند؟ آن حضرت فرمود: اگر روز عرفه با جمعه هماهنگ شود, این دعا را مى توان خواند, وهرکس هم به این دعا اقدام کند, پس از پایان , خداوند او را مشمول غفران و آمرزش خود قرار مى دهد. 

ایـن سـرگـذشـت فاطمه دختر عبداللّه , معروف به ام داوود, یا ام خالد بـود.

 2 نظر

کی گفته مرد یه بخشه؟؟؟

15 خرداد 1391 توسط sarshar

 3 نظر

روز پدر مبارک، بابای مهربانم

15 خرداد 1391 توسط sarshar

تقدیم به پیشگاه ولی نعمتم؛
کوچک؛
اما با اخلاص!
“صلواتی جهت تعجیل در فرجتان”


*  گفتند امام هر عصر، بابای مهربان است
روز پدر مبارک، بابای مهربانم

 

وبلاگ ذهن نوشت

 1 نظر

باغبان انقلاب ما، روزت مبارک

15 خرداد 1391 توسط sarshar

یا علی ذکر قیام قائم است
یا علی گفت پدر ما و درخت انقلاب را آبیاری کرد
ما به یا علی تو سالهاست یا علی گفته ایم علی جان
بابای ما، باغبان انقلاب ما، روزت مبارک


 نظر دهید »

میلاد امام علی معرف والاترین الگوی شهامت و دیانت، بر عاشقانش مبارک باد.

13 خرداد 1391 توسط sarshar

 

 

    


آسمان یک بار دیگر خنده کرد

عشق ما را باز هم شرمنده کرد


آسمان رقصید و بارانی شدیم

موج زد دریا و طوفانی شدیم


بغض چندین ساله ما باز شد

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد.

 

 

  

 


 

ناگهان يک صبح زيبا آسمان گل کرده بود
خاک تا هفت آسمان، بغض تغزل کرده بود
حتم دارم در شب ميلادت، اي غوغاترين!
حضرت حق نيز در کارش تأمل کرده بود
هر فرشته، تا بيايي، اي معمايي ترين!
بال هاي خويش را دست توسل کرده بود

 

 1 نظر

سالها می گذرد حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

13 خرداد 1391 توسط sarshar

 خداوند امام عزیزمان را به عنوان گوهری یکدانه و ذخیره ای از سوی خود در میان ملت ما قرار داد .

 

تا از تن تبدار زمین روح خدا رفت / بالندگی از همت عنقایی ما رفت

آن ابر که گل هم قدم بارش او بود / سیراب نکرده عطش دشت، چرا رفت؟

 

“می توانم فکر نکنم”

حضرت امام «قدس سرة» در برابر اصرار ما که از ایشان می خواستیم از خاطرات زندان ترکیه برایمان تعریف کنند، به طور منظم هر شب فقط ده دقیقه تعریف می کردند و نه بیشتر؛ چرا که این زمان را به این کار اختصاص داده بودند و بعد هم به رختخواب می رفتند و می فرمودند: «اگر چه خوابم نمی برد، اما ساعت خواب است». من می گفتم: توی رختخواب که بیدار هستید، بالاخره فکر و اینها هم به سویتان می آید؛ پس برایمان تعریف کنید. ایشان می گفتند: «نه، می توانم فکر نکنم». می گفتم: اگر نیم ساعت در رختخواب می غلطید و خوابتان نمی برد، فکر هم نمی کنید؟ امام می گفتند: «می توانم فکر نکنم».

من تا آن موقع عظمت آن حرف را نفهمیده بودم که چگونه می شود تسلط انسان بر نفسش به حدّی باشد که حتی بتواند فکر هم نکند.

 

 

 نظر دهید »

یا جوادالائمه ادرکنی

10 خرداد 1391 توسط sarshar

 

بر لب قدّوسيان اين سخن جانفزاست

بيت ولايت پر از جلوه ي ابن الرضاست

 ميلاد مظهر جود، و نهمين حجت معبود، مبارک

 

 

اي روضه ي رضوان رضا ادرکني              

سرحلقه ي خوبان خدا ادرکني

درجود و کرم نيامده در عالم                   

دستي به کريمي شما ادرکني

اي كوي تو قبله ي مراد ادركني                                  

اي دادرس روز معاد ادركني

اي گشته ز فرط جود و احسان و عطا                          

 مشهور و ملقب به جواد ادركني

اي حجت بر حق خدا ادركني

 محبوب تمام اوليا ادركني

اي آنكه به بركت قدومت هستي                      

دلداده حضرت رضا ادركني

 

 3 نظر

رهاورد سفرمعنوی حج

09 خرداد 1391 توسط sarshar

سلام بر تو ای تربت گم شده

سلام بر تو ای قبله گاه همه

سلام بر تو ای خانه فاطمه

سلام بر تو ای ناله بی جواب

سلام بر تو ای چهار قبر خراب

سلام بر تو ای شهر سوز و محب

سلام بر تو ای زادگاه حسن

سلام بر تو ای مسجد قبلتین

سلام بر تو ای جای پای حسین

سلام بر تو ای بهترین سرزمین

سلام بر تو ای قبر ام البنین

سلام بر تو ای ناله عاشقان

سلام بر تو ای محسن بی گناه

سلام بر تو ای شهر ختم رسل

سلام بر تو ای تربت گم شده

این زمین جای دعا و زمزمه است

خار آن خرم ز اشک فاطمه است

یار معبودا پناهم داده ای

در حریم یار راهم داده ای

زائر قبر رسولم کرده ای

گر چه بد بودم قبولم کرده ای

پاک شد از رنگ غم آتینه ام

نور خیزد از شب آدینه ام

از تو و از رحمتت گیرم سراغ

در کنار چهار قبر بی چراغ

خار بودم غنچه گشتم وا شدم

هر که بودم زائر زهرا شدم

گر چه دستم هست خالی از عمل

تربت گم گشته دارم در بغل

گریه ام جبران طاعت می کند

فاطمه از من شفاعت می کند

 

از گناه دائم و پیوسته ام

خود تو می دانی که دیگر خسته ام

این تو و این قبر خورده بر زمین

این من و این قبر زین العابدین

گر چه اینجا بنده نالایقم

زائر قبر امام صادقم

مدینه گر به سویت زنده یرگشته ام

که من این نیمه جان را به صد جان کندن آورده ام.


 

 6 نظر

پرواز در شب آرزوها

04 خرداد 1391 توسط sarshar

 

 

بازهم شب آرزوها رسید.

شبی که می‌گویند هر آرزویی داشته باشی برآورده می‌شود.

نمیدونم چرا بین این همه جمعه و شب جمعه، شب جمعه اول ماه رجب رو برای شب آرزوها انتخاب کردند. کارهای خدا بی‌حکمت نیست، حتما دلیلی خاص برای این انتخاب وجود داشته.

این شب هم رسید، چه آرزویی می‌كنی؟

معمولا وقتی حرفی از آرزو و آرزوها می‌شه دنبال چیزهایی هستیم که جنبه رویایی داره ولی دست یافتن بهش زیاد هم سخت نیست، ولی خب اتفاق هم می‌افته که آرزو جنبه تخیلی پیدا می‌کنه و انسان با تفکر بهش از مسیر عادی زندگیش دور می‌شه.

اغلب آرزو کنندگان آرزو می‌کنند که کار، همسر، زندگی، مسکن، تحصیلات … مناسب گیرشون بیاد تا

کمتر سختی ببینند و راحت‌تر زندگی کنند. خب برای عده ای این آرامش وابستگی مادی داره و برای عده ای وابستگی معنوی. ولی کمتر کسی پیدا می‌شه که در یک همچین شبی به فکر خودش نباشه و به فکر چیزهایی باشه که به پیشرفتش و هدف نهاییش(انسان) از زندگی کمک می‌کنه. دینی که همچین شبی رو در روزهای سالش تعیین کرده، چیزهایی دیگری رو هم در اصول زیربنائیش تعریف کرده که میشه امامت و انتظار رو بر شمرد.

آیا می‌توانیم فقط همین یک بار از حق خویش بگذریم و برای ظهور منتظر دعا کنیم؟ یا برای دیگران هم دعا كنیم؟

اولین پنج شنبه ماه رجب و لیلة الرغائب، روز آمرزش و ریزش باران رحمت پروردگار است.

ریشه کلمه الرغائب رغبه هست و لیلة الرغائب شبی است که رغبت انسان به سوی پروردگار اوج می گیره و بندگان با بهره گیری از این شب خودشونو برای ورود به فصل نیایش یعنی ماه‌های مبارک شعبان و رمضان آماده می کنند.

میل به عبادت در لیلة الرغائب در وجود انسان تثبیت می‌شه و از بهترین اعمال در این روز، روزه گرفتن و شب را به عبادت گذراندن است.

 

 

 

 1 نظر

میلاد امام محمد باقر علیه السلام مبارک.

03 خرداد 1391 توسط sarshar

 

دل جرعه بنوش از قدح و جام محمّد

دیگر شده مرهم همه آلام محمّد

بشکفته گلِ پنجم گلخانه‌ی معشوق

او کیست؟ لقب باقر و همنام محمّد

 

 

مبارک باد حلول خورشید مخزن الاسرار توحید و شکافنده معماهاى وجود.

***

تو آمدى تا گره هاى کور اندیشه گمراهان را که بر عقاید مسلمانان سایه مى انداخت، بگشایى. مقدمت گُلباران!

 

 2 نظر

انگشتش را گذاشت روی خونش و با آن انگشت زد!

16 اردیبهشت 1391 توسط sarshar

 

خرداد سال ۶۰ بنی صدر از ریاست جمهوری به جهت همکاری با منافقین و با رای مجلس، خلع گردید. تیر ماه آن سال رأی گیری ریاست جمهوری بود. من از نیروهای دکتر چمران بودم. واحد ما در نزدیکی شهر سوسنگرد، در خط عمود عاصی مستقر بود.

صندوق رأی گیری را به آنجا آوردند. راننده آن (حاج) عباس خوری بود که همشهری ما از کار در آمد و آشنا شدیم. رزمند ه ها رأی می انداختند که گلوله خمپاره ای نزدیک صندوق رأی به زمین نشست و چند نفر را مجروح کرد.
نوجوانی را در برانکادر گذاشتند تا به آمبولانس برسانند. پایش ترکش خورده بود و خون ق
ُ
لپ قُلپ از آنجا بیرون می زد. در همان حال به او گفتم” رأی می دی؟”
گفت:"بلی!”
گفتم:” اسم کی را بنویسم؟” در حالی که صدایش ضعیف شده بود گفت:"رجایی!” آقایان زواره ای، عسگر اولادی و دکتر شیبانی هم کاندید بودند. تا که برگه تعرفه را بردم انگشت بزند،
انگشتش را گذاشت روی خونش و با آن انگشت زد!

 1 نظر

هفته معلم مبارک

14 اردیبهشت 1391 توسط sarshar

به نام آنکه زمینش هیچگاه از حجت خالی نیست

امام جعفر صادق (ع)فرمودند:هنگامی که روز قیامت شود ،خداوند تمام انسانها را جمع می کند و چون ترازوی اعمال نهاده شد و خون شهیدان را با مرکب و قلم عالمان و معلمان بسنجند ،ارزش مرکب آنان بر خون شهیدان فزونی خواهد داشت .

توفیق خدمت به  انسان و تلا ش در جهت اعتلاءفرهنگ جامعه ی انسانی همواره نصیب افرادی می شود که خداوند سبحان بر آنها منت نهاده است .

چراغ آسمانی دانش شما از فراز آشیان آفتاب بر دلهای افسرده جهل نور افشان گشته و نادانی را به دانایی تبدیل نموده و چشمه وجودتان جان تشنه را از زلال معرفت ،سیراب ساخته است .این نعمت بزرگ و این عزت سترگ را جز آن خردمند نیک اندیش لایق کیست ؟و جز آن معبود الهی ،پادش که توان داد ؟

معلم عزیزم توفیق روز افزونتان را در تحصیل رضایت الهی آرزومندم و از زحمات شما تقدیر و تشکر می نمایم .  

 4 نظر

وفات حضرت سلمان رحمه الله علیه

12 دی 1390 توسط sarshar

حضرت سلمان در سال 36 هجری در سن دویست و پنجاه سالگی و بنابر نقلی سیصد و پنجاه سالگی در مدائن از دنیا رفت . او را سلمان بن الاسلام و سلمان پاک و سلمان محمدی لقب داده اند، و در خطاب به او گفته اند :"السلام علیک یا من خلط ایمانه باهل البیت الطاهرین ” .

امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: ” سلمان از کسانی بود که بر حضرت زهرا سلام الله علیها نماز خواند.” همچنین امام صادق علیه السلام فرمودند: “سلمان علم اول و آخر را درک کرد، و او دریایی است که هر کسی را بهره ای از آن نیست، و او از ما اهل بیت است.”

در بزرگی مقام و قدر او همین بس که امام علی علیه السلام وسائل غسل و کفن او را آوردند و او را غسل داده کفن نمودند و بر او نماز خوانده دفن نمودند. جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه داشت: ” اشتیاق بهشت به سلمان بیشتر از اشتیاق او به بهشت است. “

او از كساني است كه درباره امر خلافت و غصب آن بر ابوبكر اعتراض كردند. سلمان بپا خاست و گفت:

«اي ابابكر! هنگامي كه مرگ به سراغت آيد امرت را به كه مي سپاري؟ هنگامي كه از احكام امت از آنچه نمي داني سوالل كنند به كه پناه مي بري؟ آيا تو امام بر كسي هستي كه اعلم از توست؟ مقدم بدار هر آنكه خدا او را مقدم داشته و همواره رسول خدا صلي الله عليه و آله در طول حياتشان او را بر ديگران مقدم مي داشت؛ و هنگام وفات هم او را بر تو مقدم داشت! آيا قول و وصيت رسول خدا صلي الله عليه و آله را فراموش كرده اي كه فرمود: «تو را نفع نمي رساند مگر عملت و چيزي را به دست نمي آوري مگر آنچه جلوتر فرستاده باشي؟ پس اگر برگردي نجات مي يابي تو هم شنيده اي آنچه ما شنيده ايم؛ ولي انكار كردي و ما بدان اقرار نموديم! پس تو و ما بر خدا وارد خواهيم شد و خدا هرگز بر بندگانش ظلم نمي كند.»


تقویم شیعه

 2 نظر

روز اول محرم الحرام - به نام مسلم بن عقیل(ع) سفیر بی بدیل حضرت سیدالشهدا(ع)

06 آذر 1390 توسط sarshar

روز اول ماه محرم الحرام به نام مسلم بن عقیل(ع) سفیر بی بدیل حضرت سیدالشهدا(ع) نام گرفته است.

حضرت مسلم بن عقیل بن ابی طالب بن عبدالمطلب(ع) برادرزاده حضرت علی(ع) است.

کتب تاریخى زمان مشخصى براى ولادت ایشان ذکر نکرده اند، اما قراین موجود، ولادت ایشان را در سال ٢٥ هجری اثبات مى کند و در اکثر کتب تألیف شده در مورد حادثه کربلا آمده است که ایشان در هنگام شهادت در کوفه 38 یا 39 ساله بوده اند.

شهر مدینه در روز ولادت ایشان غرق نور و سرور بود و خاندان ابو طالب تولد ایشان را بسیار خوشایند داشتند.

وی روز سه شنبه ذیحجه سال60 هجری قمری که برخی روز چهارشنبه نهم ذیحجه نوشته اند، شهید شد و کسی است که سید الشهدا او را به لقب “ثقه” ملقب فرمود، وی صاحب رأی، علم و شجاعت بوده و در مکه اقامت داشت.

حضرت مسلم(ع) در دامان پر مهر حضرت امیرالمؤمنین(ع) روزگار کودکى را سپری کردند و از ایشان کتب فیض و کمالات دریافت کردند به گونه ای که امیرالمؤمنین(ع) در بسیاری امور بر این شماگرد به حقشان اعتماد می کرد و با شجاعت و قهرمان و کمالات که در او مشاهده کرد، حضرت مسلم را یکی از کارگزاران خود در حکومت علوی قرار داد.

بعد از شهادت امیرالمؤمنین(ع) جناب مسلم(ع) از یاران نزدیک امام حسن وامام حسین(ع) بودند و شایسترین فرد برای نمایندگی و سفارت از طرف امام حسین(ع) کسی جز او نبود.

فلسفه سفیری مسلم بن عقیل(ع)

مسلم(ع) به درخواست امام حسین(ع) در نیمه شعبان سال 60 از مکه به کوفه رفت و در کوفه به تلاش وسیعی برای دعوت مردم به بیعت با امام پرداخت.

آن زمان والی کوفه نعمان بن بشیر بود؛ حدود 18 هزار نفر با مسلم به نفع امام بیعت کردند که در ایام فعالیت و قیام حماسی مسلم، والی کوفه عوض شد و ابن زیاد به ولایت کوفه و مقابله با حرکت مسلم منصوب شد.

جایگاه مسلم در کوفه پنهان بود، ابن زیاد به کمک جاسوسان محل اختفای او را پیدا کرد و به دستگیری میزبان مسلم که “هانی” نام داشت، پرداخت.

مسلم بن عقیل مجبور شد قیام خویش را پیش از موعد علنی کند و بدین ترتیب قصر ابن زیاد به محاصره در آمد.

ابن زیاد، سران شهر را گردآورد و آنان را با تهدید و تطمیع، مطیع خویش ساخت، با ایجاد جو رعب، وحشت و دستگیریها، بیم و هراس بر مردم سایه افکند و از دور مسلم پراکنده شدند.

مسلم بن عقیل در کوفه، تنها و بی پناه ماند و جایگاه او برای ابن زیاد معلوم شد و آن ملعون نیروهایی فرستاد، مسلم از خانه بیرون آمد و در کوچه ها و میدان شهر، یک تنه با سربازان ابن زیاد جنگید تا آنکه گرفتار شد.

جناب مسلم به محض شنیدن سم اسبان و هیاهوی مردان دریافت که آنان به طلب او آمده اند، فوراً شمشیر خود را برداشت و بر آنان حمله کرد و در چند حمله 45 نفر از آنها را به هلاکت رساند و بقیه را هم پراکنده کرد.

مسلم یک تنه در برابر جمعیت کثیر دشمنان مقاومت کرد. دشمن که خود را یارای برابری با مسلم نمی دید بر بام خانه رفت و با پرتاب سنگ و آتش زدن چوب او را محاصره کرد. مسلم که چنین دید از خانه بیرون شد و با شمشیر بر خصم زبون تاخت.

محمد بن اشعث، مسلم را به تسلیم دعوت کرد و او را وعده امان داده بود، مسلم پس از مبارزه ای سخت در حالی که تاب و توان خود را از دست داده بود، حاضر به تسلیم نشد و به روایتی در اثر تیری که از پشت بر وی وارد شد بر زمین افتاد و دشمن او را دستگیر کرد.

اشک مسلم بر مظلومیت امام حسین(ع) و خاندانش

اشک، دیدگان مسلم را در بر گرفت و چون از او درباره علت گریستن سئوال کردند، در جواب گفت: “برای حسین(ع) و خانواده او می گریم که در راه ورود به کوفه اند.”

سپس او را به قصر ابن زیاد بردند و پس از گفتگوهای تندی که رد و بدل شد، به دستور ابن زیاد، او را بالای قصر برده، سر از بدنش جدا کردند و پیکرش را به زیر افکندند. سر مسلم را همراه سر هانی نزد یزید فرستادند.

قبر مسلم در کوفه و متصل به مسجد کوفه است. قبر هانی و مختار هم نزدیک قبر اوست که در سال 1282 قمری گنبدش کاشی و ضریحش از نقره شد و اطراف ضریح، مجلل و آینه کاری شد.

محدث قمی پس از ذکر اعمال مسجد جامع کوفه، نماز و زیارتنامه ای برای حضرت مسلم(ع) نقل کرده است، با این شروع : “الحمدلله الملک الحق المبین…”

 نظر دهید »

نوحه ” شب اول محرم ” + دانلود

05 آذر 1390 توسط sarshar

دانلود نوحه ” شب اول محرم ” با صدای حاج محمود کریمی

دانلود نوحه ، مرثیه ، روضه و مداحی محرم

 

مرکز دانلود نوحه ایران

 1 نظر

چهل روز عاشورایی شویم(طرح ختم چهل زیارت عاشورا...)

24 مهر 1390 توسط sarshar


گر خلق تو را از در خود جمله برانند…وانکس که پناهت بدهد باز حسین(ع) است

چهل روز عاشورایی شویم(طرح ختم چهل زیارت عاشورا…)

بسم رب الحسین(ع)


وسط سینه ی من نوشته بین الحرمین


نصف قلبم با ابوالفضل(ع) نصف دیگش با حسین(ع)






سه روز دیگر می شود چهل روز مانده به محرم…

وچه زیبا می شود که در این چهل روز با خواندن چهل زیارت عاشورا (هر روز یک زیارت عاشورا) به استقبال محرم برویم به امید اینکه محرم را خوب درک کنیم و ارباب بی کفن کربلای همگیمان را امضا کنند…انشاالله


تاریخ شروع طرح:سه شنبه 90/7/26

تاریخ پایان طرح:شنبه90/9/5 مصادف با شب اول محرم




درصورتی که تمایل دارید در این طرح شرکت نمایید لطفا اطلاع دهید.
بدینصورت که در بخش نظرات بنویسید مثلا:
نفر اول: ختم (___بار ) زیارت عاشورا - نام و نام خانوادگی(نام مستعار)
نفر دوم: ختم (___بار ) زیارت عاشورا - نام و نام خانوادگی(نام مستعار)
و بقیه دوستان نیز به همین شکل ادامه دهند …

التماس دعا


****************************************


پی نوشت1
: اگر می توانید لعن وسلام را صدبار بخوانید ولی اگر به هر دلیلی نمی توانید زیارت عاشورا را به همراه صد لعن و صد سلام بخوانید بعد از هر بخش از لعن ها و سلام ها بگویید: «تسعا و تسعین مره» انشاءالله ثواب زیارت کامل را خواهد داشت.

e="text-align: right;">

پی نوشت 2:جهت دریافت متن ترجمه و فواید زیارت عاشورا به لینک های زیر مراجعه کنید:

متن زیارت عاشورا


ترجمه زیارت عاشورا

فواید زیارت عاشورا


/>


 5 نظر

ختم قرآن کریم در ماه رمضان - وبلاگ نویسان علاقه مند جهت شرکت در این ختم، کلیک کنند !

10 مرداد 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

ختم قرآن کریم

هدیه به محضر آقا امام زمان

با نیت  ظهور هرچه زودتر امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

کاربران عزیز چنانچه قصد شرکت در ختم قرآن را دارید در کادر “متن نظر” پایین همین پست کلیک کرده و شماره صفحاتی که مایل هستید ادامه دهید را ذکر کنید . نفر اول از صفحه 1 شروع کرده مثلا :

1 تا 50 ، نفر دوم ادامه آن یعنی 51 تا ___ و به همین ترتیب …


حلول ماه مبارک رمضان ، بهار قرآن ، ماه عبادتهای عاشقانه

نیایشهای عارفانه و بندگی خالصانه را به شما تبریک عرض می کنیم . . .

التماس دعا

 17 نظر

امام خمينى آيه جمال و جلال

18 بهمن 1389 توسط sarshar

سيدعباس رضوى مـسـاله (دين و شمشير), (اسلام و خشونت) از حربه هاى كهنه و ديرينى است كه جهان غـرب آن را بـراى كـوبـيـدن اسلام و مسلمانان, هر چند گاه به كار مى بندد و شرق شـناسان و استعمارگران, براى دور كردن نسل جوان از اسلام, آن را فرياد مى كنند.

آنـان, تـبـليغ كرده و مى كنند: اسلام با زور و قدرت پيشرفت كرده است و اين سلاح جـهـاد بـوده كه مردم را به اسلام كشانده و حكومتهاى دينى با زور سرنيزه مردمان جهان را بر سرسفره اين كيش نشانده اند!

تـاريـخ نـگـاران, جـامعه شناسان و كشيشان غربى, سياستمداران, قلم بمزدان, تلاش ورزيـده انـد كـه از اسـلام و مـسـلمانان چهره اى خشن و خون آلود ترسيم كنند كه مـدارا و انـسـان دوستى و صلح و صفا در آن جايى ندارد. در برابر مسيحيت و مردم مـغـرب زمـيـن را جلوه و نماد انسان دوستى و مهرورزى نشان دهند كه با گل سرخ و شـاخـه زيـتـون بـا جهانيان روبه رو مى شوند و هركارى انجام مى دهند در راستاى آزادى انسان و در راه بر قرارى صلح جهانى است.1 آنـچـه جاى گفت وگو دارد اين نكته است: شمارى از نويسندگان مسلمان مرعوب تهاجم فـرهـنـگـى دشمن شده و به تلاش برخاسته اند آيينها, دستورها و قانونهاى دينى را بـرابـر آنـچـه غـرب آن را حـقـوق بشر مى خواند, بنمايانند اين گروه, به توجيه مـسـائـلـى چون حدود و قصاص و تعزيرات كه غرب آنها را نمى پسندد, پرداخته اند.

شـمـارى از اصـل مـنـكر سنگسار در اسلام براى مردان و زنان بدكار شده اند, جهاد اسـلامـى را, تـنها جهاد دفاعى دانسته هرگونه يورش نظامى از سوى نظام اسلامى, به هر هدف, به ديگران را نادرست مى انگارند.2 در ايـن ميان, كسانى كه جامه مسلمانى به تن كرده بودند, در هم آوايى با خواسته هـاى جهان غرب, تا آن جا پيش رفتند كه مجازاتها و احكام سياسى اسلام را دستورها و آيينهايى غيرانسانى و خشونت آميز خواندند كه نه مفيد است و نه درخور اجرا. حـسـن نـزيه, از اعضاى كانون وكلا و عضو كابينه دولت موقت, در برابر خواسته هاى مـردم مـسـلـمان ايران, كه خواهان پياده شدن قانونهاى اسلامى در كشور بودند, بى شرمانه بيان داشت:

(اگـر مـا فـكر كنيم تمام مسائل سياسى و اقتصادى و قضايى را مى توانيم در قالب اسـلامـى بـسازيم, آيات عظام هم مى دانند, اين امر در شرايط حاضر نه مقدور است, نه ممكن و نه مفيد.)3 جبهه ملى در انجام اين خواسته در سال 1360, طرح لايحه قصاص را كه به خامه فقهاى بـزرگ نگاشته شده بود, ناسازوار با آزادى و كرامت انسانى خواند و در اعلاميه اى از هـواداران خود خواست براى رويارويى با اين قانون, به اصطلاح آنان غيرانسانى, به خيابانها بيايند.4 در برابر اين سخنان بى مايه و سست و به دور از مبانى, از گذشته تاكنون, انديشه ورزان مـسلمان پاسخهاى درخورى ارائه كرده اند كه سعى همه آنان مشكور باد. شهيد بـهـشـتـى, بـه نزيه, كه با پشتيبانى كانون وكلا و سازمان حقوق بشر, به ستيز با اسـلام بـرخـاسـتـه بود, با استدلال و منطق پاسخهاى استوار داد و مردم مسلمان با حـضور آگاهانه و غيرت مندانه به صحنه آمدند و جبهه آنان را وادار به عقب نشينى كردند.

ايـنـك دوباره در عرصه جرايد و مطبوعات, در قالبهاى نوين و روز پسند, با سخنان نـمـاديـن و غـيرنمادين, اسلام, انقلاب اسلامى,امام خمينى و ياران باوفاى آن حضرت مـتـهـم بـه خـشـونت ورزى و بيدادگرى مى شوند و بنگاههاى خبرپراكنى غرب در سطح گـسـتـرده اى بـدان دامن مى زنند و پاره اى از رفتارها و كارهاى تندى كه ايادى نـفـوذى دشـمـن بـراى بدبين كردن مردم به اسلام انجام مى دهند گواه اين گفته ها قـلـمـداد مى كنند و با كمال تاسف شمارى از پروردگان سر سفره انقلاب, با از ياد بـردن گـذشـته خود, جارچى دشمن شده و اين جا و آن جا, بزرگان دين را خشونت گرا مى خوانند و خود را با سابقه هاى روشن! مهرورز و هوادار مهروزى.

بـايسته است باور و اعتقاد امام را درباره دستورهاى جزايى اسلام بدانيم و مبانى اعـتـقـادى و فـقهى و سيرت ايشان را در برخورد با دگرانديشان, بشناسيم. از اين روى, در چند مقدمه ديدگاههاى امام را بيان مى كنيم:

الـف. امـام جـهان را مظهر جمال خداوند شمرده و جلوه حق. بر اين باور است: تار وپـود هـستى بر محور رحمت و بخشايش و مهربانى استوار است و خداوند رحمان است و رحيم و رحمت و صفات جماليه حضرتش, بر ديگر صفات جلاليه, چون قهار وو پيشى دارد.

(رحـمـت رحـمـانيه و رحيميه, شامل جميع دار وجود است, حتى رحمت رحيميه كه جميع هـدايـت هاديان طريق توحيد از جلوه آن مى باشد, شامل همه است, الا آن كه خارجان از فـطـرت اسـتقامت, به سوء اختيار خود, خود را از آن محروم نمودند, نه اين كه اين رحمت شامل حال آنها نيست.)6 هـمـه بـرنـامـه هـاى ديـن بـراى سعادت و خوشبختى انسانها سامان داده شده است. پـيامبران براى اين كه آمده اند كه رحمت, دوستى, مهربانى, مهرورزى و برادرى را در ميان مردم بگسترانند و صلح و آرامش عمومى را در جهان پايدار سازند.7 انـبـيـاء دلـسوز بشرند و در پى آن بوده اند كه مردم را به ارزشهاى انسانى راه نمايند و از پرت شدن به دره هاى ژرف و بى برگشت تباهيها رهايى بخشند. فـرستادگان خدا, براى آسايش و آرامش و هدايت مردم, خود را به رنج مى افكندند و شبان و روزان در تشويق بودند تا مردم گمراه و سرگشته نباشند:

(انـبـيـا, مظهر رحمت الهى هستند. مى خواهند كه مردم خوب باشند, مى خواهند همه مردم معرفت الله داشته باشند. مى خواهند همه مردم سعادت داشته باشند.)8 خداپرستان, اهل رحمت, بخشش, مهرورزى, برادرى هستند و از اين ميان, مسلمانان از مـهر و مهرورزى ويژه اى بر خوردارند. م,منان كانون مهربانيها و دوستيهايند, به هـم كـيش و غير هم كيش. با هم كيشان, در اوج برادرى و برابرى و عشق مى زيند, و چـون بنيانى استوار پاس يكديگر مى دارند, در غم و شادى هم شريكند و نظام اسلامى نيز در برابر م,منان رسالتهاى ويژه اى بر عهده دارد.

ب. انـبـياى الهى برنامه هاى خود را كم كم بر بشريت عرضه كرده اند. برنامه هاى هـر پيامبر, كامل كننده برنامه فرستاده پيشين است. احكام اسلام نيز, كم كم و با آماده سازيها نازل شده است.9 پـيامبر اسلام با در نظر گرفتن شرايط روانى و اجتماعى, برنامه هاى خود را سامان مـى داده است; چه كه پياده كردن برنامه هاى سياسى, اقتصادى وو در يك زمان كارى بـود سـنـگين و همگان آن را برتابيدند. پيامبر در پى هر برنامه و قانون, زمينه پذيرش دگركارها را فراهم مى آورد:

(انـبـيـا, هـمه, دنبال اين بودند كه به تدريج آنطور كه مى شود اين بشر را سوق بدهند طرف معرفت الله.)10 ج: در مـنطق امام امت, براى هدايت مردم به اسلام و نگهبانى از باورها و ارزشها, بـيـش از آن كـه انـذار كـارآمد باشد, بشارت, و نويد و اميدآفرينى سازنده است.

بـشـارت دل را نـرم مـى كند, احساسات را به جوش مى آورد و روان را آماده پذيرش حـقيقت مى سازد. قرآن پيش از انذار و ترساندن مردم از كيفر, از بهشت و رضوان و رحـمـت و نـور و شـاديـهاى دو جهان سخن مى گويد و رمز پيشرفت پيامبر را مدارا, مهربانى و مهرورزى مى شمرد:

(فـبـمـا رحـمـه من الله لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهمو.)11 بـه سبب رحمت خداست كه تو با آنان اين چنين خوشخوى و مهربان هستى. اگر تندخو و سخت دل بودى, از گرد تو پراكنده مى شدند, پس بر آنان ببخشايو.

پيامبر(ص) با تبليغ رساندن پيام وحى به تشنگان معرفت, دين را پيش برد. به پيام رسـانـان ديـن سـفـارش مـى كـرد بـا حـسن خلق و روى خوش با مردم روبه رو شوند.

فـرسـتادگان پيامبر با در دست داشتن آيه هاى رحمت به ميان مردم مى رفتند, دلها با شنيدن اين آيه ها نرم مى شد و آماده براى پذيرش حق.

پيش از اين كه پيامبر به مدينه هجرت كند, بسيارى از اوسيان و خزرجيان, به اسلام گـرويـده بـودند و گسترش اسلام به ايران و روم نيز, در پى خواسته هاى مردمان آن ديـار انجام گرفت و مسلمانان, پيش از نبرد, با استقبال ايرانيان و روميان روبه رو مـى شدند. اين حنجره ها و سينه ها و مغزهاى كينه آلود و كثيف است كه اين جا و آن جـا,بـراى لـكـه دار كـردن اسلام در تكاپويند چهره اسلام و مسلمانان را زشت جـلـوه دهند12 و گرنه اسلام, زيبا, پرشكوه و داراى برنامه هاى صد درصد انسانى و به سود انسان است.

از ايـن روى امـام امـت به پيام رسانان دين اندرز مى داد: آيه رحمت باشند و با اميد آفرينى و نشان دادن زيباييهاى قرآن, مردم را به آن جذب كنند: (درمـسـائـل مـلايـمـت و جهت رحمت بيش تر از جهت خشونت تاثير ميكند. من در زمان اخـتناق رضاخانى, وقتى در مدرسه فيضيه صحبت مى كردم, آن گاه كه از جهنم و عذاب الـهـى بـحث مى كردم, همه خشكشان مى زد, ولى وقتى از رحمت حرف مى زدم, مى ديدم كـه دلـهـا نرم مى شود و اشكها سرازير مى گردد و اين تاثير رحمت است. با ملايمت انسان بهتر مى تواند مسائل را حل كند تا شدت.)13 امام تاكيد داشت كه اسلام و انقلاب را نمى شود با شمشير پيش برد. منطق و سخن مهم تـريـن ابـزار مـاسـت, هـدف ما صدور اسلام و انقلاب است و مبارزه با الحاد و دين سـتـيـزى و با سلاح نيرومند منطق و ايمان, در برابر الحاد شرق و استكبار غرب مى ايستيم.

امـام در پاسخ كارشناسان جنگهاى روانى, وابسته به غرب, كه امام را ديكتاتور مى خـواندند و اين پندار واهى را گسترش مى دادند: وى بر آن است باورهاى خود را با نـيـروى شـمـشير بر ديگران تحميل كند و مردمان را به زور با خود همداستان كند, گفت:

(بـارهـا گفته ام, ما با كسى جنگ نداريم. امروز انقلاب ما صادر شده است. در همه جـا اسـم اسـلام اسـت و مستضعفان به اسلام چشم دوخته اند. بايد با تبليغات صحيح, اسـلام را آن گـونـه كه هست به دنيا معرفى نماييد. وقتى ملتها اسلام را شناختند, قـهـرا بـه آن روى مى آورند و ما چيزى جز پياده شدن احكام اسلام را در جهان نمى خواهيم.)14 د. در نـظـر امـام, خشم, كليد همه بديها و شرارتهاست. غريزه وقتى به جوش آمد و خـرد از كـنترل خارج شد, چه بسا ترو خشك را بسوزاند. آتش خشم وقتى شعله ور شد, انـدرز در آن راه پـيدا نمى كند و انسان خشمگين, افزون بر خود, ديگران را ممكن است به نابودى بكشاند. براى همين جهت پيامبر فرموده است:

(چنان كه سركه عسل را تباه مى سازد, غضب ايمان را فاسد مى كند.)15 و لـى خشم و غضب همه جا نكوهيده نيست, بلكه قوه غضبيه از نعمتهاى بزرگ خداست كه آبادى دنيا و آخرت و حفظ فرد و جامعه بدان بستگى دارد و اگر اين نيروى با ارزش در وجـود آدمى نبود, بشر در برابر دشواريهاى طبيعت به دفاع از خود بر نمى خاست و تـرس و ضـعـف و سـسـتى و تنبلى و ناشكيبايى و بى غيرتى در انسان راه پيدا مى كـرد. از ايـن روى, ايـن نـيـروى غريزى اگر به درستى به كار آيد, وسيله اى است بـراى رسـيـدن بـه كـمـال. خداوند متعال م,منان را ستايش كرده است كه در برابر كـافـران و دين ستيزان با قهر و غضب رفتار مى كنند و با يكديگر به مهر و آشتى: (اشداء على الكفار رحماء بينهم).16 امام خمينى مى نويسد:

(اداره امـر بـه مـعـروف و نـهى از منكر و اجراى حدود و تعزيرات و ساير سياسات ديـنيه و عقليه نشود, جز در سايه قوه شريفه غضبيه. پس آنها كه گمان كردند كشتن قـوه غـضـب و خاموش كردن آن از كمالات و معارج نفس است, خود خطايى بزرگ و خطيئه اى عظيمه كردند و از حد كمال و مقام اعتدال غافلند.)17 هـ: سـرانجام و نتيجه گفته هاى پيشين اين است كه همه باورها, ارزشها و احكام و شـيـوه اداره جامعه در اسلام, براساس رحمت و براى رسيدن به عدالت و بهروزى مردم سـامـان يافته است و اگر به درستى اجرا شوند, ذره اى زيان و خسارت بر مردم روا داشته نمى شود و آزادى انسانى آنها از ميان نمى رود.

اوج حاكميت سياسى دين بر مردم در زمان غيبت امام زمان(عج), ولايت فقيه است و در مـنـطـق امام خمينى, در آن خشونتى و جود ندارد; زيرا اصل, حكومت و اجراى قانون اسـت. پـيامبر و امامان بر اساس معيارها و ترازهاى قانون عمل مى كردند و مامور اجـراى دستورها و آيينهاى قرآن بودند و از پيش خود فرمان نمى دادند, خداوند به پـيـامبر هشدار داده است: اگر برخلاف دستورهاى من رفتار كنى, از تو بازخواست مى كـنـم. فـقيه نيز, پياده كننده احكام اسلام است و ناظر بر كارگزاران كشور و اگر بـخواهد سر از فرمان خداوند بپيچد و برخلاف قانونها و آيينهاى خداوند اراده خود را بر جامعه بار كند, ولايت نخواهد داشت:

(فـقـيه نمى خواهد به مردم زورگويى كند. اگر يك فقيهى بخواهد زورگويى كند, اين فـقيه ديگر ولايت ندارد. اسلام است, در اسلام قانون حكومت مى كند. پيغمبر اكرم(ص) هـم تـابع قانون بود, نمى توانست تخلف بكند. خداى تبارك و تعالى مى فرمايد كه: اگـر چـنـانـچه يك چيزى برخلاف آن چيزى كه من مى گويم تو بگوئى من تو را اخذ مى كـنـمـو ولايـت فـقيه ولايت بر امور است كه نگذارد اين امور از مجارى خودش بيرون بـرود. نـظارت كند بر مجلس, بر رئيس جمهور كه مبادا يك پاى خطايى برداردو ولايت فقيه ضد ديكتاتورى است.)18 در احـكـام جـزايـى و دفاعى اسلام نيز, خشونتى وجود ندارد, آنچه هست و آيينها و قـانونها و دستورهايى كه وجود دارد, بر اساس مصلحت نوع انسان و رسيدن جامعه به صـلـح و آرامـش و امـنيت عمومى سازمان دهى شده اند. جامعه حكم يك بدن را دارد.

اگـر عـضـوى از اعضاى بدن فاسد شد, اگر از اصلاح آن خوددارى كنيم, به همه اندام سـرايـت مـى كند و قرار و آرامش از ديگر اعضا مى گيرد. اگر نقطه اى از يك كشتى سـوراخ شـد و بـراى بـستن آن اقدامى صورت نگيرد, همه سرنشينان آن غرق مى شوند. سـلامت و آرامش جامعه نيز بدون مبارزه با شرانگيزى و جنايت دوام نمى يابد. امام بـر ايـن نـكـتـه تـاكـيـد دارد: پـيامبر(ص) نبى رحمت بود و مظهر عطوفت و اخلاق بـزرگـوارانه و داراى قلبى مهربان و چشمى اشكبار, ولى گاه در آن جا كه با محبت نـمـى تـوانست تبهكاران را به صلاح آورد, ناگزير با شدت رفتار مى كرد و غده هاى سـرطانى را با جراحى از بدنه جامعه بيرون مى كشيد. كار پيامبر, بسان كار پزشكى بـود كـه براى بهبودى بيمار او را جراحى مى كند, بر اين كار طبيب دلسوز آيا مى توان برچسب خشونت زد.19 بر اين اساس قصاص و حدود و امر به معروف نيز مصداق رحمت است و برخاسته از رحمت رحيميه خداوند:

(اجـراى قـصـاص و حـدود و تـعزيرات و امثال آن كه به نظر مى رسد با ملاحظه نظام مـديـنـه فـاضله تاسيسو شده هر دو سعادت[ دنيا و آخرت] منظور است; زيرا كه اين امـور در اكـثـر[ مـردم] بـراى رسـانـدن جانى و رساندن او به سعادت دخالت كامل داردو.)20 قـرآن, اجـراى قانون قصاص را زندگى ساز مى شمرد; زيرا كه قصاص, پيگرد قانونى و بـريـدن ريشه هاى جنايت و از بين بردن كينه توزيها و انتقامها و برقرارى صلح و صـفاست. اگر حكم قصاص كه به قدرت حكومت و به اختيار اولياى دم است, دقيق انجام بشود و با اين شعله انتقام گيرى خاموش شود و يا اولياى مقتول با خشنودى و رضا, ديـه را بـپـذيرند به طور طبيعى زندانها از افراد شرور پر نمى شود و صلح و صفا هم بين مردم برقرار مى گردد:

(قـرآن در مجتمع ايمانى و برادرى حكم قصاص را اصل اولى و ثابت مقرر داشته و به عـفـو قـاتل ترغيب نموده, تا سايه عدل و رحمت با هم گسترده شود: اجراى قصاص به دسـت قدرت حكومت مردم و عفو به وجدان و صلاح اولياى مقتول, نه به اختيار حكومت, تـا آتـش انـتقام خاموش شود و رابطه برادرى و رحمت برقرار گردد و نيز تبديل به ديـه, بـسا به صلاح كسان مقتول و يا قاتل از اعضاى خانواده مقتول است. بر مبناى هـمـيـن اصـل قـضايى و ايمانى, مجتمع امن و پيوسته بى مانندى در سرزمين كينه و انـتـقـام پـديد آمد كه در ساليان دراز, نه دستگاه قضايى وسيع و نه زندانها در مـيـان بـود و قاتل و يا دزدى كه در معرض قصاص و حد در آمدند بسيار انگشت شمار بودند.)21 از جـمـله جاهايى كه شايد از سوى انسان مسلمان, خشونتى سر بزند, در گاه مبارزه بـا فـساد, فساد آفرين, تباهى, تباهى آفرين, و در صحنه كار زار با دشمن است كه در ايـن جـا بـه شـمـه اى از دسـتـورها و آيينهاى اسلام و ديدگاه امام خمينى مى پردازيم و سفارشهاى بسيار ايشان, را يادآور مى شويم.

 

________________________

1. (عـذر تـقصير به پيشگاه محمدو قرآن), ترجمه غلامرضا سعيدى; وحى و نبوت, محمد تقى شريعتى/314, حسينه ارشاد.

2. (اسلام و مقتضيات زمان), شهيد مطهرى, ج1/42, 50, 106, صدرا.

3. روزنامه (كيهان), 7/3/1358.

4. (صحيفه نور), مجموعه رهنمودهاى امام خمينى, ج15/21, وزارت ارشاد.

5. (او بـه تـنـهـايـى يـك ملت بود)/206. از مجموعه راست قامتان جاودانه تاريخ اسلام,ج3, واحد فرهنگى بنياد شهيد.

6. (آداب الصلوه), امام خمينى, به اهتمام سيد احمد فهرى /260, آستان قدس رضوى.

7. (بحارالانوار),علامه مجلسى, 57/71, م,سسه الوفا, بيروت.

8. (صحيفه نور), ج19/257.

9. سوره (فرقان), آيه 32.

10. سوره (آل عمران), آيه 159.

11. سوره (آل عمران), آيه 159.

12. (خدمات متقابل ايران و اسلام), شهيد مطهرى, ج اول, صدرا; (وحى و نبوت)/383.

13. (صحيفه نور), ج18/153.

14. همان, ج15/200.

15. (بحارالانوار), ج70/267.

16. سوره (فتح), آيه ;28 (صحيفه نور), ج5/234.

17. (اربعين), امام خمينى, ج1/133, طه.

18. (صحيفه نور), ج10/29.

19. همان, ج7/227.

20. (آداب الصلوه), امام خمينى/ /261.

21. (پرتويى از قرآن), سيد محمود طالقانى, ج2/58, سهامى انتشار.

 نظر دهید »

انقلاب ما انفجار نور بود

16 بهمن 1389 توسط sarshar

دهه فجر بر شما مبارک

 نظر دهید »

به یاد ماندنی های تاریخ

29 آذر 1389 توسط sarshar

 

 

امام صادق(ع) می فرمایند:«شیعیان ما جزئی از ما هستند،که از اضافۀ طینت ما خلق شده اند.آنچه ما را ناراحت کند آنان را ناراحت می کند و انچه ما را مسرور کند آنان را مسرور می نمایند».

 

عمر ما شیعیان را با محاسبۀ ساعاتی که در یاد اهل بیت پیامبر(ص)باشیم می توان محاسبه کرد.برای به دست آوردن ارزش و بهای حقیقی سال و ماه و روزمان،لحظاتی را باید محاسبه کنیم که نام مقدس »محمد و علی و فاطمه و یازده امام از فرزندانشان »در انها درخشیده است،و باید ساعاتی را به شماره آوریم که نام حسین(ع)به آنها جان داده است،و باید روزهایی را به حساب آوریم که با یاد مهدی صاحب الزمان (عج)سپری کرده ایم.

 

در این قسمت از «افق پژوهش»شما خوانندۀ عزیز به گوشه هایی از تاریخ پُرافتخار تاریخ آشنا می شوید.

 

الف:ماه ذی الحجه

 

ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا(س)

در این روز در سال دوم هجری،آقا و سرور ما خاتم الانبیاء(ص)،امیرالمؤمنین را به سیدۀ نساء العالمیان فاطمه زهرا بتول عذرا (س)تزویج نمود.

تاز امام حسین(ع) روایت شده است که فرمود:روزی حضرت رسول(ص)در خانه ام سلمه بود.فرشته ای با هیبت خاصی بر آن حضرت نازل شد که با لغات گوناگون که به یکدیگر شباهتی نداشت مشغول تسبیح و تقدیس خداوندبود.او عرض کرد من صرصائیلم.خداوند مرا نزد شما فرستاده که به شما بگویم:«نور را با نور تزویج کن».حضرت فرمود:«چه کسی را با چه کسی»؟گفت:«فاطمه را با علی بن ابی طالب»لذا پیامبر(ص)فاطمه ره در حضور جبرئیل و میکائیل و صرصائیل به عقد علی(ع)درآورد و این عقد در زمین بود.در این هنگام پیامبر(ص)به میان شانه های نگریست و دید نوشته است:«ال اله الا الله،محمد رسول الله،علی بن ابی طالب مقیم الحجه».فرمود:ای صرصائیل،از کِی این جمله بین شانه های تو نوشته شده؟گفت:دوازده هزار سال پیش از آنکه خداوند متعال دنیا بیافریند.

 

 

7ذی الحجه:شهادت اما باقر(ع)

در چنین روزی مصادف با دوشنبه،در سال 114هجری امام باقر(ع)توسط هشام بن عبدالملک مسموم و شهید شدند.در شب شهادت به امام صادق(ع)فرمود من امشب جهان را بدرود خواهم گفت.هم اکنون پدرم علی بن الحسین را دیدم که شربتی گوارا نزد من آورد و نوشیدم و مرا به سرای جاوید و دیدار حق بشارت داد.در روایت دیگر فرمود:ای فرزند گرامی،مگر نشنیدی که حضرت علی بن الحسیناز پس دیوار مرا ندا داد:ای محمد بیا،زود باش که ما انتظار تو را می کشیم.آن حضرت چندین روز به قولی سه روز در حالت درد از اثر سم به سر می بردند تا به شهادت رسیدند.فردای آن روز بدن مطهر وپاک ان دریای بیکران دانش خدایی را در خاک بقیع کنار مزار امام مجتبی و امام سجاد(ع)به خاک سپردند.

 

8ذی الحجه: الف:توطئه ترور امام حسین(ع)

در این روز در سال 60 هجری به دستور یزیزبن لعین سی نفر از شیاطین بنی امیه شام برای دستگیری و یا کشتن امام حسین(ع)به بهانۀ حج وارد مکه شدند.

ب:دعوت عمومی حضرت مسلم در کوفه

در این روز در سال 60هجری روز سه شنبه حضرت مسلم(ع)دعوت خود را برای امام حسین(ع)در کوفه آشکار کرد و از طرفی کوفیان نفاق خود را نمودار کردند.

ج:حرکت امام حسین(ع)از مکه به عراق

در اینروز در سال 60هجری امام حسین(ع)از مکه متوجه عراق شدند،و این قول مشهور بین محدثین و ارباب مقاتل است.بنابر قولی آن حضرت در روز نهم از مکه به طرف عراق حرکت فرمودند.

 

9 ذی الحجه:الف) روز عرفه

در روز عرفه زیارت امام حسین(ع)مستحب است،چه اینکه خداوند ابتدا به زوار امام حسین(ع)نظر می کند زیرا همه حلال زاده اند.و بعد از زوار با معرفت خویش در عرفات نظر می کند.

ب) شهادت حضرت مسلم وهانی

در این روز در سال 60محمدبن کثیر و پسرش در کوفه به جرم مهمانداری و طرفداری از مسلم بن عقیل (ع) به شهادت رسیدند.در شب عرفه جناب مسلم بن عقیل(ع)به منزل طوعه رفتند.در روز عرفه سال 60هجری که چهارشنبهبود جناب مسلم بن عقیل وهانی بن عروه را در کوفه شهید کردند.

 

10ذی الحجه :الف) عید قربان

روز عید اضحی است، و در این روز حجاج بیت الله الحرام برای رمی جمرات و قربانی کردن در منی به سر می برند.

ب) نماز عید امام رضا(ع)در خراسان

در این روز آقا و مولایمان حضرت ثامن الحجج به خواهش مأمون در خراسان برای نماز عید تشریف فرما شدند.مأمون با دیدن از دحام مردم برای شرکت در نماز به امامت حضرت،دستور داد از نیمه راه بازگردند،چرا که ترسیدند مردم بر او شورش کنند.در مراجعت از این نماز بود که حضرت رضا(ع)از خداوند تقاضای مرگ فرمود.

 

11ذی الحجه : الف)روز نوشتن دعای صباح

در این روز امیرالمؤمنین(ع)به تعلیم پیامبر(ص)دعای شریف صباح را به دست مبارک خود نوشتند.

 

13ذی الحجه: شق القمر

در شب 14 ذی الحجه و اقعۀ شق القمر به اعجاز پیامبر(ص)در مکه رخ داد.بعضی این واقعه را در شب 18 این ماه گفته اند.

 

14ذی الحجه:بخشیدن فدک به حضرت زهرا(س)

در این روز یا شب آن در سال هفتم هجرت ،فدک به حضرت زهرا(س9بخشیده شد.و حضرت رسول(ص)بر این بخشش شاهد گرفتند.قول دیگر در این باره 15 رجب است.

 

15ذی الحجه:ولادت امام هادی(ع)

امام هادی(ع)بنا بر مشهور در چنین روزی از سال 212یا 214 هجری در قریۀ صریا نزدیکی مدینه به دنیا آمد.

 

18 ذی الحجه:عید غدیر

در یان روز در سال دهم هجرت واقعۀ غدیر در بازگشت از حجه الوداع به وقوع پیوست و طی سه روز –که کاروان صدوبیست هزار نفری حجاج در غدیر خم توقف داشتند-پیامبر(ص)در بلندترین خطبۀ خود علی بن ابی طالب و یازده امام(ع)بعد از او را به عنوان امامان مردم تا روز قیامت معرفی کردند و از همۀ آن جمعیت بیعت گرفتند.

عید بزرگ آل محمد(ص)

این روز بزرگترین عیدآل محمد(ص)به شمار می آید.چرا که واقعه ای مهم و عظیم بعد از زحمات انبیاء و اوصیاءو اولیاءاست.و طی آن به دستور الهی اعلان عمومی به وصایت بلافصل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)شده است.

این روز عید مبارک آسمانی است.روزی است که خداوند متعال ابراهیم را از
آتش نجات داد.روزی است که توبۀ حضرت آدم پذیرفته شد.روزی است که خداوند حضرت موسی را بر ساحران غلبه داد.روزی است که حضرت عیسی(ع)شمعون الصفا را جانشین خود گردانید.روزی است که حضرت سلیمان (ع)رعیت خود را بر جانشینی آصف بن برخیا گواه گرفت.روز عقد اخوت بستن پیامبر(ص)بین اصحابش است.در این روز پیامبران جانشینان خود را معین می نمودند و زیارت امیرالمؤمنین(ع)در این روز وارد شده است.

 

24 ذی الحجه:الف:روز مباهله

این روز از یک سو مباهلۀ اهل بیت(ع)با نصارای نجران است و از سوی دیگر نزول آیه تطهیر در شأن اهل بیت(ع)در این روز بوده است.

ب:نزول سورۀ هل اتی

در این روز سورۀ«هل اتی»در شأن امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین(ع)نازل شده است.این مهم بعد از سه روز روزۀ آنان و اعطای افطارشان به مسکین و یتیم و اسیر بود که آن طعام بهشتی نازل شد.بنابر نقلی روز 25ذی الحجه سورۀ مبارکه نازل شد.

 

25ذی الحجه:اولین نماز جمعۀ امیرالمؤمنین

این روز مقارن است با اولین جمعه ای که امیرالمؤمنین(ع)بعد از بیعت مردم با آن حضرت نماز جمعه خواندند.

 

ماه محرم الحرام:

آغاز ایام حسینی

اولین روز از ماه حزن و اندوه آل محمد(ص)است،که همۀ انبیاء و ملائکه و شیعیان و دوستان اهل بیت(ع)محزون اند.باید گفت:ماه حزن و اندوه تمام عالم است،چرا که همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پارۀ سیدالشهدا(ع)را از عرش خدا به زمین می آورند و حزن و اندوه عالم را فرا می گیرد.

 

دوم محرم :

در این روز در سال 61هجری آقا و مولایمان حضرت اباعبدالله الحسین سیدالشهدا علیه السلام با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلی شدند.

در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد.امام (ع)پرسیدند:نام این زمین چیست؟گفتند:«غاضریه».نام دیگرش را پرسیدند:گفتند:«شاطیءالفرات».فرمودند:اسم دیگری هم د ارد؟گفتند:«کربلا»هم می گویند.در این هنگام حضرت آهی از دل کشیدند و گریه شدیدی کردند و فرمودند:»اللهم إنی أعوذ بک من الکرب و البلاء».

 

سوم محرم:

در این روز امام حسین(ع)برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهَّر صیداوی دادند که به کوفه برساند.مأمورین در بین راه قیس را گرفتند و پس از آنکه او بر ضد یزید و ابن زیاد سخن گفت،او را به شهادت رساندند.

 

7محرم:

در شب هفتم امام حسین(ع) با عمرسعدملعون ملاقات و گفتگو نمودند.خولی بن یزید چون عداوت شدیدی با امام(ع) داشت،ماجرا را به ابن زیاد گزارش داد و آن ملعون نامه ای به عمر سعد نوشت و او را از این ملاقات برحذر داشت و دستور منع

آب صادر کرد.(قلائدالنحور.ج،محرم و صفر)

 

8محرم:

قحط آب در خیمه های حسینی

در این روز آب در خیمه های سیدالشهداء(ع)نایاب شد.

 

9محرم:تاسوعا

محاصرۀ خیمه ها در کربلا

امام صادق(ع)فرمودند:تاسوعا روزی بود که حسین(ع)و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع نمودند،پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه و لشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند و ان حضرت و یارانش را ضعیف شمردند و یقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد و اهل عراق حضرتش را مدد نخواهد کرد.

درخواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین(ع)

در عصر تاسوعا امام حسین(ع)برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتند.چون عمرسعد لشکر را آماده جنگ با امام نمود و معلوم شد که قصد جنگ دارند،حضرت به برادرش عباس(ع)فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد.آنها در ابتدا قبول نکردند ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند.

آمدن لشکر تازه نفس به کربلا

در این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد و شمر نامۀ ابن زیاد را آورد.

خطابۀ امام حسین(ع) برای اصحابش

در عصر این روز امام حسین(ع)در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند و اصحاب اعلام وفاداری کردند.

 

10 محرم : عاشورا

شهادت امام حسین(ع)

در این روز در سال 61هجری که روز شنبه یا دوشنبه بود،آقا و مولایمان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)در سن 58سالگی بعد از نماز ظهر،مظلومانه و با حالت تشنگی و گرسنگی در زمین کربلا به شهادت رسیدند.این روز،روز باریدن خون از آسمان است.روزی است که شهادت اهل بیت و اصحاب امام حسین(ع)در آن به وقوع پیوسته است.چهر هزار ملک در این روز به زمین کربلا برای نصرت آن حضرت آمدند،وچون اجازه نیافتند، تا ظهور حضرت مهدی(عج)گریه کنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند.در این روز ترک خوردن و آشامیدن غذاهای لذیذ مناسب است.

قتل ابن زیاد

ابن زیاد در روز عاشورای سال 67 به فرمان مختار به جزای ظاهری اعمالش رسید و کشته شد.حصین بن نمیر و جمعی از قتلۀ امام حسین(ع)نیز همراه ابن زیاد به قتل رسیدند.ابن زیاد ملعون به دست ابراهیم پسر مالک اشتر نخعی کشته شد،و سر نحسش را برای مختار فرستاد.مختار هم سر او را برای امام زین العابدین(ع)فرستادوهنگام وارد کردن سر ابن زیاد حضرت مشغول غذا خوردن بودند.لذا سجدۀ شکر به جای آورده و فرمود:روزی که ما را بر ابن زیاد وارد کردند،غذا می خورد.من از خدا خواستم که از دنیا نروم تا سر او را در مجلس غذای خود مشاهده کنم،همچنان که سر پدر بزرگوارم مقابل او بود و غذا می خورد.خداوند به مختار جزای خیر دهد که خونخواهی ما را نمود.سپس حضرت به اصحاب خود فرمود:همه شکر کنید.

 

11محرم :

حرکت کاروان اسرا از کربلا

عمر سعدملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند و برکشتگان سپاه خود نماز خواند و انان را به خاک سپرد.وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر(ص) را بر شتران بی جهاز سوار کردند و سید سجاد(ع)را نیز با غلِ جامعه بر شتر سوار کردند.هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین(ع) افتاد،لطمه ها بر صورت زدند و صدا به صیحه و ندبه برداشتند.

تشکیل مجلس ابن زیاد

روز یازدهم عمر سعد به کوفه آمد.ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند.سپس رأس مطهر امام حسین(ع)را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسم می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود.

حرکت اهل بیت امام حسین علیه السلام به سوی کوفه:

عصر روز یازدهم اهل بیت(ع) را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند.نزذیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند.لذا آن بزرگواران داغدار و مصیبت زده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند.هنگام صبح عمرسعدملعون از کوفه خارج شد و بسان فرماندهی که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اُسراءوارد کوفه شد.

 

12 محرم:

دفن شهدای کربلا

روز دفن بدنهای مطهر سیدالشهداعلیه السلام و اهل بیت(ع) و اصحاب ان حضرت،توسط امام سجاد علیه السلام به یاری جمعی از بنی اسد است.

ورود اهل بیت (ع) به کوفه:

روز دوازدهم روز ورود اهل بیت (ع) با حالت اسارت به کوفه است.در این روز ابن زیاد فرمان داد که احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون بیاید،و ده هزار سوار پیاده بر تمام کوچه ها و بازارها موکل گردانید که احدی از شیعیان امیرالمؤمنین(ع)حرکتی نکند.سپس فرمان داد سرهایی را که در کوفه بود برگردانند و در پیش روی اهل بیت(ع)حرکت دهند و با هم وارد شهر کرده و در کوی و بازار بگردانند.مردم با دیدن حالت زار ذریۀ پیامبر(ص) و سرهای بر نیزه و بانوان و مخدرات در هودجهای بدون پوشش،صدا به گریه بلند نمودند.زینب کبری(س)ام کلثوم،فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین(ع)به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند،که عده ای از لشکر با دیدن این اوضاع از کردۀ خود پشیمان شدند،اما هنگامی که خیلی دیر شده بود!!

روز شهادت حضرت سجاد(ع):

شهادت امام زین العابدین(ع) بنابرقولی در این روز در سال 94هجری در سن 57 سالگی واقع شده است.

 

15 محرم:

فرستادن سرهای مطهر شهدا به سوی شام

بنابرقولی در این روز سرهای مطهر اهل بیت عصمت و طهارت(ع)را به سوی شام حرکت دادند.البته بعداً اهل بیت(ع)سرهای مطهر را به بدنها ملحق کردند.

 

19 محرم:

حرکت کاروان کربلا به سوی شام:

در این روز اهل بیت سیدالشهداء(ع)را از کوفه به سوی شام حرکت دادند.زنهای غیرهاشمیه از انصار امام حسین(ع)که در کربلا اسیر شدند با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند،فقط زنهای هاشمیات برای اسارت به شام برده شدند.

 

20محرم :

دفن بدن جون در کربلا

بعد از ده روز از واقعۀ عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند.

 

 

 نظر دهید »
مهدی جان ! ذکرت در سینه باد همچون آب در کام ماهی و نسیم در آغوش مرغان مهاجر
تصویر روزگالری عکس

مدرسه علمیه الزهرا (س) شهرستان دهاقان

این مدرسه در سال 1380 با تعداد 26 طلبه خواهر شروع به فعالیت نمود .تعداد طلاب فعلی 89 طلبه و فارغ التحصیلان 36 نفر می باشند . در این وبلاگ سعی شده است به بررسی ویژگیهای خانواده قرآنی پرداخته و در این باب مطالبی را خدمت شما عزیزان ارائه دهیم . امید است همگی ما توانسته باشیم در زندگی از آیات الهی فیض برده و آنها را در زندگی خود به کار ببریم . التماس دعا
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

آرشیوها

  • فروردین 1402 (2)
  • اسفند 1401 (1)
  • آذر 1401 (2)
  • آبان 1401 (1)
  • تیر 1401 (2)
  • اردیبهشت 1401 (2)
  • فروردین 1401 (2)
  • اسفند 1400 (1)
  • بهمن 1400 (3)
  • آبان 1400 (2)
  • تیر 1400 (1)
  • خرداد 1400 (2)
  • بیشتر...

آمار بازدیدکنندگان

تور

موضوعات

  • همه
  • اخبار مدرسه
  • فرهنگي - اجتماعی
  • مناسبتها
  • ویژه نامه خانواده قرآنی
  • فصلنامه افق پژوهش
  • حوزه و تبلیغ در فضای وب
  • اعتکاف
  • اعتکاف
  • وفات حضرت زینب
  • نماز شب
  • دائم الوضو بودن
  • شعبان
  • مناجات شعبانیه
  • دعا و مناجات
  • کارت عروسی
  • شبیه ترین مردم به پیامبر
  • ولادت امام زمان
  • موعظه خوبان
  • موعظه خوبان
  • ماه مبارک رمضان
  • موعظه خوبان
  • شهادت حضرت علی (ع)
  • شب قدر
  • موعظه خوبان
  • دل نوشته
  • دلنوشته
  • دهه فجر
  • دهه فجر
  • دهه فجر
  • دهه فجر
  • دهه فجر
  • موعظه خوبان
  • میلادحضرت ذینب
  • شهادت حضرت زهرا
  • علم و یادگیری
  • شعر
  • اعتقادی

حدیث روز



پیوندهای روزانه

ويژه نامه ماه محرم
نقشه پراکندگي مدارس
تصویر روزگالری عکس
به سامانه وبلاگ مدرسه علمیه الزهرا دهاقان خوش آمدید

مدرسه علمیه الزهرا(س) دهاقان

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس